زمانی که یک رابطه عاطفی به پایان میرسد، ممکن است دشوار باشد که از یاد کسی که مدتها در کنار او بودید و انرژی عاطفی زیادی برایش صرف کردهاید، دل بکنید.
این وضعیت معمولاً به عنوان یک شکست عاطفی شناخته میشود. ممکن است از خود یا دوستانتان بپرسید: چرا اینقدر دلم برای او تنگ شده است؟ او میتوانست همزمان بهترین دوست و شریک عاطفی شما باشد و بخش مهمی از زندگیتان را تشکیل دهد. حتی ممکن است هیچگاه رابطه جدیای با او نداشتید، اما بدون در نظر گرفتن نوع رابطه، احساساتتان به شدت قوی بود و حالا شما دچار احساس ناراحتی و دلتنگی شدهاید.
درمان دلتنگی شدید کار آسانی نیست. احساسات دارای قدرت و شدت بالایی هستند و میتوانند برای ما چالشهای زیادی ایجاد کنند. اما دلتنگی ناشی از حافظه است.
زمانی که یاد کسی را زنده میکنیم یا چیزی را دوباره مشاهده میکنیم، به او دلتنگ میشویم. شاید این یکی از نقاط ضعف حافظه باشد، اما در برخی مواقع به یادآوری خاطرات و حتی احساس دلتنگی نیاز داریم.
با این حال، این حس گاهی آنقدر شدید میشود که به سندروم دلتنگی تبدیل میگردد. وقتی بیش از حد در گذشته خود غوطهور میشوید و تمام وقت و تمرکزتان را به مرور خاطرات اختصاص میدهید، باید انتظار چنین احساساتی را نیز داشته باشید. در این موارد، مشاوره فردی میتواند کمککننده باشد.
در این مطلب از کلینیک سلامت روان جوانه، به بررسی دلایل دلتنگی شدید برای شریک سابق پرداخته و نکاتی را برای افرادی که پس از یک شکست عشقی با چالشهای سختی روبرو هستند و به دنبال درمان دلتنگی عمیق هستند، ارائه خواهیم کرد.
دلتنگی چیست؟
احساس دلتنگی شامل نوعی پریشانی عاطفی یا جسمی است که ممکن است زمانی به وجود آید که فرد از محیط خانه و نزدیکان خود فاصله میگیرد.
این حس میتواند پس از جابجاییهای موقت یا دائمی، مانند نقل مکان به یک شهر جدید، سفر، ورود به دانشگاه یا حتی بستری شدن در بیمارستان، خود را نشان دهد. همچنین، در موقعیتهای متعددی، برخی افراد ممکن است از نگرانی درباره جداییهای آینده دچار حس غربت شوند.
کودکان، نوجوانان و بزرگسالان در طول زندگی خود در برخی مواقع ممکن است تجربه دلتنگی کنند (به ویژه در زمان تحصیل)، اما برخی افراد نسبت به دیگران بیشتر به این احساس حساس هستند. به عنوان مثال، تحقیقات نشان دادهاند که افرادی با شخصیتهای روان رنجور به طور قابل توجهی بیشتر از دیگر تیپهای شخصیتی، دلتنگی را احساس میکنند.

آیا احساس دلتنگی را به عنوان یک اختلال روانی میشناسند؟
از منظر علمی، دلتنگی به خودی خود یک اختلال روانی به شمار نمیآید. در حقیقت، دلتنگی خفیف که به تدریج بهبود مییابد، طبیعی و نگرانکننده نیست.
با این حال، اگر دلتنگی به شدت احساس شود، برای مدت طولانی ادامه یابد یا به طرز چشمگیری بر زندگی فرد تاثیر بگذارد، ممکن است نشانهای از وجود یک مشکل روانشناختی مانند اختلال اضطراب یا افسردگی باشد.
در چنین شرایطی، مراجعه به یک درمانگر میتواند مفید باشد؛ او قادر است تشخیص صحیحی ارائه دهد و درمانهای مناسب برای بهبود و سازگاری با شرایط جدید را پیشنهاد کند.
