خودشیفتگی، یا همان نارسیسیسم، یک اختلال شخصیتی است که با تمرکز بیش از حد بر خود، احساس برتری نسبت به دیگران و نیاز شدید به تحسین تعریف میشود. ریشه این مفهوم را میتوان در اسطوره یونانی نارسیس جستجو کرد، جوانی که شیفته انعکاس خود در آب شد. این اختلال برای اولین بار در اواخر قرن نوزدهم توسط هاویلاک الیس شناسایی شد و از آن زمان تاکنون مورد مطالعه روانشناسان قرار گرفته است.
افراد خودشیفته اغلب تصویری اغراقآمیز و ایدهآل از خود دارند و به شدت به تایید دیگران وابستهاند. آنها ممکن است در روابط شخصی خود مشکل داشته باشند، زیرا توانایی همدلی و درک احساسات دیگران را ندارند. خودشیفتگی در یک طیف وجود دارد و شدت آن در افراد مختلف متفاوت است. برخی از افراد ممکن است ویژگیهای خفیف خودشیفتگی را داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است به شدت از این اختلال رنج ببرند.
زیگموند فروید معتقد بود که خودشیفتگی یک مرحله طبیعی در رشد کودک است، اما اگر این مرحله در بزرگسالی ادامه یابد، میتواند به یک اختلال تبدیل شود.
اگرچه خودشیفتگی میتواند بر روابط شخصی و حرفهای فرد تأثیر منفی بگذارد، اما قابل درمان است. درمانهای روانشناختی مانند رواندرمانی شناختی-رفتاری میتوانند به افراد خودشیفته کمک کنند تا الگوهای فکری و رفتاری ناسالم خود را تغییر دهند و روابط سالمتری برقرار کنند.
ما در این مطلب از کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه به معرفی اختلال شخصیت خودشیفته ویژگی های این اختلال و راهکارایی برای کنترل رفتار های خودشیفتگی میپردازیم پس تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
اختلال شخصیت خودشیفتگی یا نارسیسیسم چیست؟
اختلال شخصیت خودشیفته، یا نارسیسیسم، یک چالش روانشناختی است که با احساس برتری نسبت به دیگران، نیاز مفرط به تحسین و کمبود همدلی مشخص میشود.
افراد خودشیفته اغلب در مرکز توجه قرار میگیرند و از صحبت درباره دستاوردهای خود لذت میبرند. اما پشت این ظاهر مغرورانه، عزتنفسی شکننده نهفته است که با کوچکترین انتقاد آسیب میبیند.
خودشیفتگی تنها به خودبزرگبینی ساده محدود نمیشود. این اختلال ریشههای پیچیدهتری دارد و با تمایل شدید به تحسین، نیاز به قرار گرفتن در کانون توجه و انتظار برخورد ویژه همراه است. افراد مبتلا به این اختلال، اغلب در روابط شخصی و حرفهای خود با مشکل مواجه میشوند، زیرا توانایی درک و احترام به احساسات دیگران را ندارند.
بسیار جالب است که بسیاری از افراد خودشیفته، خودشناسی نسبتاً خوبی دارند و به خودمحوری خود آگاه هستند. با این حال، این آگاهی مانع از رفتارهای مخرب آنها نمیشود.
خودشیفتگی میتواند در حوزههای مختلف زندگی فرد، از جمله روابط شخصی، حرفهای و حتی سلامت روان، تأثیرات منفی بگذارد.
به طور خلاصه، اختلال شخصیت خودشیفته یک الگوی پایدار از احساس خوداهمیت، نیاز به تحسین و کمبود همدلی است. این اختلال میتواند به روابط فرد آسیب برساند و کیفیت زندگی او را کاهش دهد. تشخیص و درمان به موقع این اختلال، میتواند به بهبود روابط بین فردی و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا کمک کند.
مهمترین علائم و نشانه های افراد مبتلا به خودشیفتگی چیست؟
نشانههای شخصیتهای خودشیفته (NPD) میتواند حول افکار، احساسات و رفتارها میچرخد. بر اساس کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5-TR) که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است، این اختلال شامل نه علامت اصلی است که به شرح زیر هستند:
بزرگمنشی : افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معمولاً میتوانند خود را بیش از حد ارزیابی کرده و خود را با استانداردهای غیرمنطقی بالا نگه دارند. آنها ممکن است در موارد خود لاف بزنند یا آنها را اغراقآمیز توصیف کنند.
