کلینیک روان شناسی و روان پزشکی جوانه

اختلال بی اشتهایی عصبی (آنورکسیا) چیست؟ (علائم،تشخیص و درمان)

چکیده مطلب:

بی‌اشتهایی عصبی یا آنورکسیا یک بیماری روانی جدی است که باعث می‌شود افراد از خوردن غذا خودداری کنند و ترس شدیدی از چاق شدن داشته باشند. این بیماری نه تنها به وزن، بلکه به سلامت جسمی و روانی افراد نیز آسیب می‌رساند. علائم این بیماری شامل کاهش وزن شدید، ترس از چاق شدن، تصویر بدنی نامناسب، یبوست، سرگیجه و حتی مشکلات قلبی است. کلینیک جوانه با ارائه خدمات تخصصی مانند روان درمانی، تغذیه درمانی و دارو درمانی، به افرادی که به بی‌اشتهایی عصبی مبتلا هستند کمک می‌کند تا این بیماری را درمان کرده و به زندگی سالم برگردند.اگر شما یا یکی از عزیزانتان به این بیماری مبتلا هستید، مراجعه به کلینیک جوانه می‌تواند گامی مؤثر در جهت بهبودی باشد.کلینیک جوانه، جایی که زندگی دوباره سبز می‌شود!🌱

.

اختلال بی اشتهایی عصبی (آنورکسیا) چیست؟ (علائم،تشخیص و درمان)

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که کم غذا خوردن، تنها راه رسیدن به آرامش است؟ آیا تصویری نادرست از بدن خود دارید و همیشه خود را چاق‌تر از آنچه که هستید می‌بینید؟ اگر پاسخ شما به این سؤالات مثبت است، شاید به اختلال بی اشتهایی عصبی مبتلا هستید. 

بی اشتهایی عصبی یک بیماری روانی پیچیده است که در آن، فرد به شدت از غذا خوردن می‌ترسد و برای کاهش وزن به هر کاری دست می‌زند. این بیماری نه تنها بر سلامت جسمی بلکه بر سلامت روانی فرد نیز تأثیر می‌گذارد.

همچنین این اختلال می‌تواند به استخوان‌های شکننده، اختلالات قلبی، مشکلات هورمونی و حتی مرگ منجر شود. اما خبر خوب این است که اختلال بی اشتهایی عصبی قابل درمان است. با کمک متخصصان تغذیه، روانشناسان و درمان‌های مناسب کلینیک روان‌شناسی و مشاوره جوانه  می‌توانید به زندگی سالم و شاد بازگردید.

 در این مطلب از کلینیک تخصصی جوانه، به بررسی علل، علائم، عوارض و روش‌های درمان بی اشتهایی عصبی خواهیم پرداخت تا شما بتوانید اطلاعات بیشتری در مورد این بیماری کسب کنید.

اختلال بی اشتهایی عصبی آنورکسیا چیست؟

اختلال بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا (anorexia)، یک اختلال پیچیده از انواع اختلال خوردن است که باعث می‌شود افراد به شدت از غذا خوردن بپرهیزند. این ترس از غذا خوردن، باعث می‌شود که آن‌ها کالری دریافتی خود را به شدت محدود کنند.

در نتیجه، بدنشان مواد مغذی کافی دریافت نمی‌کند و وزنشان به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. افراد مبتلا به این اختلال، تصویری نادرست از بدن خود دارند و همیشه خود را چاق‌تر از آنچه هستند می‌بینند. آن‌ها به شدت از افزایش وزن می‌ترسند و این ترس می‌تواند بر تمام جنبه‌های زندگی آن‌ها تأثیر بگذارد.

اگر چه اختلال بی اشتهایی عصبی یک بیماری جدی است، اما بسیاری از افراد مبتلا به آن، شدت مشکل خود را انکار می‌کنند. 

آن‌ها ممکن است تصور کنند که می‌توانند به تنهایی این مشکل را حل کنند یا اینکه این یک انتخاب شخصی است. اما اختلال بی اشتهایی عصبی، یک انتخاب نیست، بلکه یک بیماری است که نیاز به درمان دارد.

انواع اختلال بی اشتهایی عصبی را بشناسید!

اختلال بی‌ اشتهایی عصبی دو نوع اصلی دارد که بر اساس رفتارهای غذایی طبقه‌بندی می‌شوند:

 

۱. بی‌اشتهایی محدودکننده:

در این نوع، فرد مقدار غذایی که مصرف می‌کند را به شدت کاهش می‌دهد. این افراد معمولاً بسیار کم غذا می‌خورند و به شدت از خوردن مواد غذایی مختلف پرهیز می‌کنند. هدف اصلی آن‌ها کاهش وزن یا جلوگیری از افزایش وزن است.

۲. بی‌اشتهایی همراه با پرخوری و پاکسازی:

 در این نوع، فرد نه تنها مصرف غذا را محدود می‌کند، بلکه گاهی دچار پرخوری می‌شود. پرخوری یعنی فرد در مدت زمان کوتاهی مقدار زیادی غذا می‌خورد. 