علائم و نشانههای دلتنگی
احساس دلتنگی میتواند تأثیرات عمیقی بر جسم و روان فرد بگذارد. نشانههای دلتنگی به طور قابل توجهی مشابه با سایر اختلالات روانی نظیر افسردگی و اضطراب هستند.
اگرچه هر فرد به این احساس واکنش خاص خود را نشان میدهد، برخی از نشانههای عمومی و متداول وجود دارند. در صورتی که با دلتنگی دست و پنجه نرم میکنید، ممکن است تعدادی یا همه علائم زیر را تجربه کنید.
نشانههای عاطفی متداول در دلتنگی شامل موارد زیر است:
- احساس غم و افسردگی
- اضطراب و نگرانی
- تحریکپذیری
- خشم و ناراحتی
- کنارهگیری از دیگران
- دشواری در تمرکز
- کاهش انگیزه
نشانههای فیزیکی رایج ناشی از دلتنگی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- اختلال در خواب یا خوابآلودگی بیش از حد
- سردرد
- دردهای جسمی
- تغییرات در اشتها (افزایش یا کاهش)
- مشکلات گوارشی
- احساس خستگی و کمانرژی
تجربه هر فرد از دلتنگی میتواند متفاوت باشد و به موقتی یا دائمی بودن تغییر مکان، وجود عوامل استرسزا و میزان حمایت اجتماعی او بستگی دارد.
انواع دلتنگی
برای درمان دلتنگی شدید، نخستین قدم شناسایی انواع آن است تا بتوانیم راهکارهای مناسبی ارائه دهیم. یادآوریها، نسخههای کاملی از واقعیت هستند که در ذهن ما حک شدهاند.
اما گاهی اوقات این یادآوریها دچار تحریف میشوند یا به درستی به یاد نمیآیند، که این موضوع ناشی از فرآیندهایی است که در مغز رخ میدهد.
دلتنگی نیز ممکن است به همین تغییرات مربوط باشد؛ به عنوان مثال، احساس دلتنگی برای یک رویداد تلخ در گذشته به دلیل تغییراتی است که ذهن در آن ایجاد کرده است.
۱. دلتنگی ترمیمی
این دسته از دلتنگی، حالت بیمارگونهای دارد و فرد به طور وسواسگونهای تلاش میکند تا خاطرات گذشتهاش را به یاد آورد. در این نوع، مغز در تلاش است تا یادآوری را ترمیم و بازسازی کند.
در دلتنگی ترمیمی، فرد خود را به برقراری ارتباط با دوستان قدیمی وادار میکند، حتی اگر نقاط نظرات مشترکی با آنها نداشته باشد. این نوع دلتنگی به “بازگشت به خانه” نیز معروف است، به این معنا که هرچند ممکن است آنجا مکان ناخوشایندی باشد، اما انسانها همچنان به آن دلتنگی میکنند و تمایل به بازگشت دارند.
۲. دلتنگی انعکاسی
این نوع دلتنگی، همانطور که از نامش پیداست، بازتابی دقیق و بدون تحریف از واقعیت است. در این حالت، مغز ما را فریب نمیدهد و مرور آن نیز برای افراد مشکلساز نخواهد بود.
زمانی که در یادآوریها غوطهور نمیشوید و بعد از مدتی آنها را مرور میکنید، در واقع دلتنگی انعکاسی را تجربه میکنید. شما آگاهید که خاطرات باید مرور و گرامی داشته شوند، اما در عین حال آنها را به واقعیت تبدیل نمیکنید.
درمان دلتنگی شدید و احساس اضطراب و خفگی در این دوران
احساس غم و دلتنگی پس از جدایی امری طبیعی است. به خود اجازه دهید که ناراحت شوید و دلتنگی را تجربه کنید. اما برای کاهش این احساسات پس از جدایی، سعی کنید گامهای مثبتی بردارید تا از افکار وسواسی دور بمانید. برخی از روشهای مؤثر برای کم کردن و درمان دلتنگی ناشی از یک رابطه به شرح زیر است:
۱. دوران غم و اندوه پس از جدایی را بگذرانید.