- تخیلات مکرر : این افراد ممکن است به عنوان مکرر در مورد موفقیت، قدرت، هوش، زیبایی و عشق خیالپردازی شوند.
- باور به برتری : آنها احساس میکنند که خاص یا خاص به فرد هستند و باید فقط با آنها معاشرت کنند که شایسته میدانند.
- نیاز به تحسین : عزت نفس آنها شکننده است و به شدت به دیگران وابستهاند. آنها ممکن است برای جلب توجه و تحسین دیگران تلاش کنند.
- استحقاق : افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته انتظار دارند که رفتار ویژهای نسبت به آنها انجام دهند و ممکن است در صورت عدم دریافت این رفتار خشمگین شوند.
- چگونه به استثمار دیگران : این افراد ممکن است از دیگران به نفع خود استفاده کنند و روابط خود را بر اساس خصوصیات شخصی شکل دهند.
- عدم همدلی : آنها ممکن است در درک احساسات و نیازهای دیگران مشکل داشته باشند و رفتارهای آسیبرسانی را از خود ارائه دهند.
- حسادت مکرر : احساس حسادت نسبت به موفقیتهای دیگران یا اعتقاد به اینکه دیگران نسبت به آنها حسادت میکنند، از ویژگیهای بارز این اختلال است.
- تکبر : رفتار متکبرانه و تحقیرآمیز نسبت به دیگران یکی از علائم مشخص اختلال شخصیت خودشیفته است.
علاوه بر این ویژگیها، افراد ممکن است رفتارهای دیگری نیز نشان دهند، مانند:
- ترس یا از آسیب پذیری.
- کناره گیری از دیگران برای پنهان کردن احساس آسیب پذیری.
- کمالگرایی.
- بحران شدید به انتقاد یا طرد شدن.
- تجربه شدید مرتبط با طرد یا شکست.
- واکنش خشمگین به انتقاد یا طرد شدن.
- تظاهر به فروتنی برای پنهان کردن احساسات خود بزرگبینی.
- از موقعیتهایی که احتمال شکست در آنها وجود دارد
علائم اختلال شخصیت خودشیفتگی در مردان
ختلال شخصیت خودشیفته در مردان، با ویژگیهای خاص و بارزی همراه است که میتواند بر روابط شخصی و حرفهای آنها تأثیر منفی بگذارد. این اختلال با احساس برتری نسبت به دیگران، نیاز مفرط به تحسین و کمبود همدلی مشخص میشود.
علائم بارز اختلال شخصیت خودشیفته در مردان عبارتند از:
- احساس برتری و خودبزرگبینی افراطی
- نیاز مفرط به تحسین و توجه
- خیالپردازی در مورد موفقیتهای بزرگ، قدرت و زیبایی
- احساس استحقاق ویژه و منحصر به فرد بودن
- کمبود همدلی و عدم توانایی در درک احساسات دیگران
- سوءاستفاده از دیگران برای دستیابی به اهداف شخصی
- حسادت به موفقیتهای دیگران و تلاش برای تحقیر آنها
- انتظار برای برخورد ویژه و اطاعت بیچون و چرای دیگران
- حساسیت بیش از حد به انتقاد و تلاش برای توجیه اشتباهات خود
- روابط بین فردی ناپایدار و مشکلات در حفظ دوستیها

علائم اختلال شخصیت خودشیفتگی در زنان
ویژگیهای خاصی همراه است که میتواند بر روابط و زندگی آنها تاثیر بگذارد. این اختلال با احساس برتری نسبت به دیگران، نیاز مفرط به تحسین و کمبود همدلی مشخص میشود.
علائم بارز اختلال شخصیت خودشیفته در زنان عبارتند از:
- احساس برتری و خودبزرگبینی افراطی، نیاز مفرط به تحسین و توجه، و خیالپردازی در مورد موفقیتهای بزرگ، قدرت و زیبایی.
