آیا تا به حال حس کردهاید که تمام فکر و ذکرتان فقط روی یک درد کوچک یا احساس خستگی متمرکز شده و این نگرانی آنقدر زیاد شده که زندگی عادیتان را مختل کرده است؟ این حالت که در آن بدن شما به خاطر علائم جسمی، ذهنتان را حسابی درگیر میکند، میتواند نشانهای از اختلالات شبه جسمی باشد.
در این شرایط، ممکن است به قدری روی علائم بدنی مانند درد، ضعف یا تنگی نفس حساس شوید که اضطراب شدیدی پیدا کرده و نتوانید کارهای روزمرهتان را انجام دهید.
اگر شما هم با کوچکترین استرس، کنترل اوضاع از دستتان خارج میشود و نگرانیهای جسمی آزارتان میدهد، بهتر است با یک روانشناس یا روانپزشک صحبت کنید.
کلینیک سلامت روان جوانه این امکان را فراهم کرده تا به راحتی نوبت بگیرید و حتی به صورت آنلاین (تلفنی) با پزشک مورد نظرتان مشورت کنید.
اگر نگرانیهای شدید در مورد علائم جسمی، زندگی روزمرهتان را تحت تأثیر قرار داده و رفتارهای غیرعادی از خود نشان میدهید، ممکن است به یکی از این اختلالات مبتلا شده باشید. این علائم میتوانند ناشی از یک بیماری باشند یا گاهی هم هیچ دلیل پزشکی واضحی برایشان پیدا نمیشود.
در ادامه، بیشتر در مورد نشانهها، علل، انواع، تشخیص و درمان این اختلالات صحبت خواهیم کرد و به سوالات رایج شما پاسخ میدهیم.
اختلالات شبه جسمی چیست؟
اختلالات شبه جسمی نوعی مشکل روانی هستند که در آنها فرد احساس میکند مشکلات جسمی زیادی دارد، اما در واقع هیچ بیماری جسمی مشخصی در او پیدا نمیشود. به عبارت سادهتر، این علائم جسمی ریشهی روانی دارند و مشکل اصلی در بدن فرد نیست.
افرادی که به این اختلالات دچار هستند، به شدت نگران علائم جسمی خود میشوند و فکر میکنند که به یک بیماری خطرناک مبتلا شدهاند. این نگرانی زیاد میتواند باعث شود که آنها نتوانند کارهای روزمرهشان را به خوبی انجام دهند. با این حال، پزشکان نمیتوانند دلیل خاصی برای این علائم پیدا کنند.
اگر کسی به خاطر علائم جسمی خود خیلی ناراحت باشد و رفتارهای غیرعادی در پاسخ به آنها از خودش نشان دهد، یعنی دچار اختلالات شبه جسمی شده است. این اختلالات که زیرمجموعهای از مشکلات روانی هستند، میتوانند تاثیر زیادی بر زندگی روزمره و کیفیت زندگی افراد بگذارند.
گاهی اوقات، افرادی که این علائم را تجربه میکنند، کاملاً سالم هستند و هیچ بیماریای ندارند. حتی اگر علائم آنها به دلیل بیماری باشد، نگرانی آنها بیش از حد و غیرمنطقی است.
این افراد معمولاً نمیدانند که مشکلشان یک اختلال روانی است و فکر میکنند که علائمشان نشانهی یک بیماری جدی است. به همین دلیل، بارها به بیمارستانها و کلینیکها مراجعه میکنند و از پزشکان میخواهند آزمایشهای مختلفی برای پیدا کردن بیماری تجویز کنند.
اختلالات شبه جسمی چیست؟
اختلالات شبه جسمی نوعی مشکل روانی هستند که در آنها فرد احساس میکند مشکلات جسمی زیادی دارد، اما در واقع هیچ بیماری جسمی مشخصی در او پیدا نمیشود. به عبارت سادهتر، این علائم جسمی ریشهی روانی دارند و مشکل اصلی در بدن فرد نیست.