جدایی میتواند بسیار دردناک باشد. احساس ناراحتی کنید، گریه کنید، اما فراموش نکنید که این احساسات موقتی هستند و به زودی بهتر خواهید شد.
برای خود یک دفتر تهیه کنید و هر روز احساسات خود را در آن ثبت کنید. برای کاهش دلتنگی، میتوانید جملاتی که میخواهید به فرد مورد نظرتان بگویید را در دفتر بنویسید تا احساساتتان آزادانه بیان شوند.
۲. به دلایل جداییتان توجه کنید.
از خود بپرسید که چرا این رابطه را پایان دادید یا به پایان رسیده است. سعی کنید نکات مرتبط با فردی که از او جدا شدهاید یا رابطهای که برای شما مناسب نبوده است را شناسایی کنید.
این نکات را به یاد داشته باشید و سعی کنید این جدایی را به عنوان یک درس آموزنده ببینید که به شما کمک میکند تا بهتر بدانید چه چیزی را در یک فرد یا رابطه میخواهید.
هر رابطهای فرصتی برای یادگیری است که به ما میآموزد چگونه یک رابطه موفق را تجربه کنیم. به یاد داشته باشید که رها کردن یک رابطه نامناسب به این معناست که شما به یافتن فردی که واقعاً با شما سازگار باشد، نزدیک تر شدهاید.
۳. تمامی ارتباطات را پس از جدایی قطع کنید.
اگر به دنبال رهایی و درمان دلتنگی ناشی از جدایی هستید، ضروری است که هرگونه ارتباط با فردی که برایش دلتنگی میکنید را به کلی قطع کنید.
از تماس با او و ارسال پیام خودداری کنید، از خانواده و دوستان در مورد او سئوالی نپرسید و به هیچ یک از حسابهای اجتماعیاش سر نزنید.
اگر اطلاعاتی از او به دست آورید یا تصاویری از او مشاهده کنید، روند شما برای غلبه بر دلتنگی پس از جدایی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
۴. به خودتان اهمیت دهید.
بهبود زخمهای عاطفی به اندازهٔ درمان زخمهای جسمی دارای اهمیت است. توجه و محبت به خود میتواند نقش بسزایی در کاهش درد شما دارد.
شما یک جدایی را تجربه کردهاید و ممکن است پیش از بازگشت به روند عادی زندگی، به زمان نیاز داشته باشید تا خود را تنظیم کنید.
رفتارهای محبتآمیز به خود، به عنوان نوعی مراقبت از خود، میتواند این دورهٔ سازگاری را برایتان آسانتر کند. احساسات مردان پس از جدایی با زنان متفاوت است، بنابراین هر فرد باید به روشی که برایش مؤثرتر است، به خود عشق ورزد.
مراقبت از خود برای کاهش و درمان دلتنگی پس از جدایی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
• خواب کافی و آرام
• تغذیه سالم و متعادل
• انجام تمرینات ورزشی – پیادهروی طولانی برای پردازش احساسات پیچیده بسیار مفید است.
• برقراری ارتباط اجتماعی با دوستان و عزیزان

۵. در زمان دلتنگی پس از جدایی، به یادآوری تجربیات تلخ بپردازید.
زمانی که چیزی را از دست میدهیم و احساس دلتنگی به ما هجوم میآورد، ذهن ما میتواند ما را فریب دهد که فقط یادآوری لحظات خوب با آن شخص را در نظر داشته باشیم.
به خاطر سپردن «فقط لحظات خوش» میتواند خطرناک باشد؛ زیرا در این حالت ممکن است دلایل جدایی را فراموش کرده و خود را برای بازگشت به آن فرد جهت تسکین دلتنگی قانع کنید.
