اختلال کنترل تکانه یکی از اختلالات روانی است که در آن فرد با از دست دادن توانایی کنترل رفتارهای ناگهانی، هیجانات یا خواستههای خود، به انجام اعمالی دست میزند که ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند.
این اختلال میتواند تأثیرات منفی جدی بر ابعاد مختلف زندگی فرد، از جمله روابط اجتماعی، شغل، و حتی سلامت جسمی و روانی او داشته باشد.
در این مطلب از کلینیک سلامت روان جوانه، به منظور ارائه درکی جامع از اختلال تکانه، به بررسی کامل انواع آن، علل، علائم، و راههای درمان و پیشگیری آن خواهیم پرداخت.
اختلال کنترل تکانه (Impulse Control Disorder – ICD) چیست؟
اختلال کنترل تکانه (Impulse Control Disorder – ICD) به دستهای از چالشهای روانشناختی اشاره دارد که مشخصهی اصلی آن ناتوانی فرد در مهار تکانهها (خشم) یا تمایلات شدید به انجام رفتارهای ناگهانی و اغلب آسیبرسان است.
اما اختلال کنترل تکانه به زبان ساده یعنی فرد نمیتواند جلوی خودش را بگیرد تا کارهایی را انجام ندهد که ممکن است به خودش یا دیگران آسیب بزند. این کارها معمولاً بدون فکر قبلی و ناگهانی اتفاق میافتند. فرد بعد از انجام این کارها، اغلب احساس پشیمانی یا ناراحتی میکند.
تصور کنید یک نفر ناگهان عصبانی میشود و وسایل را پرت میکند، یا بدون فکر کردن به عواقب، پول زیادی را خرج میکند. اینها میتوانند نمونههایی از رفتارهای ناشی از اختلال کنترل تکانه باشند. این افراد به سختی میتوانند جلوی میل شدید و ناگهانی برای انجام این کارها را بگیرند، حتی وقتی میدانند که این رفتارها مشکلساز خواهند بود.
این اختلال میتواند زندگی فرد را حسابی تحت تأثیر قرار دهد؛ مثلاً باعث مشکلات در روابط با خانواده و دوستان، دردسر در محل کار یا حتی مشکلات قانونی شود.
این وضعیت میتواند به اشکال گوناگونی مانند خشم انفجاری، تخریب اموال، پرخاشگری ناگهانی یا تصمیمگیریهای عجولانه بروز یابد و تأثیر عمیقی بر ابعاد مختلف زندگی فرد، از روابط شخصی گرفته تا وضعیت شغلی و قانونی، بگذارد. برای کنترل این اختلالات، درمانهای مختلفی از جمله رواندرمانی و مداخلات دارویی توصیه میشوند.
پزشکان و روانشناسان برای تشخیص این اختلال از کتابی به نام DSM-5 استفاده میکنند. بر اساس این راهنما، اختلال کنترل تکانه در گروهی از اختلالات قرار میگیرد که شامل مشکل در کنترل خشم، رفتار و تصمیمگیریهای ناگهانی است.
تکانهها چگونه عمل میکنند؟
تکانهها به عنوان تمایلات ناگهانی و کنترلناپذیری شناخته میشوند که ممکن است در موقعیتهای خاص برای هر یک از ما به وجود بیایند.
به عنوان مثال، تمایل به بیان یک جمله در یک لحظه حساس یا خرید یک کالا بدون نیاز واقعی. اما در افرادی که با اختلال کنترل تکانه مواجه هستند، این احساسات بسیار قویتر از حالت عادی بوده و مقاومت در برابر آنها به شدت دشوار میشود — حتی زمانی که فرد آگاه است که نتیجهی این رفتار میتواند منفی باشد.
اختلالات کنترل تکانه معمولاً با عدم توانایی مداوم در ایستادگی در برابر این تکانهها مشخص میشوند. رفتارهایی که از این وضعیت ناشی میشوند ممکن است در کوتاهمدت احساس خوشایندی یا تسکین به فرد بدهند، اما در طولانیمدت میتوانند منجر به ناراحتی روانی، حس گناه و اختلال در روابط اجتماعی و حرفهای فرد شوند.