افرادی که به این اختلالات دچار هستند، به شدت نگران علائم جسمی خود میشوند و فکر میکنند که به یک بیماری خطرناک مبتلا شدهاند. این نگرانی زیاد میتواند باعث شود که آنها نتوانند کارهای روزمرهشان را به خوبی انجام دهند. با این حال، پزشکان نمیتوانند دلیل خاصی برای این علائم پیدا کنند.
اگر کسی به خاطر علائم جسمی خود خیلی ناراحت باشد و رفتارهای غیرعادی در پاسخ به آنها از خودش نشان دهد، یعنی دچار اختلالات شبه جسمی شده است. این اختلالات که زیرمجموعهای از مشکلات روانی هستند، میتوانند تاثیر زیادی بر زندگی روزمره و کیفیت زندگی افراد بگذارند.
گاهی اوقات، افرادی که این علائم را تجربه میکنند، کاملاً سالم هستند و هیچ بیماریای ندارند. حتی اگر علائم آنها به دلیل بیماری باشد، نگرانی آنها بیش از حد و غیرمنطقی است.
این افراد معمولاً نمیدانند که مشکلشان یک اختلال روانی است و فکر میکنند که علائمشان نشانهی یک بیماری جدی است. به همین دلیل، بارها به بیمارستانها و کلینیکها مراجعه میکنند و از پزشکان میخواهند آزمایشهای مختلفی برای پیدا کردن بیماری تجویز کنند.

انواع اختلالات شبه جسمی چیست؟
انواع مشکلات جسمی که ریشه روانی دارند، عبارتند از:
۱. مشکل تغییر کارکرد بدن (اختلال تبدیلی)
افرادی که دچار این مشکل میشوند، علائمی شبیه به بیماریهای عصبی پیدا میکنند، مثل اینکه ناگهان بینایی یا شنواییشان را از دست میدهند، ضعیف میشوند، فلج میشوند یا دست و پاهایشان بیحس میشود. نکته مهم اینجاست که این علائم هیچ دلیل پزشکی مشخصی ندارند و نتیجه مستقیم استرس شدید یا اتفاقات ناراحتکننده هستند.
فرض کنید یک نفر در موقعیت بسیار پراسترسی قرار میگیرد؛ به جای اینکه استرسش را به صورت عریانی حس کند، بدنش به طور ناخودآگاه آن را به یک علامت جسمی تبدیل میکند. مثلاً ممکن است بعد از یک اتفاق بسیار ناراحتکننده، ناگهان پایش بیحس شود و نتواند راه برود، در حالی که از نظر پزشکی کاملاً سالم است.
معمولاً این علائم بعد از چند هفته خودبهخود از بین میروند، اما گاهی اوقات ممکن است برای بعضی افراد به یک مشکل طولانیمدت تبدیل شوند. این مشکل بیشتر در افراد ۱۸ تا ۳۰ ساله دیده میشود.
۲. نارضایتی از ظاهر بدن (اختلال بدریختی بدن)
در این مشکل، افراد بخش زیادی از وقتشان را به فکر کردن درباره ظاهرشان اختصاص میدهند. آنها فکر میکنند که یک عیب یا نقص بزرگ در بدنشان دارند، در حالی که این نقص واقعاً وجود ندارد یا اگر هم هست، آنقدر کوچک و ناچیز است که دیگران اصلاً متوجه آن نمیشوند یا برایشان مهم نیست.
مثلاً ممکن است فردی به شدت نگران این باشد که پوستش پر از لک است یا بینیاش بسیار زشت است، در حالی که وقتی دیگران به او نگاه میکنند، نه لکهای میبینند و نه بینیاش را زشت میدانند. یا شاید یک جوش کوچک روی صورتش دارد، اما آنقدر بزرگنمایی میکند که احساس میکند تمام صورتش پر از جوشهای وحشتناک است.