اما بعد از آن، به خاطر ترس از افزایش وزن، عمداً استفراغ می‌کند یا از ملین‌ها (موادی که به تخلیه روده کمک می‌کنند) و دیورتیک‌ها (موادی که باعث دفع آب از بدن می‌شوند) استفاده می‌کند تا از غذاهایی که خورده‌اند، خلاص شود.

این رفتارها می‌توانند برای بدن بسیار آسیب‌زا باشند، چرا که نه تنها مواد مغذی مورد نیاز به بدن نمی‌رسد، بلکه استفاده مکرر از استفراغ و ملین‌ها می‌تواند به اندام‌های داخلی، مانند معده و کلیه‌ها، آسیب‌های جدی وارد کند.

بی اشتهایی چقدر شایع است؟

اختلال بی‌ اشتهایی عصبی، یک اختلال تغذیه‌ای جدی است که بین ۰.۳ تا ۱ درصد از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

این بیماری در زنان بیشتر دیده می‌شود، اما این به این معنا نیست که فقط این گروه از افراد می‌توانند به این اختلال مبتلا شوند.

در واقع، اختلال بی‌ اشتهایی عصبی ممکن است در هر فردی، فارغ از جنسیت، سن، نژاد، قومیت، گرایش جنسی یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی رخ دهد.

افراد با هر پیش‌زمینه و شرایط می‌توانند درگیر این بیماری شوند، زیرا عوامل متعددی از جمله فشارهای اجتماعی، فرهنگی، روانی و ژنتیکی ممکن است در بروز آن نقش داشته باشند. از آنجا که این بیماری می‌تواند به شدت به سلامت جسمی و روانی افراد آسیب بزند، شناسایی و درمان به موقع آن اهمیت فراوانی دارد.

اختلال بی اشتهایی عصبی

علائم و نشانه‌های اختلال بی اشتهایی عصبی (آنورکسیا) چیست؟

اختلال بی اشتهایی عصبی مجموعه‌ای از علائم فیزیکی، رفتاری و روانی را شامل می‌شود. اما تشخیص این اختلال فقط از روی ظاهر فرد ممکن نیست.

 برخلاف تصور رایج، افراد مبتلا به بی‌اشتهایی لزوماً با کمبود وزن همراه نیست. حتی افرادی که وزن طبیعی یا کمی بیشتر دارند نیز ممکن است به این اختلال مبتلا شوند که به این حالت “بی‌اشتهایی غیرمعمول” می‌گویند.

همچنین، کمبود وزن همیشه به معنی ابتلا به اختلال بی‌ اشتهایی عصبی نیست. این نشان می‌دهد که برای شناسایی و درک این اختلال، نیاز به بررسی دقیق‌تر و عمیق‌تری است و نباید فقط به شاخص توده بدنی (BMI) توجه کرد.

۱. علائم ذهنی و عاطفی اختلال بی‌ اشتهایی عصبی 

اختلال بی اشتهایی عصبی با نشانه‌های متعددی در زمینه‌های عاطفی و ذهنی همراه است. این علائم شامل موارد زیر می‌شود:

  • ترس شدید از افزایش وزن، حتی در صورت کاهش وزن.
  • ناتوانی در ارزیابی دقیق وزن و شکل بدن؛ فرد ممکن است تصویر نادرستی از خود داشته باشد و خود را سنگین‌تر از واقعیت ببیند.
  • وسواس شدید نسبت به غذا، کالری‌ها و رژیم‌های غذایی مختلف.
  • ترس غیرمنطقی از برخی غذاها یا گروه‌های غذایی خاص.
  • انتقاد شدید و مداوم از خود به دلیل تصور نادرست از بدن.
  • انکار جدی نسبت به خطرات کاهش وزن بیش از حد و محدودیت‌های غذایی.
  • احساس نیاز شدید به کنترل همه چیز، به خصوص در ارتباط با غذا و وزن.
 

افرادی که دچار  اختلال بی‌ اشتهایی عصبی هستند، معمولاً به سایر اختلالات روانی نیز مبتلا می‌شوند؛ بنابراین، ممکن است علاوه بر این علائم، با مشکلات عاطفی و روانی دیگری نیز مواجه شوند.