عملکرد تکانهها در سطح مغز چیست؟
عملکرد تکانهها را میتوان در یک چرخه پیچیده عصبی-شیمیایی توضیح داد:
۱.بروز میل و فعالیت سیستم پاداش:
در این مرحله، ، به ویژه مدارهای دوپامینی، فعال میشوند. یک انتقالدهنده عصبی است که با حس لذت، انگیزه و پیشبینی پاداش مرتبط است. وقتی یک تکانه شکل میگیرد، سطح دوپامین در نواحی خاصی از مغز، مانند ، افزایش مییابد که این افزایش به ایجاد یک حس تحریککننده و تمایل قوی برای انجام رفتار منجر میشود.
۲. مدارهای کنترل اجرایی و قشر پیشپیشانی:
در افراد مبتلا به اختلالات کنترل تکانه، پژوهشها نشان دادهاند که ممکن است عملکرد یا ارتباطات عصبی در قشر پیشپیشانی دچار اختلال باشد. این ضعف در “ترمز مغزی” باعث میشود که مدارهای پاداش و میل به راحتی غالب شوند و کنترل رفتار را در دست بگیرند.
۳. احساس تنش و تسکین موقت:
با افزایش شدت تکانه، فرد یک تنش درونی، اضطراب یا ناراحتی روانی فزاینده را تجربه میکند. این احساس ناخوشایند ناشی از تعارض بین میل شدید به انجام رفتار و تلاشهای ناکام برای مهار آن است. انجام رفتار تکانشی، هرچند که ممکن است مضر باشد، به صورت موقت این تنش را کاهش میدهد و حس رهایی یا لذت آنی را به ارمغان میآورد. این تسکین موقتی، چرخهای را ایجاد میکند که میتواند تقویتکننده باشد و احتمال تکرار رفتار را افزایش دهد.۴. نقش سایر انتقالدهندههای عصبی:
علاوه بر دوپامین، سایر انتقالدهندههای عصبی نیز در مکانیسم تکانهها نقش دارند. به عنوان مثال، سروتونین که در تنظیم خلق و خو، اشتها و خواب مؤثر است، نیز در کنترل تکانهها نقش دارد. سطوح پایین سروتونین با افزایش تکانشگری و برخی اختلالات کنترل تکانه مرتبط دانسته شده است.۵. پیامدها و چرخه پشیمانی
رفتارهای ناشی از تکانهها، هرچند که در کوتاهمدت ممکن است لذتبخش یا تسکیندهنده باشند، اما معمولاً در درازمدت به ناراحتی روانی شدید، احساس گناه، شرم و پشیمانی منجر میشوند.آگاهی از این مکانیسمهای علمی میتواند به درک بهتر چالشهایی که افراد مبتلا به اختلال کنترل تکانه با آن روبرو هستند، کمک کند و راه را برای درمانهای مؤثرتر هموار سازد.

انواع اختلالات کنترل تکانه: نگاهی عمیقتر بر اساس DSM-5
بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) که از سوی انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است، مجموعهای از شرایط روانشناختی به عنوان اختلالات کنترل تکانه تعریف میشوند.
این اختلالات رفتاری با یک ویژگی مشترک مشخص میشوند:
ناتوانی پایدار و مکرر فرد در مهار تکانهها و رفتارهای ناگهانی و اغلب پرخطر. این رفتارهای تکانشی، در صورت عدم تشخیص و درمان مناسب، میتوانند پیامدهای جدی و مخربی بر سلامت روان، روابط اجتماعی، عملکرد شغلی و حتی وضعیت قانونی فرد داشته باشند. در ادامه، به توضیح مفصلتر برخی از مهمترین انواع این اختلالات میپردازیم:
۱. اختلال نافرمانی مقابلهجویانه (Oppositional Defiant Disorder – ODD)
اختلال نافرمانی مقابلهجویانه (ODD) یکی از رایجترین انواع اختلالات کنترل تکانه است که عمدتاً در کودکان و نوجوانان مشاهده میشود.
مشخصه اصلی این اختلال، یک الگوی پایدار از رفتارهای منفیگرا، نافرمان، لجباز، خصمانه و چالشبرانگیز است که به طور مشخص در تعامل با افراد دارای قدرت (مانند والدین، معلمان، سرپرستان) بروز پیدا میکند.
کودکان و نوجوانان مبتلا به ODD اغلب بدون دلیل واضح با بزرگترها بحث میکنند، از قوانین سرپیچی میکنند و به طور عمدی دیگران را آزار میدهند یا باعث آزار و اذیت آنها میشوند.
آنها ممکن است به راحتی تحریکپذیر باشند، خشمگین شوند و برای رفتارهای خود مسئولیتپذیری نشان ندهند. این رفتارها به قدری مداوم و شدید هستند که عملکرد روزمره کودک را در محیطهای مختلف مانند خانه و مدرسه مختل میکنند و میتوانند روابط خانوادگی و دوستانه را به شدت تحت تأثیر قرار دهند. تفاوت اصلی ODD با لجبازیهای معمول دوران کودکی در شدت، پایداری و فراگیر بودن این رفتارهاست.
۲. اختلال سلوک (Conduct Disorder)
اختلال سلوک (Conduct Disorder) شکلی جدیتر از اختلالات کنترل تکانه است که در آن فرد (اغلب کودکان و نوجوانان، اما گاهی اوقات تا بزرگسالی هم ادامه مییابد) به طور مکرر قوانین اجتماعی را نقض میکند و حقوق دیگران را زیر پا میگذارد.
این اختلال با یک الگوی رفتاری پایدار از پرخاشگری نسبت به افراد و حیوانات، تخریب اموال، فریبکاری یا دزدی، و نقض جدی قوانین مشخص میشود.
افراد مبتلا به اختلال سلوک ممکن است رفتارهایی مانند قلدری کردن، تهدید یا ارعاب دیگران، آغاز درگیریهای فیزیکی، استفاده از سلاح، دزدی با زور، آسیب رساندن به حیوانات، آتشافروزی، و فرار از خانه یا مدرسه را از خود نشان دهند.
این رفتارها اغلب به صورت عمدی و با بیتفاوتی نسبت به احساسات دیگران انجام میشوند. اگرچه ممکن است در کوتاهمدت باعث “حل مشکل” برای فرد شوند، اما در درازمدت به مشکلات جدیتر قانونی، اجتماعی و تحصیلی منجر میشوند. اختلال سلوک در صورت عدم درمان، میتواند خطر ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی در بزرگسالی را افزایش دهد.
۳. اختلال انفجاری متناوب (Intermittent Explosive Disorder – IED)
اختلال انفجاری متناوب (IED) نوعی از اختلال کنترل تکانه است که مشخصه اصلی آن فورانهای خشم شدید و ناگهانی است که با شدت یا مدت زمان محرکی که باعث آن شده، تناسب ندارند.
افراد مبتلا به IED در کنترل خشم خود ناتوان هستند و این ناتوانی منجر به طغیانهای کلامی شدید (مانند فریاد زدن، پرخاشگری لفظی) یا رفتارهای فیزیکی پرخاشگرانه (مانند دعوا، تخریب اموال، آسیب رساندن به افراد یا حیوانات) میشود.
این طغیانهای خشم تکانشی و بدون برنامهریزی قبلی هستند و فرد معمولاً احساس پشیمانی، شرم یا ناراحتی شدید پس از فروکش کردن خشم را تجربه میکند.
IED نه تنها باعث ناراحتی روانی قابل توجهی برای فرد میشود، بلکه میتواند روابط اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی او را نیز به شدت تحت تأثیر قرار دهد. این حملات خشم باید به طور مکرر و برای مدت زمان مشخصی رخ دهند تا تشخیص IED مطرح شود، و نباید ناشی از مصرف مواد یا سایر بیماریهای روانی باشند.
۴. کلپتومانیا (Kleptomania)یا دزدی بیمارگون
کلپتومانیا یک اختلال روانی نادر اما جدی در کنترل تکانه است که در آن فرد یک میل غیرقابل مقاومت و اجباری به سرقت اشیاء را تجربه میکند.
نکته کلیدی در کلپتومانیا این است که اشیاء دزدیده شده معمولاً ارزش مالی زیادی ندارند و برای استفاده شخصی یا فروش، مورد نیاز فرد نیستند. انگیزه اصلی دزدی نه کسب منافع مادی، بلکه ارضای یک میل درونی و تسکین تنش شدید قبل از عمل است.
افراد مبتلا به کلپتومانیا اغلب قبل از اقدام به دزدی، دچار افزایش تنش، اضطراب و هیجان میشوند. پس از انجام عمل دزدی، آنها احساس لذت، آرامش یا رهایی موقت را تجربه میکنند.
با این حال، این احساسات اغلب به سرعت جای خود را به احساس گناه، شرم، خودسرزنشگری و ترس از دستگیری میدهند. علیرغم آگاهی از نادرست بودن عمل و پیامدهای قانونی احتمالی، فرد نمیتواند در برابر این تکانه مقاومت کند. کلپتومانیا میتواند به مشکلات قانونی، مالی و اجتماعی جدی منجر شود و نیازمند درمان تخصصی است.
۵. پیرومانیا (Pyromania)یا یا آتش افروزی بیمارگون
پیرومانیا اختلالی دیگر در کنترل تکانه است که با میل شدید و مکرر به آتشافروزی و شعلهور کردن آتش مشخص میشود. در این اختلال، انگیزه اصلی فرد برای آتشافروزی، صرفاً لذت، آرامش یا تسکین ناشی از خود عمل آتشزدن و مشاهده آن است، نه دلایل دیگری مانند انتقام، کسب منافع مالی، یا پوشاندن جرم.
افراد مبتلا به پیرومانیا معمولاً قبل از اقدام به آتشافروزی، دچار افزایش تنش، هیجان یا برانگیختگی عاطفی میشوند. آنها ممکن است در مورد آتشسوزیها کنجکاوی و شیفتگی زیادی نشان دهند و از تماشای آتش، وسایل مربوط به آتشنشانی یا پیامدهای آتشسوزی لذت ببرند.
پس از روشن کردن آتش، فرد احساس لذت، رضایت، آرامش یا رهایی از تنش را تجربه میکند. همانند سایر اختلالات کنترل تکانه، پیرومانیا نیز با احساس پشیمانی و گناه پس از عمل همراه است، اما این احساسات نمیتوانند مانع از تکرار رفتار شوند. این اختلال علاوه بر خطرات جانی و مالی، پیامدهای قانونی بسیار جدی نیز دارد.
آگاهی از این اختلالات و علائم آنها میتواند به تشخیص زودهنگام و مداخلات درمانی مؤثر کمک کند تا افراد مبتلا بتوانند زندگی سالمتر و پربارتری داشته باشند.
۶. قمار بازی بیمارگونه
قماربازی بیمارگونه یک اختلال رفتاری است که در آن فرد به طور مفرط و مشکلساز به قمار مشغول میشود. این نوع اختلال جزو گروه اختلالات اختلالگر قرار میگیرد. از جمله ویژگیهای این حالت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– فرد کنترل خود را بر روی قمار از دست میدهد و به تدریج زمان و منابع مالی بیشتری را به این سرگرمی اختصاص میدهد.
– انگیزه قمار تنها لذت نیست، بلکه فرد به شدت به آن وابسته میشود.
– برای جبران خسارتهای مالی ناشی از قمار، فرد به انجام قمار بیشتر روی میآورد.
– قمار به طور منفی بر روابط شخصی، شغل و سایر جنبههای زندگی فرد تأثیر میگذارد.
– با وجود آگاهی از عواقب منفی قمار، فرد قادر به توقف آن نیست.
۷. اختلال کندن مو
اختلال کندن مو که به عنوان تریکوتیلومانیا شناخته میشود، یک نوع اختلال رفتاری است که در آن شخص به طور مداوم و بدون کنترل، موهای خود را از نواحی مختلف بدن میکَند. این رفتار معمولاً در سنین کودکی یا نوجوانی آغاز میشود و ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابد. فرد در حین این عمل، بدون آگاهی از اقدام خود، احساس رضایت میکند.

نشانهها و علائم اختلال در کنترل تکانه چیست؟
این اختلال شامل مجموعهای از مشکلات رفتاری است که به موجب ناتوانی در مدیریت تکانهها و رفتارهای مضر و خودآزارانه بروز میکند. برخی از نشانههای بارز این اختلال شامل موارد زیر است:
- احساس بیقراری یا تمایل شدید به انجام اقداماتی مضر مانند قمار، خریدهای غیرمنطقی یا فعالیتهای جنسی مخاطرهآمیز
- عدم توانایی در مقابله با این تکانهها و آرزوها
- انجام رفتارهای مضر که به دنبال آن احساس لذت آنی یا آرامش حاصل میشود
- احساس پشیمانی، گناه و افسردگی پس از ارتکاب به این رفتارها
- اختلال در عملکرد روزمره و کیفیت زندگی
علت اختلال کنترل تکانه چیست؟
علت مشخص و دقیقی برای اختلالات کنترل تکانه هنوز به طور کامل تعیین نشده است، اما پژوهشها نشان میدهند که عوامل ترکیبی ژنتیکی، محیطی و زیستی در شکلگیری این اختلالات دخیل هستند.
۱. عوامل ژنتیکی
تحقیقات حاکی از آن هستند که وراثت میتواند در ظهور این اختلالات موثر باشد. به عنوان مثال:
کودکان دچار اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD) احتمال بیشتری دارد که والدینی با اختلالات خلقی داشته باشند.
کودکان مبتلا به اختلال سلوک ممکن است والدینی با سابقه اسکیزوفرنی، ADHD، اعتیاد یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی داشته باشند.
۲. عوامل محیطی
محیط اجتماعی و خانوادگی میتواند تأثیر بسزایی در ایجاد یا تشدید اختلال کنترل تکانه داشته باشد. از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
وضعیت اقتصادی-اجتماعی نامناسب
وجود خشونت در جامعه یا خانواده
بیتوجهی یا سوءاستفاده در دوران کودکی
دوستان و همسالان بزهکار یا منحرف
۳. عوامل بیولوژیکی
برخی از پژوهشها نشان میدهند که افراد مبتلا به این اختلال ممکن است تغییراتی در عملکرد مغز، به ویژه در نواحی مرتبط با تصمیمگیری و کنترل تکانه مشاهده کنند. همچنین، هورمونهایی نظیر کورتیزول نیز ممکن است در این زمینه تأثیرگذار باشند.
اختلال کنترل تکانه در کودکان
این مسئله در کودکان نیز به شیوهای مشابه با بزرگسالان بروز میکند؛ به گونهای که کودک در مدیریت رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشی با دشواری روبهرو میشود.
این موضوع ممکن است منجر به بروز خشمهای مکرر، رفتارهای ناگهانی و فعالیتهای خطرناک گردد. چنین رفتارهایی میتواند تنشهایی را در روابط کودک با والدین و همسالان ایجاد کند و همچنین بر عملکرد تحصیلی او تأثیر منفی بگذارد.
برخی از کودکان ممکن است درگیر فعالیتهای مضر مانند قمار، اعتیاد و آسیب به خود شوند. آموزش مهارتهای مدیریت هیجان و خودکنترلی به این کودکان میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد.
اختلال کنترل تکانه و جدایی
رفتارهای ناگهانی و پرخاشگرانه، همراه با ناتوانی در مدیریت احساسات، میتوانند تنشهای شدیدی را در روابط زناشویی ایجاد کنند و این مسائل ارتباطی ممکن است به جدایی منجر شود.
به علاوه، برخی افراد دچار این اختلال ممکن است به رفتارهای نامناسبی نظیر خیانت روی آورند که خود یکی از عوامل اصلی طلاق به شمار میرود.
همچنین، ناتوانی در کنترل تکانهها میتواند مشکلاتی در زمینه مدیریت مالی و اجتماعی خانواده به وجود آورد و این مسائل به تضعیف بنیان خانواده منجر شود.
در نهایت، رفتارهای تکانشی والدین میتواند تاثیرات منفی بر روی فرزندان بگذارد و به آسیبهای روانی و عاطفی در آنها منجر شود، که این موضوع نیز میتواند عاملی برای طلاق باشد. درمان مؤثر اختلال کنترل تکانه در افراد میتواند از بروز این مشکلات در روابط خانوادگی جلوگیری کند.
روشهای تشخیص اختلال کنترل تکانه
روشهای شناسایی اختلال کنترل تکانه شامل موارد زیر است:
۱. انجام معاینه بالینی و ارزیابی ویژگیهای رفتاری به همراه مطالعه الگوهای احساسی و عواقب ناشی از آنها.
۲. اجرای آزمونهای روانشناختی نظیر آزمونهای مربوط به شخصیت، هوش، کنترل تکانه و توجه.
۳. خودارزیابی و پر کردن پرسشنامههایی که به بررسی تجربیات، احساسات و رفتارهای فرد میپردازد.
۴. بررسی سوابق پزشکی فرد و تاریخچه خانوادگی.
۵. انجام آزمایشهای پزشکی به منظور شناسایی مسائل جسمی که ممکن است تأثیرگذار باشند.
چگونه میتوان اختلالات کنترل تکانه را درمان کرد؟
درمان اختلالات کنترل تکانه (ICD) عمدتاً به رویکردهای روانشناختی و روشهای تربیتی وابسته است. با این که سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) هیچ دارویی را برای این اختلالات تأیید نکرده است، تحقیقات نشان میدهند که شیوههای رفتاری و تربیتی میتوانند به طور مؤثری علائم ICD را کاهش دهند.
۱. راهبردهای سودمند والدین برای مدیریت ICD
– کاهش تقویت مثبت برای رفتارهای نامناسب: یکی از راهبردهای کلیدی والدین برای کاهش رفتارهای نادرست، پرهیز از تقویت این رفتارها با توجه و پاداش است.
– تشویق رفتارهای اجتماعی: والدین میتوانند با حمایت از رفتارهای همدلی و توجه به دیگران، به کودک کمک کنند تا روابط اجتماعی سالمتری برقرار سازد.
– استفاده از نظم و انضباط غیروابسته به خشونت: اجرای انضباط به شیوههای منطقی و سازگار، بدون استفاده از خشونت، میتواند به کاهش رفتارهای نادرست کمک کند.
– تصمیمگیری والدین به صورت هماهنگ و قابل پیشبینی: داشتن رویکردی ثابت و پیشبینیپذیر نسبت به رفتارهای کودک به او احساس امنیت و ثبات میدهد.
درمانهای مؤثر برای اختلالات کنترل تکانه
علاوه بر استراتژیهای والدینی، چندین روش روانشناختی وجود دارد که میتواند در مدیریت اختلالات مؤثر باشد:
– آموزش مدیریت والدین (PMT): این روش شامل آموزش تکنیکهایی به والدین یا مراقبان است تا به بهبود رفتارهای فرزندان و یادگیری مهارتهای جدید کمک کند. هدف اصلی این درمان، ایجاد انضباط سازگار به همراه پاداشهای مثبت برای رفتارهای مناسب است.
– درمان چند سیستمی (MST): این روش از نقاط قوت خانواده برای تقویت فعالیتهای مقابلهای مثبت بهره میبرد. در این رویکرد، یک درمانگر با والدین یا مراقبان همکاری میکند تا از طریق افزایش مسئولیتپذیری و حل مشکلات، رفتارهای منفی را کاهش دهد.
– درمان شناختی-رفتاری (CBT): این روش روانشناختی منظم به کودک کمک میکند تا افکار و احساسات خود را شناسایی کند و بداند چگونه این افکار بر رفتارهایش تأثیر میگذارند. در کنار آموزش والدین، این درمان به کودک میآموزد که افکار منفی را به دیدگاههای مثبتتر تبدیل کرده و الگوهای رفتاری سازندهای را جایگزین کند.
طبقهبندی دارویی اختلال کنترل تکانه
در درمان اختلال کنترل تکانه، از دستهای از داروها بهرهبرداری میشود که به شرح زیر هستند:
- داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) مانند فلوکستین، سرترالین و پاروکستین
- داروهای مهارکننده بازجذب نوراپینفرین (SNRIs) مانند ونلافاکسین
- داروهای تثبیتکننده خلق مانند لیتیوم و داروهای ضدتشنج از جمله والپروات سدیم، کاربامازپین و لاموتریژین
- داروهای آرامبخش مانند کلونازپام
عوارض ناشی از اختلال در کنترل تکانه چیست؟
از جمله عوارض قابل توجه این اختلال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– دشواریهای اجتماعی و تعاملات فردی
– مشکلات حقوقی و قضایی
– مسائل مالی
– صدمات جسمانی ناشی از رفتارهای impulsive
– احساس افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات روانی
– احتمال استفاده از مواد مخدر و وابستگی به آنها
– خطر خودکشی و افکار خودکشی
– آسیب به دیگران

آیا میتوان از اختلالات کنترل تکانه جلوگیری کرد؟
اگرچه اختلالات کنترل تکانه (ICD) بهطور کامل قابل جلوگیری نیستند، اما شناسایی زودهنگام و شروع درمان به موقع میتواند از وقوع مشکلات جدی در آینده پیشگیری کند. با تشخیص این اختلالات در مراحل ابتدایی و آغاز درمانهای مؤثر، میتوان بهطور قابل توجهی از رنج کودک و خانواده کاست و احتمال بروز رفتارهای چالشبرانگیز در آینده را کاهش داد.
روشهای پیشگیرانه شامل آموزش به والدین، آگاهی از علائم اولیه و ایجاد سیستمهای حمایتی برای خانوادهها میشود. این اقدامات میتوانند در کاهش شدت علائم ICD و جلوگیری از مشکلات جانبی مانند بزهکاری، اختلالات اضطرابی و مسائل ارتباطی مؤثر باشند.
چگونه میتوان آینده افراد مبتلا به اختلالات کنترل تکانه را پیشبینی کرد؟
چشمانداز یا پیشآگهی در اختلالات کنترل تکانه به شدت اختلال و عوامل مختلف دیگری بستگی دارد، از جمله سن آغاز علائم و میزان پاسخ به درمان. بهطور کلی، این اختلالات بهعنوان اختلالات مزمن (طولانیمدت) شناخته میشوند که میتوانند تأثیرات منفی قابل توجهی بر زندگی فرد مبتلا و اطرافیانش داشته باشند.
تحقیقات نشان میدهد که افراد دارای ICD بیشتر در معرض مشکلات متنوعی در آینده قرار دارند، از جمله:
– مصرف مواد: به دلیل ضعف در کنترل تکانهها، این افراد ممکن است بیشتر در معرض خطر اعتیاد و استفاده از مواد مخدر قرار گیرند.
– افسردگی: ناتوانی در مدیریت رفتارها میتواند به احساسات پشیمانی، شرم و افسردگی منجر شود.
– بیکاری: مشکلات رفتاری و ناتوانی در کنترل آنها ممکن است به چالشهای شغلی و بیکاری منجر شود.
– مشکلات روابط: افراد مبتلا به ICD ممکن است در برقراری ارتباطات سالم با دیگران، چه در محیط خانواده و چه در جامعه، دچار مشکل شوند.
با این حال، درمانهای مناسب و بهموقع میتوانند به بهبود چشمانداز پیشرفت افراد مبتلا به ICD کمک کنند. درمانهای تخصصی و فشرده مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) و آموزشهای مدیریت والدین (PMT) میتوانند به کاهش رفتارهای مشکلساز و ارتقاء کیفیت زندگی افراد یاری رسانند.
یادداشتی از کلینیک سلامت روان جوانه: مدیریت اختلالات کنترل تکانه در کودکان و نوجوانان
برای والدین، مواجهه با کودک یا نوجوانی که دائماً پرخاشگری میکند یا قوانین و مقررات را زیر پا میگذارد، میتواند بسیار چالشبرانگیز و فرساینده باشد. در حالی که کمی سرکشی و نافرمانی در دوران رشد طبیعی است، اما اگر این رفتارها به صورت مکرر، شدید و مخرب ظاهر شوند، ممکن است نشانهای از وجود اختلال کنترل تکانه باشند. این اختلالات میتوانند تأثیرات عمیقی بر زندگی کودک، روابط خانوادگی و پیشرفت او در جامعه و مدرسه بگذارند.
اهمیت تشخیص و درمان زودهنگام
برای والدینی که نگران بروز اختلالات کنترل تکانه در فرزندانشان هستند، شروع زودهنگام درمان از اهمیت حیاتی برخوردار است. این اقدام نه تنها میتواند به کنترل رفتارهای فعلی کمک کند، بلکه نقش بسیار مهمی در پیشگیری از بروز مشکلات جدیتر و پیامدهای بلندمدت در آینده ایفا میکند. هرچه زودتر مداخله صورت گیرد، شانس موفقیت درمان و بهبود کیفیت زندگی کودک بیشتر خواهد بود.
اولین قدم: مشورت با متخصصین
اولین و مهمترین قدم در این مسیر، صحبت کردن با یک متخصص سلامت روان یا یک ارائهدهنده خدمات بهداشتی مجرب است. این افراد دارای دانش و تجربه لازم برای ارزیابی دقیق وضعیت فرزند شما هستند.
آنها میتوانند با استفاده از ابزارهای تشخیصی مناسب، وجود یا عدم وجود یک اختلال کنترل تکانه را تشخیص دهند و بر اساس آن، راهنماییهای لازم را برای انتخاب بهترین روشهای درمانی ارائه دهند.
سؤال پرسیدن و درخواست کمک
همانطور که اشاره شد، اختلالات کنترل تکانه میتوانند به شدت بر روابط خانوادگی و تواناییهای اجتماعی کودک تأثیر منفی بگذارند. بنابراین، پرسیدن سؤالات و درخواست کمک از متخصصین، به ویژه در مراحل اولیه تشخیص و درمان، کاملاً ضروری است.
هرگز از پرسیدن سؤالات خود از پزشک یا درمانگر فرزندتان دریغ نکنید. تیم متخصصین در کلینیک سلامت روان جوانه آماده هستند تا در این مسیر چالشبرانگیز در کنار شما باشند و با ارائه حمایت، اطلاعات و راهکارهای درمانی مناسب، به شما و فرزندتان کمک کنند.
با همکاری و حمایت متخصصین، میتوان به کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات کنترل تکانه کمک کرد تا مهارتهای لازم برای مدیریت رفتارها و احساسات خود را بیاموزند و زندگی سالمتر و موفقتری داشته باشند.
منبع:resourcetreatmentcenter، psychologytoday، my.clevelandclinic،pineyridge، medicalnewstoday
سوالات متداول درباره مازوخیسم چیست
خیر، مشابه بسیاری از اختلالات روانی، اختلال کنترل تکانه نیز درمان قطعی ندارد. با این حال، با توجه به شدت مشکل و همکاری فرد، میتوان آن را مدیریت کرد.
پیامدهای بلندمدت اختلال کنترل تکانه در صورت عدم مداخله میتوانند بسیار جدی باشند و آثار منفی قابل توجهی بر زندگی کودکان یا بزرگسالان مبتلا بگذارند، از جمله افت تحصیلی یا حتی تعلیق و اخراج از مدرسه.
این اختلال نسبتاً نادر است و تقریباً یک تا سه درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار میدهد.