- کمبود همدلی و عدم توانایی در درک احساسات دیگران، سوءاستفاده از دیگران برای دستیابی به اهداف شخصی، و حسادت به موفقیتهای دیگران.
- رفتارهای پرخاشگرانه و تحقیرآمیز، عدم مسئولیتپذیری، مشکلات در برقراری روابط صمیمانه، و نوسانات خلقی شدید.
آیا افراد مبتلا میدانند که دارای خودشیفتگی هستند؟
شاید تصور کنید که تشخیص خودشیفتگی در دیگران کار دشواری است. افراد خودشیفته معمولاً به شدت از خودشان مطمئن هستند و به ندرت به این فکر میکنند که ممکن است مشکلی داشته باشند. اما جالب است بدانید که تحقیقات نشان میدهد، پرسیدن یک سوال ساده میتواند سرنخهای مهمی در مورد وجود خودشیفتگی در فرد بدهد.
در یک مطالعه، از افراد خواسته شد تا به سادگی به این سوال پاسخ دهند: “آیا شما خودشیفته هستید؟” نتایج این مطالعه نشان داد که افرادی که به این سوال پاسخ مثبت دادند، در مقایسه با سایرین، در پرسشنامههای استاندارد سنجش خودشیفتگی نیز نمره بسیار بالاتری کسب کردند.
این یافته نشان میدهد که برخی افراد نه تنها از خودشیفتگی خود آگاه هستند، بلکه تمایل دارند به آن اعتراف کنند.
البته، این بدان معنا نیست که همه افرادی که به این سوال پاسخ مثبت میدهند، لزوماً خودشیفته هستند. برخی افراد ممکن است از خودشیفتگی خود آگاه باشند اما تمایل به اغراق در آن داشته باشند.
با این حال، این یافتهها نشان میدهد که پرسیدن مستقیم این سوال، میتواند یک ابزار ساده و موثر برای شناسایی اولیه خودشیفتگی باشد.
نکته مهم: تشخیص قطعی اختلال شخصیت خودشیفته باید توسط متخصصان روانشناسی انجام شود. این متن تنها به عنوان یک اطلاعات کلی ارائه شده است و نباید به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد استفاده قرار گیرد.
در کل، این تحقیق نشان میدهد که خودشیفتگی لزوماً یک ویژگی پنهان نیست و برخی افراد به راحتی به آن اعتراف میکنند. با این حال، تشخیص دقیق و درمان خودشیفتگی نیازمند ارزیابیهای تخصصی است.
طرحواره خودشیفتگی چیست؟
طرحواره خودشیفتگی، مثل یک عینک رنگی است که فرد با آن به دنیا نگاه میکند. این عینک، دنیای اطراف را به شکلی خاص و منحصر به فرد نشان میدهد؛ دنیایی که در آن فرد خود را مرکز همه چیز میبیند.
افرادی که طرحواره خودشیفتگی دارند، باورهای عمیقی درباره خودشان دارند که بر تمام جنبههای زندگیشان تاثیر میگذارد.
این باورها شامل احساس برتری نسبت به دیگران، نیاز مفرط به تحسین و توجه، و حقطلبی بیحد و حصر است.
آنها معتقدند که از دیگران باهوشتر، جذابتر و مهمتر هستند و به همین دلیل، استحقاق برخورد ویژهای دارند.
این افراد، معمولاً در درک احساسات و نیازهای دیگران مشکل دارند و به جای اینکه به دیگران اهمیت دهند، بیشتر به دنبال تامین نیازهای خودشان هستند. آنها ممکن است از دیگران سوءاستفاده کنند یا آنها را دستکم بگیرند تا به اهداف خود برسند.
تفاوت بین خودشیفتگی واختلال شخصیت خودشیفته پاتولوژیک (به عنوان بیماری روانی) چیست؟
اختلال شخصیت خودشیفته، یک اختلال روانی نسبتاً نادر است که حدود ۱ درصد از جمعیت را درگیر میکند. این اختلال، از زمانی که پزشکان آن را مطالعه کردهاند، شیوع ثابتی داشته است.
خودشیفتگی پاتولوژیک زمانی به عنوان یک اختلال تشخیص داده میشود که ویژگیهای خودشیفتگی به اندازهای شدید باشند که عملکرد روزانه فرد را مختل کنند و روابط او را دچار چالش نمایند.