۲. علائم رفتاری اختلال بی‌ اشتهایی عصبی 

اختلال بی اشتهایی عصبی  بر رفتارهای فرد نیز تأثیر می‌گذارد. این علائم شامل موارد زیر است:

  • تغییر در عادات غذایی، مانند خوردن غذاها به ترتیب خاص یا مرتب کردن آن‌ها در بشقاب.
  • ایجاد تغییرات ناگهانی در انتخاب غذا، مثل حذف گروه‌های غذایی مشخص.
  • بیان مکرر نگرانی از چاق شدن یا اضافه وزن، حتی با وجود کاهش وزن زیاد.
  • انجام پاکسازی بدن از طریق استفراغ عمدی یا مصرف نادرست از ملین‌ها و دیورتیک‌ها.
  • رفتن به دستشویی بلافاصله بعد از خوردن غذا.
  • استفاده بی‌رویه از قرص‌های لاغری یا داروهای سرکوب‌کننده اشتها.
  • انجام ورزش‌های بیش از حد یا اجباری.
  • ادامه دادن به محدودیت کالری حتی زمانی که وزن فرد به طور غیرعادی کم شده است.
  • پوشیدن لباس‌های گشاد یا چند لایه برای پنهان کردن کاهش وزن و حفظ گرما.
  • دوری از روابط اجتماعی و کنار کشیدن از عزیزان.
 

۳. علائم فیزیکی اختلال  بی‌ اشتهایی عصبی 

نشانه‌های جسمی اختلال بی اشتهایی عصبی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • کاهش وزن چشمگیر در طول چند هفته یا ماه.
  • ناتوانی در حفظ وزن مناسب بر اساس قد، سن و وضعیت جسمانی.
  • تغییرات غیرمنتظره در منحنی رشد یا شاخص توده بدنی (BMI) در کودکان و نوجوانانی که هنوز در حال رشد هستند.

برخی از علائم فیزیکی ناشی از سوء تغذیه و گرسنگی در بی‌اشتهایی عبارتند از:

  • سرگیجه یا غش کردن.
  • احساس خستگی مداوم.
  • بی‌نظمی در ریتم قلب (آریتمی).
  • فشار خون پایین (هیپوتانسیون).
  • احساس سرما دائمی.
  • عدم قاعدگی یا نامنظم بودن آن (آمنوره).
  • نفخ یا درد شکمی.
  • ضعف عضلانی و کاهش توده عضلانی.
  • خشکی پوست، شکنندگی ناخن‌ها و نازک شدن موها.
  • بهبود کند زخم‌ها و افزایش بروز بیماری‌ها.
 

این علائم نشان می‌دهند که اختلال بی‌ اشتهایی عصبی می‌تواند تأثیرات عمیقی بر وضعیت جسمی و روانی فرد داشته باشد، و نیازمند مداخله و درمان فوری است.

برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله علائم اختلال خوردن مراجعه کنید.

تفاوت میان اختلال بی اشتهایی عصبی با بی اشتهایی چیست؟

ااختلال بی اشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) یک نوع خاص از بی‌اشتهایی است که به عنوان یک بیماری روانی شناخته می‌شود و شامل الگوی شدید محدود کردن غذا، ترس بیمارگونه از چاق شدن و تصویر مخدوش از بدن است. 

افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، به طور وسواسی تلاش می‌کنند وزن خود را کاهش دهند، حتی اگر وزنشان بسیار کمتر از حد طبیعی باشد.

در مقابل،  اختلال بی‌ اشتهایی عصبی به تنهایی به کاهش اشتها یا عدم میل به غذا خوردن اشاره دارد که ممکن است دلایل مختلفی مانند بیماری‌های جسمی، استرس یا سایر عوامل موقتی داشته باشد. 

به طور خلاصه، اختلال بی اشتهایی عصبی یک علامت فیزیکی است، در حالی که بی‌اشتهایی عصبی یک اختلال روانی پیچیده و جدی است که نیاز به درمان تخصصی دارد.

تفاوت میان اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پرخوری عصبی چیست؟

اختلال بی‌ اشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) و اختلال پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa) هر دو اختلالات تغذیه‌ای هستند، اما تفاوت‌های مهمی در رفتارها و علائم آن‌ها وجود دارد. در اختلال بی‌ اشتهایی عصبی، فرد به شدت غذا را محدود می‌کند و دچار ترس شدید از افزایش وزن است.

این افراد اغلب وزن بسیار کمی دارند و حتی با وجود کاهش شدید وزن، همچنان خود را چاق می‌بینند. کاهش وزن به وسیله محدود کردن کالری و اغلب همراه با ورزش بیش از حد رخ می‌دهد.

این اختلال به شدت به سلامت جسمی و روانی فرد آسیب می‌زند و می‌تواند عوارض خطرناکی مانند سوء تغذیه و مشکلات قلبی ایجاد کند.

در مقابل، اختلال پرخوری عصبی شامل دوره‌هایی از پرخوری است که در آن فرد مقدار زیادی غذا را در مدت کوتاهی مصرف می‌کند و سپس از روش‌های جبرانی ناسالم مانند استفراغ عمدی، استفاده از ملین‌ها یا ورزش بیش از حد برای جلوگیری از افزایش وزن استفاده می‌کند. 

برخلاف اختلال بی‌ اشتهایی عصبی، افراد مبتلا به پرخوری عصبی معمولاً وزن طبیعی دارند یا ممکن است نوسانات وزنی داشته باشند، اما همچنان نگران افزایش وزن و تصویر بدنی خود هستند.