این افراد ممکن است ساعتها جلوی آینه خود را نگاه کنند و به دنبال این “عیب” بگردند، یا سعی کنند با آرایش زیاد آن را بپوشانند. نگرانی آنها درباره ظاهرشان خیلی بیشتر از چیزی است که واقعاً هست و زندگی روزمرهشان را مختل میکند.
۳. مشکل درد (Pain Disorder)
در این حالت، فرد دردهای مزمن و طولانیمدتی را در یک یا چند قسمت از بدنش حس میکند، اما هرچه پزشکان بررسی میکنند، هیچ دلیل پزشکی مشخصی برای این درد پیدا نمیکنند. به عبارت دیگر، بدن درد میکند، اما هیچ بیماری جسمیای که بتواند این درد را توضیح دهد، وجود ندارد.
این دردها میتوانند زندگی فرد را مختل کنند و او را بسیار آزار دهند. معمولاً عوامل روانی مثل استرس، اضطراب یا افسردگی نقش مهمی در شروع، شدت و مدت زمان این دردها دارند. یعنی گاهی اوقات ذهن است که باعث ایجاد یا تشدید درد در بدن میشود.
۴. مشکل علائم جسمی آزاردهنده (Somatic Symptom Disorder)
افرادی که دچار این مشکل هستند، علائم جسمی متنوعی مثل سردرد، دلدرد، مشکلات گوارشی، خستگی شدید یا مشکلات جنسی را تجربه میکنند. چیزی که این مشکل را خاص میکند این است که فرد این علائم را خیلی وحشتناک و غیرقابل تحمل توصیف میکند و معتقد است این علائم تأثیر بسیار زیادی روی زندگیاش گذاشتهاند.
باز هم، نکته مهم اینجاست که پزشکان نمیتوانند دلیل مشخصی برای این همه علامت پیدا کنند. ممکن است این علائم به طور ناخودآگاه راهی برای جلب کمک یا توجه باشند. گاهی اوقات این مشکل در چندین عضو از یک خانواده دیده میشود، که نشان میدهد ممکن است یک زمینه خانوادگی داشته باشد.
۵. خود بیمار پنداری (Hypochondriasis)
در این مشکل، فرد به شدت نگران بیمار بودن خود است، در حالی که یا اصلاً بیمار نیست یا علائم خیلی خفیفی دارد که بیخطر هستند. مثلاً یک سردرد ساده را نشانهای از تومور مغزی میداند، یا یک جوش کوچک روی پوست را سرطان پوست تلقی میکند، یا حتی صدای عادی شکمش را به یک بیماری خطرناک ربط میدهد.
این افراد زمان زیادی را صرف فکر کردن به علائمشان میکنند و ترسهای زیادی از بیماریهای جدی دارند. با وجود اینکه پزشکان به آنها اطمینان میدهند که سالم هستند یا مشکل خاصی ندارند، این افراد معمولاً حرف پزشک را قبول نمیکنند و فکر میکنند پزشک نتوانسته بیماری آنها را تشخیص دهد.
این باور غلط به قدری قوی است که از بین بردن آن برای پزشکان بسیار سخت است. این مشکل شباهت زیادی به “مشکل علائم جسمی آزاردهنده” دارد، با این تفاوت که در خود بیمار پنداری، تمرکز اصلی روی ترس از ابتلا به یک بیماری جدی است.
نشانهها و علائم اختلالات شبه جسمی چیست؟
وقتی صحبت از مشکلات جسمی با ریشه روانی (که به آنها “اختلالات شبهجسمی” هم میگویند) میشود، فرد معمولاً از یک یا چند علامت جسمی شکایت میکند که باعث میشود زندگی روزمرهاش مختل شده و کیفیت آن پایین بیاید.
یکی از شایعترین علامتها، درد مزمن است که میتواند در قسمتهای مختلف بدن مثل سر، کمر و مفاصل حس شود.