۶. خود را مشغول نگه دارید.
برای درمان دلتنگی به دنبال فعالیتهایی باشید که شما را از فکر کردن به فردی که دلتنگش هستید، دور کند. میتوانید بر روی کار بیشتر تمرکز کنید یا به سرگرمیهای متنوع بپردازید.
این روش ممکن است به شما کمک کند که برای چند دقیقه، سپس چند ساعت و در نهایت چند روز، بدون اینکه به او فکر کنید، سپری کنید و حتی متوجه نشوید که یک هفته از این وضعیت گذشته است!
۷. برای کاهش احساس دلتنگی پس از جدایی، به خودتان زمان بدهید.
زمان، معمولاً به التیام دردها کمک میکند. به خودتان فرصت کافی برای کاهش احساس دلتنگی بدهید. زمانی که خود را به محدودیتهای زمانی میبندید، در صورت عدم موفقیت، خود را سرزنش میکنید و این موضوع علاوه بر دلتنگی، به سرخوردگی نیز منجر میشود.
بنابراین، به مدت زمان لازم فکر نکنید. چه کسی میداند چقدر طول میکشد تا احساس دلتنگی از بین برود؟ ممکن است این فرآیند چند ماه، یک سال، دو سال یا حتی بیشتر به طول بینجامد.
۸. برای کاهش احساس دلتنگی پس از جدایی، با دیگران در ارتباط باشید.
احساس “از دست دادن”، نوعی تنهایی را به وجود میآورد که ممکن است به شما این حس را القا کند که هیچکس نمیتواند فضای خالی در دل شما و دلتنگی ناشی از جدایی را درک کند.
اما دوستان میتوانند با محبت و حمایت عاطفی خود، به شما کمک کنند. گذراندن زمان با دیگران نه تنها ذهنتان را از دلتنگی منحرف میکند، بلکه به شما یادآوری میکند که افرادی در زندگیتان وجود دارند که شما را دوست دارند و شما نیز به آنها عشق میورزید.
برای درمان دلتنگی میتوانید شرکت در فعالیتها و گروههای اجتماعی نیز میتواند به کاهش احساس تنهایی و دلتنگی کمک کند و فرصتهایی برای برقراری روابط جدید فراهم آورد.
نوع احساس دلتنگی زنان پس از جدایی با مردان متفاوت است؛ بنابراین هر یک باید به روشی که برایشان راحتتر است، با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنند.
۹. فعالیتی را بیابید که از آن لذت میبرید.
فعالیتهای سرگرمکننده و سایر مشغولیتهای خوشایند میتوانند حواسپرتی مثبت ایجاد کنند که به شما در مواجهه با غم ناشی از فقدان کمک میکند و حس دلتنگی را کاهش میدهند.
انجام کارهایی که همیشه آرزویش را داشتید، به شما این امکان را میدهد که در لحظه زندگی کنید و به نیازهای خود بیشتر توجه کنید.
۱۰. خود را دوباره کشف کنید.
یکی از چالشهای سخت جدایی، بازتعریف هویت خود است. در بسیاری از موارد، ما در روابط خود را گم کرده و تلاش میکنیم به شخصی تبدیل شویم که برای طرف مقابل جذاب باشیم.
پس از جدایی، ممکن است احساس کنیم که هویت مستقلمان را از دست دادهایم. به همین دلیل، احساس دلتنگی پس از جدایی تشدید میشود، چرا که به فردی که از او جدا شدهایم نیاز داریم تا ما را تعریف کند. برخی از روشهایی که میتواند به بازگشت به خودتان کمک کند، این درمان دلتنگی عبارتند از:
• مشاوره با یک متخصص یا درمانگر:
داشتن مشاور یا درمانگر برای درمان دلتنگی نه تنها در پایان رابطه، بلکه در آغاز آن نیز اهمیت زیادی دارد. این افراد میتوانند به شما کمک کنند تا روند یک رابطه را برای هر دو طرف شفافتر کرده و جدایی به شکل صحیحتری رخ دهد.