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً خود را برتر از دیگران میدانند و نیاز شدیدی به تحسین و توجه دارند. آنها اغلب در برقراری روابط صمیمانه با دیگران مشکل دارند، زیرا فاقد همدلی هستند و تمایل دارند دیگران را دستکم بگیرند.
خودشیفتگی پاتولوژیک میتواند به صورت یک تناقض آشکار شود که در آن فرد با بزرگنمایی از دستاوردهای خود و تحقیر دیگران، جلب توجه میکند. عدم تحمل انتقاد و مخالفت از دیگر ویژگیهای بارز این اختلال است.

آیا خودشیفتگی میتواند مفید باشد؟
تحقیقات نشان میدهد که اگرچه خودشیفتگی عمدتاً به عنوان یک ویژگی منفی شناخته میشود، اما در مراحل اولیه و در برخی موارد، میتواند مزایایی نیز داشته باشد.
به عنوان مثال، مطالعات حاکی از آن است که افراد خودشیفته اغلب عملکرد بهتری در شرایط پر استرس دارند و در محیطهای تحصیلی و حرفهای موفقتر هستند.
همچنین، احساس خودارزشمندی بالا در این افراد میتواند منجر به انگیزه بیشتر و جسارت در تعامل با دیگران شود. برخی تحقیقات نیز ارتباط بین خودشیفتگی و کاهش شیوع افسردگی را نشان میدهند.
چه چیزی باعث اختلال شخصیت خودشیفته می شود؟
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک اختلال روانی پیچیده است که علل دقیق آن هنوز به طور کامل شناخته نشده است. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و تجربههای دوران کودکی میتواند در ایجاد و توسعه این اختلال نقش داشته باشد.
۱. عوامل ژنتیکی:
- وراثت: مطالعات نشان دادهاند که افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته احتمال بیشتری دارد که یکی از اعضای خانوادهشان نیز به این اختلال مبتلا باشد. این امر نشان میدهد که ژنها ممکن است نقش مهمی در ایجاد زمینه مستعد ابتلا به خودشیفتگی داشته باشند.
۲. عوامل محیطی:
- مشاهده و تقلید: کودکان از طریق مشاهده رفتارهای والدین، دوستان و افراد دیگر، الگوهای رفتاری را یاد میگیرند. اگر کودک مدام شاهد رفتارهای خودشیفته در اطرافیان خود باشد، ممکن است این رفتارها را تقلید کرده و خود نیز به فردی خودشیفته تبدیل شود.
- تجربیات منفی دوران کودکی: تجربیات دردناک و آسیبزا در دوران کودکی مانند سوء استفاده، طرد شدن، غفلت و عدم حمایت کافی از والدین میتواند به توسعه ویژگیهای خودشیفتگی در فرد کمک کند. این تجربیات ممکن است باعث شود که فرد برای جبران احساسات منفی خود، تصویری اغراقآمیز از خود ایجاد کند.
- سبک فرزندپروری: سبکهای فرزندپروری نامناسب مانند پرستاری بیش از حد یا بیتوجهی کامل میتواند به ایجاد اختلال شخصیت خودشیفته کمک کند. کودکانی که بیش از حد مورد توجه قرار میگیرند، ممکن است احساس کنند که مرکز جهان هستند و انتظار دارند همیشه مورد توجه و تحسین دیگران قرار بگیرند. از سوی دیگر، کودکانی که مورد بیتوجهی قرار میگیرند، ممکن است برای جلب توجه دیگران به رفتارهای خودشیفته روی آورند.
- فرهنگ: فرهنگها و جوامع مختلف، ارزشها و باورهای متفاوتی را ترویج میدهند. فرهنگهایی که بر فردگرایی، رقابت و موفقیت فردی تأکید دارند، ممکن است محیط مساعدتری برای رشد خودشیفتگی ایجاد کنند. در مقابل، فرهنگهایی که بر همکاری، همدلی و ارزشهای جمعی تأکید دارند، ممکن است از بروز این اختلال جلوگیری کنند.