این چرخه پرخوری و پاکسازی بدن به سلامت روانی و فیزیکی آسیب می‌زند و می‌تواند مشکلاتی مانند کم‌آبی، عدم تعادل الکترولیت‌ها و مشکلات گوارشی ایجاد کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله  اختلال پرخوری عصبی یا بولیمیا  مراجعه کنید.

 

اختلال بی اشتهایی عصبی

چه چیزی باعث بی اشتهایی می‌شود؟

اختلال بی اشتهایی عصبی یک وضعیت پیچیده است و علت مشخصی برای آن وجود ندارد. تحقیقات نشان داده‌اند که عوامل متفاوتی می‌توانند در بروز اختلال بی اشتهایی عصبی نقش داشته باشند. 

این عوامل شامل ژنتیک، تغییرات مغزی، تجارب آسیب‌زا، محیط و فرهنگ، فشار همسالان و سلامت عاطفی هستند.

۱. ژنتیک:

مطالعات نشان داده‌اند که ژنتیک نقش مهمی در بروز اختلالات خوردن دارد. حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد از احتمال ابتلا به این اختلالات به عوامل ژنتیکی مربوط می‌شود. 

به این معنی که اگر فردی در خانواده نزدیک خود مانند والدین یا خواهر و برادر، فردی مبتلا به اختلال خوردن داشته باشد، احتمال اینکه خودش نیز به این اختلال دچار شود.

حدود ۱۰ برابر بیشتر از سایرین است؛ بنابراین، وجود پیشینه ژنتیکی می‌تواند عاملی باشد که فرد را در معرض اختلال بی‌ اشتهایی عصبی قرار دهد.

۲. تغییرات مغزی:

تحقیقات نشان می‌دهد که تغییرات در شیمی مغز نیز می‌تواند در بروز اختلال بی‌ اشتهایی عصبی نقش داشته باشد. به‌خصوص تغییراتی که در سیستم پاداش مغز و تعادل انتقال‌دهنده‌های عصبی رخ می‌دهد. انتقال‌دهنده‌های عصبی مثل سروتونین و دوپامین بر اشتها، خلق و خو و توانایی کنترل تکانه‌ها تأثیر می‌گذارند. 

اگر این تعادل به هم بخورد، ممکن است فرد رفتارهای غذایی نادرستی از خود نشان دهد، مانند کاهش اشتها یا تمایل به محدود کردن مصرف غذا.

۳. تروما (آسیب‌های روانی):

برخی از افراد پس از تجربه وقایع آسیب‌زا، مانند آزار جسمی یا تجاوز جنسی، دچار بی‌اشتهایی می‌شوند. در واقع، برای برخی افراد، کنترل کردن میزان غذایی که می‌خورند، به یک راه برای کنار آمدن با احساسات دردناک و طاقت‌فرسا تبدیل می‌شود. 

از این رو، تروما می‌تواند در شکل‌گیری و تشدید اختلالات خوردن، به‌ویژه بی‌اشتهایی عصبی، نقش مهمی ایفا کند.

۴. محیط و فرهنگ:

جامعه و فرهنگ‌هایی که بدن‌های لاغر را به عنوان معیار زیبایی معرفی می‌کنند، فشار زیادی بر افراد وارد می‌آورند. تصاویر تبلیغاتی، رسانه‌های اجتماعی و فیلم‌ها اغلب بدن‌های لاغر را به نشانه موفقیت، زیبایی و خوشبختی معرفی می‌کنند. 

این فشارهای فرهنگی باعث می‌شود که افراد، به‌ویژه نوجوانان و جوانان، برای دستیابی به این استانداردهای غیرواقعی بدن تلاش کنند که گاهی به بروز بی‌اشتهایی منجر می‌شود.

۵. فشار همسالان:

برای کودکان و نوجوانان، فشار همسالان نقش بزرگی در رفتارهای آنان دارد. اگر فردی به خاطر وزن یا ظاهر خود مورد آزار و اذیت قرار گیرد، ممکن است دچار اضطراب و نگرانی شدیدی درباره بدن خود شود. این فشارها می‌توانند فرد را به سمت رفتارهای ناسالم مانند کاهش افراطی مصرف غذا هدایت کنند.

۶. سلامت عاطفی:

افرادی که دچار مشکلات روانی مانند کمال‌گرایی افراطی، رفتارهای تکانشی یا روابط اجتماعی دشوار هستند، بیشتر در معرض کاهش عزت‌نفس قرار دارند. 

این کاهش عزت‌نفس می‌تواند فرد را به سمتی ببرد که به بی‌اشتهایی دچار شود. از دست دادن ارزش شخصی و عدم اعتماد به نفس باعث می‌شود فرد به دنبال کنترل چیزهایی مثل غذا و وزن خود برود.