علاوه بر درد، علائم دیگری هم وجود دارد:
- نگرانی بیش از حد و غیرمنطقی درباره ظاهر بدن: فرد به طور وسواسگونهای از یک قسمت از ظاهرش ناراضی است، حتی اگر دیگران هیچ نقصی در آن نبینند یا خیلی ناچیز باشد.
- مشکلات حسی یا حرکتی بدون دلیل پزشکی: مثلاً فرد نمیتواند ببیند، بشنود یا دست و پاهایش بیحس میشوند، اما پزشکان هیچ مشکل جسمیای که این علائم را توجیه کند، پیدا نمیکنند.
به طور کلی، علائم فیزیکی که در افراد مبتلا به این مشکلات دیده میشوند، شامل موارد زیر است:
- درد (که از همه شایعتر است)
- خستگی یا ضعف
- تنگی نفس
افکار، احساسات و رفتارهای افراد در واکنش به این نشانهها، از کلیدیترین شاخصهای این اختلال به شمار میروند. افرادی که به این اختلالات دچارند، ممکن است علائم زیر را تجربه کنند:
– به شدت نگران علائم جسمانی خود هستند.
– باور دارند که نشانههای خفیف جسمیشان نشاندهنده بیماریهای جدی است.
– به دفعات به پزشکان مراجعه کرده و به نتایج آزمایشها اعتقادی ندارند.
– احساس میکنند که پزشکان به نشانههای جسمانی آنها توجه لازم را نمیکنند.
– به چندین پزشک مختلف مراجعه میکنند.
– زمان، انرژی و منابع مالی زیادی را صرف تفکر درباره علائم و مراجعه به متخصصان میکنند.
– نسبت به عوارض جانبی داروها به طور قابل توجهی حساس هستند.
– به دیگران وابسته میشوند و در جستجوی حمایت از آنان هستند؛ اگر کمک نکنند، دچار خشم میشوند.
– افکار، احساسات و رفتارهای آنها به شدت بر زندگی روزمرهشان تأثیر گذاشته است.

علت مشکلات جسمی با ریشه روانی چیست؟
درباره علت مشکلات جسمی با ریشه روانی (اختلالات شبهجسمی)، نمیتوانیم فقط یک دلیل مشخص پیدا کنیم؛ بلکه مجموعهای از عوامل در بروز آنها نقش دارند:
۱. عوامل روانشناختی
- استرس، اضطراب و افسردگی: اینها از مهمترین عوامل هستند. وقتی فرد تحت فشار روانی زیادی قرار میگیرد، بدنش ممکن است با علائم فیزیکی واکنش نشان دهد.
- باورها و نگرشهای غلط: طرز فکر افراد درباره بدن و سلامتیشان میتواند تأثیرگذار باشد. مثلاً اگر کسی همیشه نگران کوچکترین تغییر در بدنش باشد، ممکن است بیشتر مستعد این مشکلات باشد.
- مشکل در پردازش اطلاعات: گاهی اوقات ذهن در تشخیص و تفسیر صحیح علائم جسمی و ارتباط آنها با احساسات یا مشکلات روانی دچار اشکال میشود. فرد ممکن است نداند که ناراحتیهای جسمیاش میتواند از استرس ناشی شود.
۲. تجارب و ژنتیک
- تجربیات دوران کودکی: سوءاستفادههای جسمی، جنسی یا عاطفی در کودکی میتوانند زمینه را برای بروز این اختلالات در آینده فراهم کنند.
- عوامل ژنتیکی و زیستی: برخی تحقیقات نشان میدهند که ممکن است یک زمینه ژنتیکی یا بیولوژیکی در افراد وجود داشته باشد که آنها را مستعدتر میکند.
- فرهنگ: باورها و هنجارهای فرهنگی درباره بیماری، سلامتی و اینکه چگونه احساساتمان را بیان کنیم، نیز میتوانند در بروز این مشکلات نقش داشته باشند. مثلاً در برخی فرهنگها، ابراز مستقیم احساسات منفی دشوارتر است و ممکن است این احساسات به صورت علائم جسمی خود را نشان دهند.
چگونه مشکلات جسمی با ریشه روانی (اختلالات شبهجسمی) تشخیص داده میشوند؟
تشخیص این نوع مشکلات کمی پیچیده است، چون علائم آن شبیه بیماریهای جسمی واقعی هستند. معمولاً روند تشخیص به این صورت است:
۱. شروع با پزشک عمومی: ابتدا، شما به پزشک عمومی خود مراجعه میکنید و از علائم جسمیتان میگویید. پزشک با بررسی سابقه پزشکی و معاینه، ممکن است آزمایشهای مختلفی (مثل آزمایش خون، سونوگرافی یا عکسبرداری) را برای پیدا کردن دلیل جسمی این علائم تجویز کند.
۲. عدم وجود علت جسمی یا عدم تناسب: اگر نتایج آزمایشها نشان دهند که شما هیچ بیماری جسمی مشخصی ندارید، یا اگر بیماری جسمی کوچکی وجود دارد اما شدت علائم شما به هیچ وجه با آن بیماری مطابقت ندارد (یعنی علائم شما خیلی شدیدتر از آن چیزی است که بیماری جسمی میتواند توجیه کند)، پزشک ممکن است شک کند که مشکل ریشه روانی دارد.
۳. ارجاع به متخصص اعصاب و روان: در این مرحله، پزشک عمومی شما را به یک پزشک اعصاب و روان (روانپزشک) ارجاع میدهد. این پزشک متخصص در تشخیص و درمان مشکلات روانی است.
۴. تشخیص توسط متخصص: پزشک اعصاب و روان با بررسی دقیقتر افکار، احساسات و رفتارهای شما در واکنش به علائم جسمی، میتواند تشخیص دهد که آیا شما دچار این اختلالات هستید یا خیر.
شما احتمالاً به این اختلالات مبتلا هستید اگر:
- علائم جسمیتان باعث رنجش زیادی شدهاند یا زندگی روزمرهتان را مختل کردهاند.
- افکار، احساسات و رفتارهای غیرعادی در پاسخ به علائم جسمی دارید.
به طور خاص، اگر حداقل یکی از شرایط زیر را دارید، احتمالاً دچار این اختلالات هستید:
- بیش از حد درباره علائم جسمی خود و ارتباط آنها با بیماریهای خطرناک فکر میکنید. (مثلاً فکر میکنید سردردتان حتماً سرطان مغز است).
- به طور مداوم و شدید نگران علائم جسمی خود هستید.
- وقت و انرژی بسیار زیادی را صرف فکر کردن به علائم جسمی و مراجعه مکرر به پزشک برای پیدا کردن علت آنها میکنید. (حتی اگر پزشکان مختلف بگویند مشکلی نیست).
در واقع، کلید تشخیص این است که علائم جسمی وجود دارند و آزاردهنده هستند، اما هیچ دلیل جسمی واضحی برای آنها پیدا نمیشود و ذهن فرد به شکل غیرطبیعی به این علائم واکنش نشان میدهد.

عوارض جدی اختلالات شبه جسمی چیست؟
عوارض ناشی از اختلالات شبه جسمی و اثرات منفی آن بر روی سلامت فرد شامل موارد زیر است:
– احساس خستگی مزمن و بیقراریهای جسمانی
– ناتوانی در انجام فعالیتهای جسمی
– اختلال در خواب و استراحت
– کاهش اشتها و میل به غذا
– بروز افسردگی و ناراحتیهای روحی
– افزایش اضطراب و تنش
– افت کارایی شناختی
– کاهش کیفیت زندگی روزمره
– اختلال در روابط اجتماعی و بین فردی
– مشکلات در محیط کار یا دانشگاه
– احساس انزوا و دوری از دیگران
– کاهش مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی
– هزینههای بالای درمان
– کاهش درآمد و فرصتهای شغلی
عوارض اختلالات شبه جسمی در مردان
اختلالات شبه جسمی در مردان میتوانند به طور قابل توجهی بر زندگی آنها تأثیر بگذارند و باعث خستگی مزمن، دردهای غیرقابل توضیح و ناراحتیهای فیزیکی شوند که توانایی جسمی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
علاوه بر این، اختلالات خواب (پاراسومنیا) و تغییرات در الگوی اشتها نیز از عوارض جسمانی رایج این اختلالات محسوب میشوند. از جنبه روانی، مردان مبتلا به اختلالات شبه جسمی ممکن است به افسردگی، اضطراب و استرس دچار شوند که بر تواناییهای شناختی آنها تأثیر منفی گذاشته و در نهایت کیفیت زندگیشان را کاهش میدهد.
عوارض اختلالات شبه جسمی در زنان
در زنان، عوارض جسمانی ناشی از اختلالات شبه جسمی شامل خستگی مزمن، دردهای غیرقابل توضیح، اختلال در خواب و تغییرات اشتها میباشد. همچنین هزینههای درمان و احتمال کاهش درآمد و شغل میتواند تبعات اقتصادی نامطلوبی برای زنان مبتلا به این اختلالات به همراه داشته باشد.
عوارض اختلالات شبه جسمی در محیط خانواده
این اختلال به دلیل تمرکز بیش از حد بیمار بر علائم جسمانی و پیگیری مکرر درمان، میتواند موجب اختلال در روابط زناشویی و ارتباط با فرزندان شود. مراقبت مداوم از بیمار و پذیرش باورهای نادرست او درباره وضعیت جسمانیاش، فشار روانی زیادی را به خانواده تحمیل میکند.
مراجعات مکرر به پزشک و انتظارات بیمار برای دریافت مراقبت، خانواده را از شرکت در فعالیتهای اجتماعی بازمیدارد و به دلیل محدودیتها و فشارهای روانی، کیفیت زندگی کاهش مییابد.
در برخی موارد، این اختلالات در سایر اعضای خانواده نیز نمایان میشود. بنابراین، اختلالات شبه جسمی میتوانند تأثیرات منفی بر کارکرد و سلامت روانی خانواده بگذارند و نیازمند مداخلات درمانی مناسب هستند.
درمان مشکلات جسمی با ریشه روانی (اختلالات شبهجسمی)
درمان این نوع مشکلات معمولاً نیاز به یک رویکرد جامع و ترکیبی دارد که هم به جسم و هم به روان فرد توجه کند.
۱. گام اول: ایجاد رابطه درمانی قوی مهمترین مرحله، برقراری یک ارتباط قوی و قابل اعتماد بین بیمار و درمانگر است. بیمار باید احساس امنیت کند و بداند که حرفهایش شنیده میشود و پذیرفته میشود. این اعتماد باعث میشود که فرد انگیزه پیدا کند تا در طول درمان همکاری کند.
۲. روشهای اصلی درمان:
- درمان دارویی: پزشک ممکن است برای کمک به کنترل علائم روانی مانند افسردگی یا اضطراب که معمولاً با این اختلالات همراه هستند، داروهایی تجویز کند. این داروها میتوانند شامل ضد افسردگیها، ضد اضطرابها و یا داروهای خاص دیگر باشند که بسته به شرایط بیمار انتخاب میشوند.
- رواندرمانی: این بخش مهمی از درمان است و شامل روشهای مختلفی میشود:
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): این روش به فرد کمک میکند تا الگوهای فکری و رفتاری نادرست خود را که منجر به تشدید علائم جسمی میشوند، شناسایی کرده و تغییر دهد.
- درمان پویشی: این روش به بررسی ریشههای ناخودآگاه مشکلات و تجربیات گذشته (به خصوص دوران کودکی) میپردازد که ممکن است در بروز علائم نقش داشته باشند.
- گروه درمانی: شرکت در گروههای درمانی میتواند به فرد کمک کند تا بداند تنها نیست و از تجربیات دیگران درس بگیرد.
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT): این رویکرد به فرد کمک میکند تا علائم جسمی خود را بپذیرد، اما در عین حال، بر روی ارزشها و اهداف زندگیاش تمرکز کند و دست به اقداماتی بزند که کیفیت زندگیاش را بالا میبرد، حتی با وجود علائم.
درمانهای خانگی و خودیاری:
در کنار درمانهای حرفهای، انجام برخی کارها در خانه نیز میتواند نقش موثری در مدیریت این اختلالات داشته باشد:
- تمرینات آرامسازی:
- تنفس عمیق: نفس کشیدن عمیق و آگاهانه میتواند به کاهش استرس و آرامش بدن کمک کند.
- مدیتیشن و یوگا: این تمرینات به ذهن کمک میکنند تا آرام شود و ارتباط بهتری با بدن برقرار کند.
- فعالیت بدنی منظم:
- انجام ورزشهایی مانند پیادهروی، شنا یا دوچرخهسواری به طور منظم میتواند به کاهش استرس، بهبود خلق و خو و افزایش انرژی کمک کند.
- تکنیکهای مدیریت استرس:
- برنامهریزی و زمانبندی: مدیریت بهتر کارها میتواند از انباشته شدن استرس جلوگیری کند.
- شناسایی و مرور افکار منفی: آگاهی از افکار منفی و تلاش برای تغییر آنها میتواند مفید باشد.
- سبک زندگی سالم:
- خواب کافی و با کیفیت: الگوی خواب منظم به بهبود عملکرد جسمی و روانی کمک میکند.
- تغذیه سالم و متعادل: رژیم غذایی مناسب برای سلامت کلی بدن ضروری است.
- نوشیدن آب کافی: هیدراته ماندن بدن نقش مهمی در سلامت عمومی دارد.
- حفظ ارتباطات اجتماعی:
- داشتن دوستان و خانواده حامی: صحبت کردن با افرادی که به شما اهمیت میدهند، میتواند حمایت عاطفی فراهم کند.
- مشارکت در فعالیتهای اجتماعی: حضور در جمع و انجام فعالیتهای گروهی میتواند احساس انزوا را کاهش دهد.
- آگاهی و دانش:
- یادگیری درباره اختلال خود: هرچه بیشتر درباره ماهیت مشکل و روشهای درمان آن بدانید، بهتر میتوانید آن را مدیریت کنید.
ترکیب این رویکردها (درمان حرفهای و خودیاری) میتواند به فرد کمک کند تا علائم خود را بهتر مدیریت کرده و کیفیت زندگیاش را بهبود بخشد.
مدت زمان درمان اختلالات شبه جسمی چقدر است؟
مدت زمان درمان این اختلالات به شدت و نوع علائم و همچنین واکنش فرد به روشهای درمانی بستگی دارد و ممکن است از چند ماه تا چند سال متغیر باشد.
داروهای ضدافسردگی یا ضداضطراب معمولاً برای نشان دادن اثرات مثبت خود به ۴ تا ۶ هفته زمان نیاز دارند. در بعضی از موارد، ممکن است نیاز به ادامه مصرف دارو برای مدت زمان طولانیتر (حتی چند سال) باشد.
روشهای روانشناختی مانند درمان شناختی-رفتاری معمولاً بین ۸ تا ۱۲ جلسه طول میکشد. در مواردی که اختلال شدیدتر یا مزمن باشد، ممکن است نیاز به دوره درمانی طولانیتری (بیش از یک سال) احساس شود.
ترکیب درمان دارویی و روانشناختی معمولاً بین ۶ ماه تا ۲ سال به طول میانجامد و ممکن است ادامه درمان برای مدت طولانیتر نیز ضروری باشد.

چگونه از بروز مشکلات جسمی با ریشه روانی (اختلالات شبهجسمی) جلوگیری کنیم؟
برای دستیابی به هدف جلوگیری از اختلالات شبه جسمی، میتوان اقداماتی را انجام داد:
- افزایش آگاهی عمومی و آموزش جامعه درباره ویژگیها و نشانههای این اختلالات، به ویژه در میان گروههای در معرض خطر مانند زنان.
- آموزش روشهای مقابله مؤثر با استرس و چالشهای زندگی به افراد.
- برگزاری برنامههایی به منظور ارتقای سلامت روان در جامعه، با تمرکز بر کاهش عوامل خطر روانی-اجتماعی.
- تقویت حمایتهای اجتماعی، به خصوص در میان زنان، از طریق شبکههای خانوادگی، دوستان و گروههای همیاری.
- شناسایی و غربالگری زودهنگام افرادی که در معرض خطر ابتلا به این اختلالات هستند، توسط متخصصان بهداشت روان و ارجاع آنها به درمانهای مناسب.
سخن پایانی
اختلالات شبهجسمی (somatic symptom disorder یا SSD) از جمله مشکلات سلامت روان هستند که در آن فرد علائم جسمی بیماری را تجربه میکند، اما در واقع هیچ بیماری جسمی قابلتشخیص وجود ندارد.
مانند سایر مشکلات روانی، هر چه زودتر پس از مشاهده علائم به دنبال کمک و درمان مناسب باشید، بهتر میتوانید از تاثیرات منفی این اختلال بر زندگی روزمره جلوگیری کنید. کلینیک سلامت روان جوانه با تخصص روانشناسان و روانپزشکان مجرب میتواند با ارائه برنامه درمانی مناسب، به شما کمک کند تا از افکار و رفتارهای مرتبط با اختلال شبهجسمی رهایی پیدا کنید.
اگر امکان مراجعه حضوری برایتان فراهم نیست، میتوانید از خدمات مشاوره آنلاین و ویزیت غیرحضوری کلینیک سلامت روان جوانه بهرهمند شوید تا از راهنماییهای حرفهای در هر زمان و مکانی برخوردار شوید.
منبع:mayoclinic، my.clevelandclinic، psychiatry،therecoveryvillage،health.harvard،familydoctor
سوالات رایج درباره اختلالات شبه جسمی
گفتار درمانی میتواند به افراد کمک کند تا نحوه تفکر و رفتار خود را تغییر دهند و راهکارهایی برای مدیریت درد و دیگر علائم پیدا کنند، همچنین به آنها در کنار آمدن با استرس و بهبود عملکرد یاری میرساند. داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب نیز برای کسانی که با افسردگی یا اضطراب شدید دست و پنجه نرم میکنند، موثر هستند.
زنانی که با اختلال جسمانیسازی مواجه هستند، به طور قابل توجهی بیشتر از مردان تحت تاثیر قرار میگیرند. این تفاوت ناشی از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی متعددی است.
به طور طبیعی، زنان بیشتر در معرض تغییرات هورمونی و جسمی قرار دارند که میتواند به بروز این اختلال کمک کند. همچنین، فشارهای روانی و اجتماعی ناشی از نقشهای جنسیتی و مسئولیتهای خانوادگی نیز بر این موضوع تاثیرگذار است.
فاکتورهایی همچون الگوهای ابراز درد و تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی نیز در شیوع بیشتر این اختلال در زنان موثر هستند.
وراثت در بروز اختلال جسمانیسازی نقش بسزایی دارد. مطالعات انجام شده بر روی خانوادهها و دوقلوها نشاندهنده این است که برخی افراد ممکن است به لحاظ ژنتیکی مستعد ابتلا به این اختلال باشند و در عین حال، محیط و تجربیات زندگی میتوانند بر این استعداد ژنتیکی تاثیر بگذارند.