عوامل فوق تنها برخی از عوامل احتمالی ایجاد خودشیفتگی هستند و هر فردی با ترکیبی منحصر به فرد از این عوامل روبرو میشود. همچنین، وجود این عوامل لزوماً به معنای ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیست. برای تشخیص دقیق این اختلال، باید توسط یک متخصص سلامت روان ارزیابی صورت گیرد.
در کل، اختلال شخصیت خودشیفته یک اختلال پیچیده است که عوامل متعددی در ایجاد و توسعه آن نقش دارند. شناخت این عوامل میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از این اختلال پیدا کنیم و راههای موثرتر برای پیشگیری و درمان آن را بیابیم.
ازدواج با فرد مبتلا به خودشیفتگی
ازدواج با فردی که به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا است، میتواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد. این افراد معمولاً به خود علاقه مند هستند و نیازهای خود را در اولویت قرار می دهند.
آنها ممکن است نسبت به احساسات و نیازهای شریک زندگی خود بیتوجهی باشند و از طرف دیگر، همیشه به دنبال تحسین و توجه به دیگران باشند. این ویژگیها باعث بروز مشکلات جدی در ارتباطات زناشویی و ایجاد تنشهای مداوم میشود.
افراد خودشان معمولاً در روابط خود احساسدلی ندارند و این موضوع باعث میشود طرد و بیارزشی در شریک زندگیشان احساس شود.
آنها میتوانند مناسبتهای مهمی مانند تولد یا سالگردها را نادیده بخرند، زیرا آنها بر روی آنها تمرکز دارند. همچنین، اگر شریک زندگیشان انتقادی از آنها داشته باشد، ممکن است به شدت عصبانی شوند و رفتارهای پرخاشگرانهای از خود نشان دهند.برای تصمیم به ازدواج با یک فرد خودشیفته، مهم است که قبل از ورود به این رابطه، همه جوانب را در نظر بگیرند.
مشاوره پیش از ازدواج میتواند به آنها کمک کند تا بفهمند که آیا قادر به تحمل مشکلات ناشی از این نوع شخصیت هستند یا خیر. همچنین، تعیین حد و مرزها و مراقبت از سلامت روانی خود نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
در نهایت، ازدواج با فردی که دارای ویژگی شخصیتیفته است، نیازمند توجه ویژه و خصوصیات مناسب برای مدیریت روابط خواهد بود.

افراد خودشیفته جذب چه کسانی می شوند؟
افراد خودشیفته معمولاً به دنبال افرادی با ویژگیهای خاص هستند تا نیازهای خود را برآورده کنند. آنها اغلب به افرادی جذب میشوند که:
- مهربان، دلسوز و همدل هستند: این افراد به عنوان منبع تأیید و تأیید برای خودشیفتهها عمل میکنند و نیاز آنها به تحسین و توجه را برآورده میکنند.
- از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند: افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند، ممکن است به راحتی تحت تأثیر جذابیت ظاهری و اعتماد به نفس کاذب افراد خودشیفته قرار بگیرند.
- تمایل به فداکاری دارند: این افراد تمایل دارند از خود بگذرند تا دیگران را خوشحال کنند و به همین دلیل، ممکن است به راحتی توسط خودشیفتهها مورد سوءاستفاده قرار بگیرند.
- به دنبال تأیید و پذیرش هستند: افرادی که به دنبال تأیید و پذیرش از سوی دیگران هستند، ممکن است به راحتی در دام توجه و تحسینهای ظاهری افراد خودشیفته بیفتند.
افراد خودشیفته معمولاً به دنبال افرادی هستند که بتوانند به آنها احساس قدرت، اهمیت و برتری بدهند. این افراد اغلب از دیگران سوءاستفاده میکنند و روابط ناسالمی را برقرار میکنند.
چه چیزی باعث میشود افراد خودشیفته در ابتدا جذاب به نظر برسند؟
تحقیقات نشان میدهد که افراد اغلب به دلیل ظاهر اعتماد به نفس قوی و جذاب افراد خودشیفته، در ابتدا به سمت آنها کشیده میشوند. این افراد، با نمایش یک تصویر مطمئن از خود، دیگران را تحت تأثیر قرار داده و حس اطمینان و امنیت را در آنها برمیانگیزند.