در بسیاری از موارد، افراد ابتدا با رفتارهای غذایی نامنظم شروع می‌کنند که این رفتارها به مرور به یک استراتژی مقابله‌ای تبدیل می‌شود و در نهایت به بی‌اشتهایی منجر می‌شود. 

با این حال، این مسیر برای همه افراد یکسان نیست و برخی از افراد ممکن است با دلایل دیگری به این اختلال بی اشتهایی عصبی دچار شوند.

بی اشتهایی عصبی چگونه تشخیص داده می‌شود؟

اختلال بی اشتهایی عصبی یک اختلال جدی در خوردن است که تشخیص آن نیاز به ارزیابی دقیق توسط یک متخصص مراقبت‌های بهداشتی دارد. 

این تشخیص بر اساس معیارهای خاصی است که در “راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی” (DSM-5) ذکر شده‌اند. برای اینکه فردی به اختلال بی‌ اشتهایی عصبی تشخیص داده شود، باید سه معیار اصلی وجود داشته باشد:

  1. محدودیت شدید در مصرف کالری: این به معنای کاهش عمدی در میزان غذایی است که فرد مصرف می‌کند. این محدودیت کالری منجر به کاهش وزن شدید یا جلوگیری از افزایش وزن طبیعی می‌شود. وزن فرد به طور قابل توجهی کمتر از حد استاندارد برای سن، جنس، قد و مرحله رشد وی خواهد بود.
  2. ترس شدید از چاق شدن: فرد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی معمولاً یک ترس غیرمنطقی و شدید از افزایش وزن دارد. حتی اگر وزن آن‌ها به‌شدت کاهش یابد و به سطح نگران‌کننده‌ای برسد، همچنان از چاق شدن می‌ترسند.
  3. داشتن دیدگاه تحریف شده نسبت به بدن خود: این بدان معناست که فرد نمی‌تواند به‌درستی درک کند که چقدر لاغر است و وضعیت سلامتی‌اش چقدر وخیم است. آن‌ها ممکن است فکر کنند که هنوز اضافه وزن دارند یا بدن‌شان شکل نامطلوبی دارد، حتی اگر واقعیت کاملاً خلاف این باشد.
 

بر اساس این معیارها، DSM-5 همچنین شدت بی‌اشتهایی را بر اساس شاخص توده بدنی (BMI) فرد طبقه‌بندی می‌کند. هرچه BMI پایین‌تر باشد، شدت بی‌اشتهایی بیشتر تلقی می‌شود.

همچنین، اگر فردی تمامی علائم بی‌اشتهایی را داشته باشد؛ اما وزنش به طور غیرعادی پایین نباشد، ممکن است به “بی‌اشتهایی غیرمعمول” مبتلا باشد.

وقتی فردی به علائم بی‌ اشتهایی عصبی مبتلا باشد، متخصص مراقبت‌های بهداشتی ابتدا یک تاریخچه کامل پزشکی را بررسی و یک معاینه فیزیکی دقیق انجام می‌دهد. پزشک معمولاً از بیمار درباره جزئیات زیر سؤالاتی می‌پرسد:

  • تاریخچه رژیم غذایی: اینکه فرد چه نوع رژیم‌هایی را دنبال کرده و چقدر از مصرف غذا خودداری کرده است.
  • سابقه ورزش: میزان و نوع ورزش‌هایی که فرد انجام می‌دهد. برخی افراد مبتلا به بی‌اشتهایی از ورزش زیاد برای سوزاندن کالری اضافی استفاده می‌کنند.
  • تاریخچه روانشناختی: هر گونه مشکل یا چالش روانی که فرد ممکن است در گذشته تجربه کرده باشد.
  • افکار درمورد تصویر فرد از بدن خود: احساسات و نگرش‌های فرد نسبت به بدن خود، از جمله دیدگاه‌هایش درباره وزن و ظاهر.
  • رفتارهای پاکسازی و حذف: استفاده از روش‌هایی مانند مصرف قرص‌های لاغری، ملین‌ها یا دیورتیک‌ها برای از دست دادن وزن یا جلوگیری از افزایش وزن.
  • سابقه خانوادگی: آیا در خانواده فرد کسی به اختلالات خوردن مبتلا بوده یا خیر.
 

اگر این علائم به موقع تشخیص داده شوند، فرد مبتلا به بی‌اشتهایی یا هر نوع اختلال خوردن دیگر، شانس بیشتری برای بهبود و بازیابی سلامت خود دارد.

بنابراین، اگر شما یا شخصی که می‌شناسید علائم بی‌اشتهایی را نشان می‌دهد، مهم است که سریعاً با یک ارائه‌دهنده مراقبت‌های بهداشتی مشورت کنید. تشخیص و درمان زودهنگام می‌تواند تفاوت زیادی در مسیر بهبودی ایجاد کند.

اختلال بی اشتهایی عصبی

تست‌هایی که می‌توانند بی اشتهایی عصبی را ارزیابی می‌کنند!