• به گروهها و فعالیتهایی بپیوندید که با علایق و اهداف شما همخوانی دارند.
• در کارگاههای برنامهریزی زندگی شرکت کنید:
بسیاری از ما برای فرار از مسئولیتهای زندگی خود، به رابطههای عاطفی میپردازیم. از خود بپرسید آیا تمایل دارید از چیزی فرار کنید؟ آیا دلتنگی شما پس از جدایی به این دلیل است که نمیخواهید بهتنهایی مسئولیتهای زندگیتان را بپذیرید؟ اگر پاسخ مثبت است، زمان آن رسیده که به عهدهگیری مسئولیت زندگیتان اقدام کنید!
مهمترین نکته برای درمان دلتنگی این است که خود را در انزوا قرار ندهید. هر کاری که از دستتان برمیآید انجام دهید تا دریابید که هیچ چیز در مورد طول عمر یک رابطه تضمینشده نیست و باید قدردان هر لحظهای باشیم که فرصتی برای تقسیم عشق با دیگری داریم.
۱۱. فهرستی از تمامی ویژگیها و خصوصیات مورد نظرتان در یک رابطه تازه تهیه کنید.
برای درمان دلتنگی به محتوای این فهرست توجه کافی داشته باشید و به آن پایبند بمانید. آینده را در ذهن خود تجسم کنید و تصویر کنید. این روش میتواند به شما در مقابله با حس دلتنگی پس از جدایی کمک کند.
فهرست جدید به شما این امکان را میدهد که به یک مسیر تازه وارد شوید و از گذشته فاصله بگیرید. هرگاه احساس غم کردید، به آن سر بزنید تا بتوانید دلایل جدایی را درک کرده و به خود یادآوری کنید که عشق جدید و شگفتانگیزی در انتظار شماست.
۱۲. خود را در موقعیتی تصور کنید که فردی که از او جدا شدهاید، در کنارتان است. احساسات و حرفهایتان را با او در میان بگذارید.
هر آنچه که در دل دارید بیان کنید و اجازه دهید تمامی احساسات و دغدغههایتان آزادانه بیان شوند. با صداقت تمام، تمامی ترسها، احساسات و ناگفتههایتان را مطرح کنید. این روش به شما در کاهش حس دلتنگی پس از جدایی یاری خواهد رساند.
۱۳. برای کاهش دلتنگی بعد از جدایی، تجربیات جدید را به تنهایی امتحان کنید.
برای درمان دلتنگی به پیادهروی بروید، با دوستان تازه آشنا شوید و به تنهایی از خانه خارج شوید. زمانی که شروع به دوست داشتن خود و لذت بردن از حضور خود کنید، دلتنگی به یک یادآوری از گذشته تبدیل میشود و شما به زندگی عادی خود بازخواهید گشت.
چیزهایی که در زمان دلتنگی نباید انجام دهید!
زمانی که دلتنگ هستید، باید از برخی روشهای ناسالم برای مقابله دوری کنید. این موارد شامل انزوا، مشغول شدن به رفتارهای مضر و قطع ارتباط با شبکه حمایتی شماست.
اگر دچار احساس دلتنگی شدید، بهتر است از این کارها پرهیز کنید:
- تکیه بر مواد مخدر، الکل یا هر نوع مادهای برای تسکین
- غرق شدن در قمار، خرید بیرویه، روابط جنسی یا دیگر رفتارهای آسیبزا
- پذیرفتن مسئولیتهای بیش از حد در یک زمان
- اتخاذ تصمیمات مهم بدون تفکر کافی
- ایجاد تغییرات عمده به طور همزمان
- قطع ارتباط با منابع حمایتی و کمکرسان
- منزوی شدن از محیط اجتماعی
- دوری از فعالیتهای مثبتی که قبلاً لذتبخش بودهاند
- نادیده گرفتن مراقبت از سلامت جسمی و روانی خود
- بدون مشاوره با پزشک، مصرف هرگونه داروی تجویزی از جمله داروهای ضد افسردگی دوری کنید.
چه زمانی بهتر است برای احساس دلتنگی به یک متخصص مراجعه کنیم؟
افسردگی و اضطراب خفیف، واکنشهای طبیعی هستند که ممکن است در زمان دلتنگی به وجود بیایند. این احساسات لزوماً به این معنا نیست که شما به کمک حرفهای نیاز دارید.
اما اگر این احساسات شدت بیشتری پیدا کنند، برای مدت طولانی ادامه یابند یا زندگی روزمرهتان را مختل کنند، ممکن است مشاوره گرفتن برای شما مفید باشد.
برخی از افرادی که دلتنگی را تجربه میکنند، ممکن است با اختلال سازگاری مواجه شوند. این وضعیت روانی زمانی رخ میدهد که فرد در مواجهه با تغییرات، با چالشهایی روبرو است.
این افراد معمولاً در عرض سه ماه پس از تجربه یک رویداد استرسزا، ممکن است دچار اضطراب، افسردگی یا احساسات منفی دیگری شوند و به شرایط عاطفی جدیتری مانند اختلال افسردگی اساسی (MDD) یا اختلال اضطراب فراگیر (GAD) دچار گردند.
یک درمانگر متخصص میتواند ارزیابی دقیقی انجام دهد تا مشخص کند آیا شما با یک اختلال روانی دست و پنجه نرم میکنید یا خیر و در صورت لزوم، درمان مناسب را ارائه دهد. این نوع درمان میتواند به شما در مدیریت دلتنگی و سازگاری با تغییرات زندگی کمک کند.
اگر شما نیز به دنبال راهی برای پیشرفت و ایجاد تغییرات مثبت در زندگیتان هستید، کلینیک سلامت روان جوانه گزینهای ایدهآل برای شماست.
مشاوران ما با تجربه و دلسوز، آمادهاند تا در این مسیر همراه شما باشند و به شما کمک کنند تا به اهداف خود دست یابید. برای کسب اطلاعات بیشتر و تعیین وقت مشاوره، با شماره تماس ۰۲۱۱۲۳۴۵۶۷ تماس بگیرید. زندگی تازهای را آغاز کنید و قدم به سوی آیندهای روشنتر بردارید.

سخن پایانی
بدون شک، اکثر ما تجربه جدی دلتنگی را داشتهایم. این احساس برای انسانها امری ضروری به شمار میرود. دلتنگی ما را ترغیب میکند تا به ملاقات خانوادهمان برویم یا از حال دوستانمان باخبر شویم.
اما در برخی مواقع، در غوطهوری در خاطرات گذشته افراط میکنیم و به خود آسیب میزنیم. برای درمان دلتنگی شدید، روشهای متنوعی وجود دارد. در این مسیر، به یاری دیگران نظیر یک روانشناس و همچنین به تلاش خودمان نیاز داریم.
این حس وسواسی، نمیتواند گذشته را به ما بازگرداند و تاثیری بر وضعیت حال ما نخواهد داشت. بنابراین، بهتر است در جهت مدیریت آن کوشش کنیم.
منبع: choosingtherapy
سوالات متداول
با بهرهگیری از تکنیکهایی نظیر ثبت احساسات، مدیتیشن، دوری از یادآوریهای آزاردهنده و مشاوره با یک روانشناس میتوان به کاهش دلتنگی شدید کمک کرد.
بسیاری از افراد به سبب مواجهه ناگهانی با یک شخص، تصویری خاص یا رویدادی، به یاد خاطرات گذشته میافتند و احساس دلتنگی و بیقراری را تجربه میکنند.
در برخی موارد، مرور مکرر خاطرات به حدی میرسد که به اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب، افکار وسواسی و انزوا منجر میشود و میتواند در جنبههای مختلف زندگی فرد، چه شخصی و چه اجتماعی، مشکلاتی را ایجاد کند.