افراد خودشیفته اغلب با ایجاد یک تصویر خیالی از خود با مهارتهای ارتباطی قوی و ظاهر جذاب، اعتماد به نفس بالایی را به نمایش میگذارند. این تصویر جذاب، میتواند برای افرادی که به دنبال یک رابطه پایدار و امن هستند، بسیار گیرا باشد.
برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته به کدام متخصص مراجعه کنیم؟
برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته، بهتر است به یک روانشناس بالینی یا روانپزشک مراجعه کنید. این متخصصان آموزش دیده اند تا اختلالات روانی مختلف، از جمله اختلال شخصیت خودشیفته را تشخیص دهند.
روانشناسان بالینی و روانپزشکان با استفاده از مصاحبه های بالینی، پرسشنامه های روانشناختی و گاهی اوقات آزمون های روانشناختی، به ارزیابی کامل شخصیت و رفتار فرد می پردازند. آنها به دنبال علائم مشخصی از اختلال شخصیت خودشیفته مانند نیاز به تحسین بیش از حد، احساس برتری، کمبود همدلی و بهرهبرداری از دیگران هستند.
در برخی موارد، ممکن است برای تشخیص دقیقتر، به نظر متخصص، انجام آزمایشات روانشناختی یا مشورت با سایر متخصصان مانند روانپزشک کودک و نوجوان یا روانپزشک خانواده، ضروری باشد.
عوارض اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) اغلب با سایر اختلالات روانی همراستا میشود. این همپوشانیها میتوانند تشخیص و درمان را پیچیدهتر کنند. برخی از شایعترین همراستا شدنها عبارتند از:
- اختلالات خلقی: افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی
- سایر اختلالات شخصیتی: اختلال شخصیت مرزی (BPD)، اختلال شخصیت ضد اجتماعی (ASPD)
- اختلال بدشکلی بدن
- اختلالات مصرف مواد: به ویژه محرکها مانند کوکائین
- خطر خودکشی

راهکارهایی برای کنترل رفتار خودشیفتگی را بشناسید!
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک اختلال روانی پیچیده است که درمان آن نیازمند تلاش مداوم و رویکردهای چندجانبه است.
اگرچه تغییر الگوهای رفتاری ریشه دار در این اختلال دشوار است، اما با تلاش و کمک متخصصان، میتوان بهبود قابل توجهی را تجربه کرد. در ادامه به برخی از راهکارهای موثر برای کنترل رفتارهای خودشیفته اشاره میشود:
۱. درک عمیق از اختلال:
اولین قدم در کنترل رفتارهای خودشیفته، درک عمیق از این اختلال است. فرد باید علائم خاص NPD خود را بشناسد تا بتواند آنها را شناسایی و مدیریت کند.
همچنین، شناخت علل ریشه ای اختلال شخصیت خودشیفته میتواند به فرد کمک کند تا با دیدگاهی روشنتر به مشکل خود بپردازد. این آگاهی، فرد را قادر میسازد تا الگوهای فکری و رفتاری خود را بهتر بشناسد و برای تغییر آنها تلاش کند.
۲. درمان روانشناختی:
درمان روانشناختی یکی از مهمترین راهکارها برای کنترل رفتارهای خودشیفته است. درمانگرانی مانند روانشناسان و روانپزشکان، با استفاده از روشهای مختلف درمانی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، روانکاوی و درمان بینفردی، به فرد کمک میکنند تا افکار منفی و نادرست را شناسایی و تغییر دهد، مهارتهای اجتماعی خود را بهبود بخشد و روابط بینفردی سالمتری برقرار کند.
۳. مدیریت عواطف:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اغلب در مدیریت عواطف خود با مشکل مواجه هستند. یادگیری مهارتهای تنظیم عواطف، مانند تنفس عمیق، مدیتیشن و یوگا، میتواند به فرد کمک کند تا واکنشهای خود را در برابر محرکها کنترل کند و از بروز رفتارهای ناگهانی و تکانشی جلوگیری کند.