تست‌های آزمایشگاهی به‌تنهایی نمی‌توانند اختلال بی اشتهایی عصبی را تشخیص دهند، اما متخصص مراقبت‌های بهداشتی ممکن است از آن‌ها به‌عنوان بخشی از روند ارزیابی استفاده کند. 

این آزمایش‌ها به‌ویژه برای رد کردن هرگونه شرایط پزشکی که ممکن است موجب کاهش وزن شوند، اهمیت دارند. علاوه بر این، آزمایش‌ها می‌توانند به بررسی اثرات فیزیکی ناشی از بی‌اشتهایی کمک کنند.

آزمایش‌ها برای تشخیص این اختلال خوردن ممکن است شامل موارد زیر باشند:

  • شمارش کامل خون (CBC): این آزمایش به ارزیابی سلامت عمومی فرد کمک می‌کند و می‌تواند نشانه‌هایی از عفونت یا مشکلات خونی را نشان دهد.
  • پانل الکترولیت: این آزمایش برای بررسی کم‌آبی و تعادل اسید و باز در خون انجام می‌شود. نوسانات در الکترولیت‌ها می‌توانند اثرات جدی بر سلامت قلب و کلیه داشته باشند.
  • الکتروکاردیوگرام (EKG): این تست برای بررسی سلامت قلب و شناسایی هرگونه اختلال در ریتم قلب انجام می‌شود. بی‌اشتهایی می‌تواند به مشکلات قلبی منجر شود که این آزمایش آن‌ها را شناسایی می‌کند.
  • آزمایش ادرار: این آزمایش می‌تواند اطلاعاتی درباره وضعیت کلیه‌ها و همچنین بررسی برخی بیماری‌ها و عفونت‌ها ارائه دهد.
  • تست تراکم استخوان: این آزمایش برای ارزیابی قدرت استخوان‌ها و شناسایی احتمال پوکی استخوان انجام می‌شود. افراد مبتلا به بی‌اشتهایی ممکن است در معرض خطر شکستگی و ضعف استخوان‌ها باشند.
  • تست‌های عملکرد کلیه و کبد: این آزمایش‌ها برای بررسی سلامت این اندام‌ها و عملکرد آن‌ها انجام می‌شوند. هرگونه اختلال در این اندام‌ها می‌تواند تأثیر جدی بر سلامت عمومی داشته باشد.
  • آزمایش خون تیروئید: این تست برای ارزیابی عملکرد غده تیروئید انجام می‌شود، زیرا اختلالات تیروئیدی می‌توانند بر وزن و متابولیسم تأثیر بگذارند.
 

این آزمایش‌ها به متخصصان کمک می‌کنند تا وضعیت سلامتی فرد را بهتر درک کنند و در صورت نیاز، درمان مناسب را آغاز کنند.

درمان بی اشتهایی عصبی به چه صورت است؟

بزرگ‌ترین چالش در درمان بی‌اشتهایی، کمک به فرد برای شناسایی و پذیرش این موضوع است که دچار یک بیماری جدی است. 

بسیاری از افرادی که به اختلال بی‌ اشتهایی مبتلا هستند، معمولاً وجود اختلال در خوردن خود را انکار می‌کنند و تنها زمانی به درمان پزشکی مراجعه می‌کنند که وضعیت آن‌ها به حدی بحرانی و تهدیدکننده زندگی برسد. به همین دلیل، تشخیص و درمان بی‌اشتهایی در مراحل اولیه آن اهمیت زیادی دارد.

افراد مبتلا به اختلالات خوردن، از جمله بی‌اشتهایی، غالباً به مشکلات روانی دیگری نیز دچار هستند. این مشکلات می‌تواند شامل افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال شخصیت مرزی، اختلال وسواس فکری-عملی و حتی اختلالات مصرف مواد باشد. 

این شرایط می‌توانند درمان بی‌اشتهایی را پیچیده‌تر کنند. اگر شما یا شخصی که می‌شناسید با یکی از این مسائل دست و پنجه نرم می‌کند، تیم مراقبت‌های بهداشتی به درمان آن‌ها نیز توجه خواهد کرد.

گزینه‌های درمانی برای بی‌اشتهایی بسته به نیازهای فرد متفاوت خواهد بود. شما ممکن است تحت درمان‌های بستری در بیمارستان یا مراقبت سرپایی قرار بگیرید که این بستگی به وضعیت کنونی سلامت جسمی و روانی شما دارد. درمان بی‌اشتهایی معمولاً شامل ترکیبی از موارد زیر است:

۱. روان‌درمانی برای اختلال بی‌ اشتهایی عصبی

روان‌درمانی که به آن گفتار درمانی هم گفته می‌شود، نوعی مشاوره است که بر تغییر الگوهای فکری و رفتاری تمرکز دارد. 

این درمان شامل تکنیک‌های عملی برای ایجاد نگرش سالم نسبت به غذا و وزن است و به افراد کمک می‌کند تا نحوه واکنش خود به شرایط دشوار را تغییر دهند. 

چند نوع مختلف روان‌درمانی وجود دارد:

  1. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد: این نوع درمان بر ایجاد انگیزه برای تغییر رفتارها به جای تمرکز بر افکار و احساسات تأکید دارد.
  2. درمان شناختی رفتاری (CBT): هدف CBT تغییر نگرش‌ها و دیدگاه‌های نادرست درباره وزن، فرم بدن و ظاهر است و در عین حال به تغییر رفتارها نیز می‌پردازد.
  3. درمان شناختی اصلاحی: این روش از تکنیک‌های بازتاب و نظارت برای تقویت توانایی تمرکز بر چند موضوع در یک زمان استفاده می‌کند.
  4. رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT): در DBT، مهارت‌هایی مانند افزایش آگاهی، بهبود روابط، مدیریت احساسات و تحمل شرایط دشوار آموزش داده می‌شود.
  5. روان‌درمانی بین فردی (IPT): در این نوع درمان، بهبود روابط و ارتباطات به عنوان راهی برای کاهش علائم اختلال خوردن بررسی می‌شود.
  6. روان‌درمانی روان‌پویایی: این درمان به بررسی علل اصلی بی‌اشتهایی می‌پردازد و آن‌ها را کلید بهبودی می‌داند.
اختلال بی اشتهایی عصبی

۲. درمان گروهی و خانواده

حمایت خانواده نقش بسیار مهمی در موفقیت درمان اختلال بی‌ اشتهایی عصبی دارد. اعضای خانواده باید بتوانند این اختلال را درک کرده و علائم آن را شناسایی کنند. 

درمان مبتنی بر خانواده که به روش مادزلی نیز معروف است، شامل مسئولیت‌پذیری خانواده در تغذیه فرد مبتلا به بی‌اشتهایی است. 

مطالعات نشان می‌دهند که این روش، مؤثرترین راه برای بازگرداندن سلامتی به افراد زیر ۱۸ سال مبتلا به بی‌اشتهایی است.

افراد مبتلا به اختلالات خوردن می‌توانند از گروه‌درمانی نیز بهره‌مند شوند، جایی که می‌توانند احساسات و نگرانی‌های خود را با دیگران که تجربیات مشابهی دارند، در میان بگذارند و حمایت بگیرند.

۳. دارو

برخی از ارائه‌دهندگان خدمات بهداشتی ممکن است برای کمک به مدیریت اضطراب و افسردگی، که معمولاً همراه با بی‌اشتهایی هستند، دارو تجویز کنند. 

یکی از داروهای ضد روان‌پریشی به نام اولانزاپین (Zyprexa) ممکن است به افزایش وزن کمک کند. همچنین، در بعضی موارد، ممکن است داروهایی برای تنظیم دوره قاعدگی تجویز شوند.

 

جدیدترین و مؤثرترین درمان برای اختلال بی اشتهایی عصبی چیست؟

درمان اختلال بی‌ اشتهایی عصبی به طور فزاینده‌ای با استفاده از روش‌های نوین مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) و تحریک مغناطیسی ترانس‌کرانیال (rTMS) در حال تحول است. 

CBT یکی از مؤثرترین روش‌های روان‌درمانی است که به بیماران کمک می‌کند تا الگوهای فکری و رفتاری نادرست خود را شناسایی و تغییر دهند.

 در این درمان، بیمار یاد می‌گیرد که چگونه نگرش‌های منفی درباره غذا، وزن و تصویر بدنی‌اش را اصلاح کند و به تدریج رفتارهای غذایی سالم‌تری را جایگزین کند. 

CBT بر روی تقویت خودآگاهی و مهارت‌های حل مسئله تمرکز دارد و به فرد کمک می‌کند تا به جای انکار یا دوری از غذا، با چالش‌های خود مواجه شود.

از سوی دیگر، rTMS به عنوان یک درمان غیرتهاجمی جدید، با استفاده از امواج مغناطیسی به تحریک مناطق خاصی از مغز می‌پردازد. این روش می‌تواند به بهبود کنترل اشتها و تنظیم خلق و خو در بیماران کمک کند.

 rTMS به ویژه برای افرادی که به درمان‌های سنتی مانند CBT پاسخ مثبت نمی‌دهند، گزینه مناسبی است. مطالعات نشان می‌دهند که ترکیب این دو روش، CBT و rTMS، می‌تواند نتایج درمانی بهتری را به ارمغان بیاورد و به بیماران در فرایند بهبودی از اختلال بی‌ اشتهایی عصبی کمک شایانی کند.

این رویکرد ترکیبی به ویژه در کاهش علائم افسردگی و اضطراب که معمولاً در کنار بی‌اشتهایی وجود دارند، مؤثر است و می‌تواند کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله درمان اختلال خوردن مراجعه کنید.

اختلال بی اشتهایی عصبی

عوارض احتمالی درمان آنورکسیا  و بروز سندرم تغذیه مجدد چیست؟

جدی‌ترین عارضه‌ای که ممکن است در درمان اختلال بی‌ اشتهایی عصبی به وجود بیاید، سندرم تغذیه مجدد است. این وضعیت زمانی رخ می‌دهد که فردی که به شدت دچار سوءتغذیه شده، دوباره شروع به دریافت غذا می‌کند. در این شرایط، بدن آنها نمی‌تواند به درستی از غذا برای تأمین انرژی استفاده کند و فرایند متابولیسم دچار اختلال می‌شود.

سندرم تغذیه مجدد می‌تواند عوارض بسیار جدی و حتی تهدیدکننده زندگی را به همراه داشته باشد، به همین دلیل افراد مبتلا به اختلال بی‌ اشتهایی عصبی باید تحت درمان و یا مشاوره پزشکی قرار بگیرند. 

پزشکان و متخصصان می‌توانند به آنها کمک کنند تا به آرامی و به درستی به روند تغذیه بازگردند و از بروز این عارضه خطرناک جلوگیری کنند.

بهبودی از بی اشتهایی چه مدت زمان می‌کشد؟

بهبودی از اختلال بی اشتهایی عصبی به عوامل مختلفی بستگی دارد. این عوامل شامل شدت بیماری، مدت زمان ابتلا، سن بیمار، نوع درمان و همچنین همکاری بیمار با تیم درمانی می‌شود.

به طور کلی، بهبودی از اختلال بی اشتهایی عصبی یک فرایند طولانی و پیچیده است که نیازمند صبر و تلاش مداوم است. برخی افراد ممکن است در مدت زمان کوتاهی بهبود قابل توجهی را تجربه کنند، در حالی که برای برخی دیگر، این فرایند ممکن است سال‌ها طول بکشد.

بهبودی از بی اشتهایی عصبی یک فرایند تدریجی است و ممکن است عود مجدد نیز رخ دهد. بنابراین، دنبال کردن برنامه درمانی و پیگیری منظم با پزشک، بسیار مهم است.

اگر شما یا کسی که می‌شناسید به اختلال بی اشتهایی عصبی مبتلا است، به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و با کمک متخصصان تیم کلینیک تخصصی جوانه می‌توانید بهبودی کامل را تجربه کنید.

 

عوارض اختلال بی اشتهایی عصبی چیست؟

سوءتغذیه و گرسنگی می‌توانند تقریباً بر تمامی اعضای بدن تأثیر بگذارند و آسیب‌هایی که به اعضای مختلف وارد می‌شود، ممکن است حتی پس از بهبودی ازاختلال بی‌ اشتهایی عصبی غیر قابل برگشت باشد.

عوارض ناشی از اختلال بی‌ اشتهایی درمان‌نشده شامل موارد زیر است:

  • از دست دادن توده استخوانی (پوکی استخوان) و آسیب به مینای دندان
  • آسیب به کلیه و کبد
  • بیماری کبد چرب (استئاتوز)
  • رابدومیولیز (تجزیه سریع بافت‌های عضلانی)
  • تأخیر در بلوغ و رشد جسمی
  • ناباروری و مشکلات قاعدگی
  • بی‌خوابی
  • کم‌خونی
  • نوروپاتی محیطی
  • آریتمی بطنی
  • افتادگی دریچه میترال
  • ایست قلبی
  • خطر مرگ

به همین دلیل، درمان بی‌اشتهایی و جلوگیری از عوارض آن اهمیت زیادی دارد.

سخن پایانی

وقتی صحبت از اختلالات خوردن به میان می‌آید، احساس شرم، خجالت یا ترس طبیعی است. اما مهم است بدانید که درخواست کمک هیچ مشکلی ندارد. جستجوی مراقبت برای اختلال بی‌ اشتهایی عصبی و سایر اختلالات سلامت روان به اندازه جستجوی درمان برای یک مشکل جسمی اهمیت دارد. 

ممکن است در حال حاضر حال خوبی نداشته باشید، اما با دریافت کمک می‌توانید از نظر روحی و جسمی احساس بهتری پیدا کنید.

اگر نگران هستید که یکی از نزدیکانتان دچار بی‌اشتهایی باشد، ممکن است ندانید چگونه با او صحبت کنید یا چگونه به او کمک کنید. 

در این موارد، بهتر است به متخصصان پزشکی مراجعه کنید. آن‌ها می‌توانند منابع و استراتژی‌هایی برای برقراری ارتباط مؤثر و همدلانه با عزیزتان ارائه دهند. هرچه زودتر فرد مورد نظر بتواند تشخیص و درمان را دریافت کند، نتایج بهتری خواهد داشت.

medicalnewstoday ,clevelandclinic, healthline

 

مطالب مرتبط

خدمات روان درمانی فردی

دسته بندی مطالب سایت