۴. تغییر الگوهای فکری:
افکار منفی و اغراقآمیز از ویژگیهای بارز افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته است. چالش کشیدن این افکار و جایگزینی آنها با افکار واقعبینانه و مثبت، یکی از مهمترین مراحل درمان است. همچنین، تمرین همدلی و تلاش برای درک احساسات دیگران میتواند به فرد کمک کند تا دیدگاه خود را نسبت به دیگران تغییر دهد.
۵. بهبود روابط بینفردی:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اغلب در برقراری روابط سالم با دیگران مشکل دارند. بهبود مهارتهای ارتباطی مانند گوش دادن فعال، بیان صریح احساسات و احترام گذاشتن به نظر دیگران، میتواند به فرد کمک کند تا روابط بینفردی خود را بهبود بخشد.
۶. تغییر سبک زندگی:
تغییرات در سبک زندگی مانند ورزش منظم، تغذیه سالم و خواب کافی، میتواند به بهبود خلق و خو و کاهش استرس کمک کند. همچنین، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و گذراندن وقت با افرادی که از نظر عاطفی حمایتگر هستند، میتواند به فرد کمک کند تا احساس انزوا و تنهایی نکند.
۷. گروههای حمایتی:
شرکت در گروههای حمایتی میتواند به فرد کمک کند تا با افراد دیگری که با مشکلات مشابه دست و پنجه نرم میکنند، ارتباط برقرار کند و از تجربیات آنها بهرهمند شود. این گروهها میتوانند به فرد احساس حمایت و تعلق خاطر بدهند و به او کمک کنند تا احساس نکند که تنها است.
درمان اختلال شخصیت خودشیفته یک فرآیند طولانی و چالشبرانگیز است. فرد باید صبور باشد و به طور مداوم تلاش کند تا تغییرات مورد نظر را ایجاد کند. همچنین در اختلال شخصیت خودشیفته، حمایت خانواده و دوستان در این مسیر بسیار مهم است.
سوالات متداول
اختلال شخصیت خودشیفته نسبتاً نادر است، در حالی که تعداد افرادی که تنها خودخواه هستند، بسیار بیشتر میباشد. تفاوت اصلی در این است که آیا این افراد به طور دورهای خودمحور هستند یا به طور مداوم فاقد همدلی و احساس نسبت به دیگران.
افراد خودشیفته به شدت به قدرت، توجه و تأیید نیاز دارند و همین ویژگی ممکن است در جلب نظر در زمینههای مدیریتی یا رهبری سیاسی به نفع آنها باشد. با این حال، هنگامی که مسئولیتهایی را بر عهده میگیرند، ممکن است بیشتر بر منافع شخصی و سرکوب مخالفان تمرکز کنند تا بر تحقق اهداف سازمان.
دلیل دقیق بروز اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) هنوز به طور کامل مشخص نیست، اما به نظر میرسد که عوامل ژنتیکی نقش مهمی در بسیاری از موارد NPD داشته باشند. همچنین، عواملی چون سوءاستفاده یا بیتوجهی در دوران کودکی، تحسینهای افراطی از سوی والدین و انتظارات غیرواقعی آنها از فرزندان نیز میتوانند در ایجاد این اختلال مؤثر باشند.
سخن پایانی
در این مقاله با اختلل شخصیت خودشیفته و ویژگیهای آن آشنا شدیم. شایان ذکر است که رضایت از خود (self satisfaction) با خودشیفتگی آسیبزا متفاوت است و میتواند احساس مثبتی در افراد ایجاد کند. همچنین، بسیاری از اختلالات روانی بهدلیل نبود حس رضایتمندی از خود ایجاد میشوند.
بنابراین، همه ما باید در حد متعادل خودمان، رفتار، ظاهر و… را دوست داشته باشیم؛ اما خودشیفتگی بهمعنی افراط در دوست داشتن خود است. فرد مبتلا به این اختلال، بهطور بیمارگونه خودش و هر آنچه به او مربوط است را به دیگران ترجیح میدهد. کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه بهعنوان دوست شما توصیه میکند که خودتان را بهاندازه دوست داشته باشید.
پس خودتان را بهاندازه دوست داشته باشید و اگر فکر میکنید در این زمینه به کمک نیاز دارید، به سایت کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه مراجعه کنید تا از بهترین روانشناسان برای درمان اختلال خود بهرهمند شوید.
منبع: