اختلال دوقطبی، یکی از چالشبرانگیزترین اختلالات روانی است که زنان به ویژه به آن مبتلا میشوند. این اختلال با نوسانات شدید در خلق و خو، از حالتهای سرشار از انرژی و خوشحالی گرفته تا افسردگی عمیق، خود را نشان میدهد. برای بسیاری از زنان، این نوسانات نه تنها بر کیفیت زندگی روزمره آنها تأثیر میگذارد، بلکه روابط اجتماعی و خانوادگیشان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
با توجه به تغییرات هورمونی و مسئولیتهای چندگانهای که زنان بر عهده دارند، اختلال دوقطبی میتواند به صورت خاصی در آنها بروز کند.
شناخت بهتر این اختلال و تأثیرات آن بر زندگی زنان، میتواند به بهبود تشخیص و درمانهای مؤثر کمک کند و در نهایت کیفیت زندگی آنها را افزایش دهد.
در این مقاله، به بررسی علائم، علل و درمانهای اختلال دوقطبی در زنان خواهیم پرداخت و چالشها و راهکارهای موجود را بررسی خواهیم کرد.
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دو قطبی مثل یک موجسواری هیجانانگیز اما خطرناک است؛ گاهی فرد را به اوج شادی و انرژی میبرد و گاهی به اعماق افسردگی میکشاند.
اختلال دوقطبی در زنان، اغلب به شکل متفاوتی خودش را نشان میدهد. آنها بیشتر از مردان، دورههای افسردگی عمیق و طولانیمدت را تجربه میکنند.
این افسردگیها میتواند همراه با احساس ناامیدی، بیارزشی، خستگی مفرط و حتی افکار خودکشی باشد. اما در مقابل، دورههای شیدایی در زنان ممکن است کوتاهتر و خفیفتر باشد و به صورت افزایش انرژی، پر حرفی، بیخوابی و تصمیمگیریهای عجولانه ظاهر شود.
این نوسانات شدید خلقی، زندگی زنان مبتلا به اختلال دو قطبی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. آنها ممکن است در روابط شخصی، شغلی و اجتماعی دچار مشکل شوند. احساس میکنند که کنترل احساسات خود را از دست دادهاند و نمیتوانند به طور پایدار خوشحال باشند.
اما خبر خوب این است که اختلال دو قطبی یک بیماری قابل درمان است. با کمک درمانهای روانشناختی و دارویی، بسیاری از زنان مبتلا به این اختلال میتوانند زندگی باکیفیت و پایداری داشته باشند.
چرا زنان علائم افسردگی در اختلال دو قطبی را بیشتر از مردان تجربه میکنند؟
اختلال دو قطبی یک پازل پیچیده است که هنوز همه رازهایش برای ما فاش نشده است. یکی از این رازها، تفاوت در تجربه علائم این اختلال بین زنان و مردان است. چرا زنان بیشتر از مردان در دورههای افسردگی عمیق فرو میروند؟
زنان در مقایسه با مردان، به طور معمول علائم افسردگی در اختلال دوقطبی را بیشتر تجربه میکنند و این مسئله به چندین دلیل برمیگردد. یکی از عوامل کلیدی، تأثیر هورمونها است؛ تغییرات هورمونی در دوران قاعدگی، بارداری و یائسگی میتواند نوسانات خلق و خو را تشدید کند.
این نوسانات باعث میشود که زنان بیشتر در معرض افسردگی قرار گیرند. علاوه بر این، فشارهای اجتماعی و نقشهای چندگانهای که زنان در زندگیشان بر عهده دارند، مانند مسئولیتهای خانوادگی و شغلی، میتواند به احساس استرس و خستگی عاطفی منجر شود.
این عوامل، در کنار وجود مشکلات روانی دیگر مانند اضطراب، میتوانند شدت علائم افسردگی را در زنان افزایش دهند؛ بنابراین، شناسایی و درمان این علائم در زنان نهتنها نیازمند توجه به جوانب بیولوژیکی، بلکه به چالشهای اجتماعی و روانی نیز هست تا بتوان به بهبود کیفیت زندگی آنها کمک کرد.
علائم اختلال دوقطبی در زنان
درک ویژگیهای اساسی اختلال دوقطبی در زنان اهمیت زیادی دارد، زیرا به ما کمک میکند تا تأثیر این اختلال بر زندگی زنان را بهتر درک کنیم. علائم کلیدی این اختلال شامل موارد زیر است:
۱. شیدایی:
شیدایی حالتی از خلق و خوی بالا است که در آن فرد ممکن است احساس انرژی، خوشحالی و خلاقیت بینظیری داشته باشد. با این حال، این حالت ممکن است با تحریکپذیری و رفتارهای پرخطر همراه باشد، مانند سوءمصرف مواد یا افزایش فعالیت جنسی. همچنین ممکن است فرد به طور غیرمنطقی پول خرج کند یا سرمایهگذاریهای بدی انجام دهد. اپیزودهای شیدایی میتوانند یک هفته یا بیشتر به طول بینجامد و در صورت وجود توهمات یا هذیانها، به آن ویژگیهای روانپریشی گفته میشود.
۲. هیپومانیا:
هیپومانیا شکل کمتری از شیدایی است که در آن فرد همچنان خلق و خوی بالایی را احساس میکند، اما شدت این حالات نسبت به شیدایی کمتر است و تأثیر کمتری بر عملکرد فرد دارد. زنان به طور خاص بیشتر در معرض ابتلا به هیپومانیا هستند.
۳. افسردگی:
افسردگی حالتی است که در آن فرد ممکن است غم و اندوه شدیدی را با از دست دادن انرژی احساس کند. این دورهها حداقل دو هفته به طول میانجامند و میتوانند تأثیرات جدی بر کیفیت زندگی داشته باشند. زنان به طور قابلتوجهی علائم افسردگی را بیشتر از مردان تجربه میکنند.
۴. شیدایی مختلط:
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است شیدایی مختلط را نیز تجربه کنند که به عنوان قسمت ترکیبی شناخته میشود. در این حالت، فرد علائم شیدایی و افسردگی را به طور همزمان و به مدت یک هفته یا بیشتر تجربه میکند. زنان نیز بیشتر از مردان این اپیزودهای ترکیبی را تجربه میکنند.
۵. دوچرخهسواری سریع:
این اختلال به الگوی متناوب اپیزودها اشاره دارد که در آن فرد حداقل چهار دوره شیدایی یا افسردگی را در یک سال تجربه میکند. دوچرخهسواری سریع با نرخ بالای افسردگی، خودکشی، سوءمصرف مواد، اضطراب و کمکاری تیروئید مرتبط است و زنان در مقایسه با مردان بیشتر احتمال دارد این الگو را تجربه کنند.
علائم اختلال دوقطبی در دوران قاعدگی
اختلال دوقطبی در زنان میتواند در دوران قاعدگی شدت بیشتری پیدا کند و علائم آن به طور قابلتوجهی تغییر کند. نوسانات هورمونی در این دوران میتواند بر خلق و خو تأثیر بگذارد و منجر به بروز علائم مختلفی شود. شناخت این علائم و تأثیرات آنها در دوره قاعدگی برای مدیریت بهتر این اختلال اهمیت دارد.
علائم اختلال دوقطبی در دوران قاعدگی:
- افزایش تحریکپذیری
- اضطراب و نگرانی شدید
- نوسانات خلقی
- افسردگی و غم عمیق
- خستگی و از دست دادن انرژی
- مشکلات خواب
- تغییرات در اشتها
به طور کلی، توجه به علائم اختلال دوقطبی در دوران قاعدگی میتواند به بهبود کیفیت زندگی و مدیریت بهتر این اختلال کمک کند. درمان و حمایت مناسب در این دوره میتواند تأثیرات منفی را کاهش دهد.
علائم اختلال دو قطبی در دوران یائسگی
اختلال دوقطبی در زنان میتواند در دوران یائسگی با تغییرات هورمونی و جسمی شدیدتر خود را نشان دهد. در این دوره، زنان ممکن است با نوسانات خلق و خو و تشدید علائم افسردگی و شیدایی مواجه شوند. این تغییرات میتواند تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی و روابط اجتماعی آنها داشته باشد.
علائم اختلال دوقطبی در دوران یائسگی:
- نوسانات شدید خلق و خو
- افزایش علائم افسردگی
- شیدایی یا هیپومانیا
- بیخوابی یا خواب زیاد
- تحریکپذیری و اضطراب
- مشکلات تمرکز
- تغییرات در اشتها
با توجه به این علائم، شناخت و مدیریت اختلال دوقطبی در دوران یائسگی اهمیت ویژهای دارد تا زنان بتوانند به کیفیت بهتری از زندگی دست یابند و از حمایتهای لازم بهرهمند شوند.
علائم اختلال دوقطبی در زنان باردار
اختلال دوقطبی در زنان باردار میتواند چالشهای ویژهای ایجاد کند، زیرا تغییرات هورمونی و فیزیکی در این دوران میتوانند علائم اختلال را تشدید کنند. زنان باردار ممکن است نوسانات خلقی شدید و تغییرات عاطفی را تجربه کنند که میتواند بر سلامت روانی آنها و نیز بر جنین تأثیر بگذارد. شناخت علائم این اختلال در دوران بارداری اهمیت ویژهای دارد تا بتوان بهموقع اقدام کرد و از عوارض احتمالی جلوگیری کرد.
علائم اختلال دوقطبی در زنان باردار عبارتند از:
- نوسانات خلقی شدید
- شیدایی یا هیپومانیا
- افسردگی
- افزایش تحریکپذیری
- اختلال در خواب
- افزایش انرژی یا خستگی مفرط
- مشکلات تمرکز
بزرگترین شواهدی که ارتباط هورمونی با اختلال دوقطبی در زنان را نشان میدهد، در دوران بارداری و پس از زایمان مشاهده میشود. زنان مبتلا به اختلال دوقطبی که باردار هستند یا بهتازگی زایمان کردهاند، هفت برابر بیشتر از سایر زنان به دلیل اختلال دوقطبی خود نیاز به بستری در بیمارستان دارند و همچنین دو برابر بیشتر احتمال دارد که علائم این اختلال در آنها عود کند.
انواع اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دوقطبی در زنان شامل سه نوع اصلی است: دوقطبی نوع یک، دوقطبی نوع دوم و اختلال سیکلوتیمیک. همچنین، انواع دیگری از اختلال دوقطبی وجود دارد که ممکن است به دلیل مصرف مواد، دارو یا شرایط پزشکی خاص ایجاد شوند.
۱. اختلال دوقطبی نوع یک
به تشخیص حداقل یک دوره شیدایی یا مختلط اشاره دارد که حداقل یک هفته طول میکشد یا منجر به بستری شدن در بیمارستان میشود. این اپیزود ممکن است قبل یا بعد از دورههای هیپومانیک یا افسردگی اتفاق بیفتد. لازم به ذکر است که فرد میتواند بدون تجربه دوره افسردگی، به اختلال دوقطبی نوع یک مبتلا شود. شیوع بیماری دوقطبی در مردان و زنان به طور تقریبی برابر است.
۲. اختلال دوقطبی نوع دو
شامل وجود حداقل یک دوره افسردگی اساسی فعلی یا گذشته است که حداقل دو هفته به طول میانجامد. علاوه بر این، فرد باید یک دوره هیپومانیک فعلی یا گذشته را نیز تجربه کرده باشد. زنان به طور معمول بیشتر از مردان در معرض ابتلا به اختلال دوقطبی II قرار دارند.
۳. اختلال سیکلوتیمیک
به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد علائم دوقطبی مداوم را تجربه میکند، اما این علائم به حدی شدید نیستند که معیارهای کامل برای تشخیص دوقطبی نوع یک یا نوع دو را برآورده کنند. این اختلال بهعنوان نوعی خفیفتر از اختلال دوقطبی شناخته میشود و شامل عود مکرر علائم هیپومانیک و افسردگی است که به مدت حداقل دو سال ادامه دارد و هرگز به اندازه کافی شدید نیستند تا تشخیص اختلال دوقطبی نوع دو را دریافت کنند.
۴. اختلال دوقطبی نامشخص
به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد برخی از علائم انواع مختلف اختلال دوقطبی را نشان میدهند، اما این علائم به اندازه کافی قوی نیستند که بتوان به یک نوع خاص از اختلال دوقطبی تشخیص داد. این اختلال گاهی اوقات به دلیل تنوع علائم در هر فرد، دشوارتر از سایر انواع تشخیص داده میشود و میتواند از فردی به فرد دیگر تفاوت زیادی داشته باشد.
علت بروز اختلال دوقطبی در زنان
دلایل علمی دقیق اختلال دوقطبی در زنان هنوز به طور کامل درک نشدهاند، اما تحقیقات نشان میدهند که این اختلال میتواند به فعالیتهای شیمیایی در مغز، بهویژه انتقالدهندههای عصبی (پیامرسانهای شیمیایی) مربوط باشد.
این مواد شیمیایی نقش کلیدی در تنظیم خلق و خو، خواب و دیگر عملکردهای روانی دارند. عدم تعادل در این انتقالدهندهها میتواند منجر به بروز نوسانات شدید خلقی که مشخصه اصلی اختلال دوقطبی است، شود.
علاوه بر عوامل بیوشیمیایی، ژنتیک نیز در توسعه اختلال دوقطبی نقش مهمی ایفا میکند. افرادی که یکی از اعضای خانواده بیولوژیکیشان مبتلا به این اختلال است، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلال دوقطبی قرار دارند. این نشان میدهد که عوامل ژنتیکی میتوانند بهعنوان یک زمینهساز عمل کنند، هرچند که فقط وجود تاریخچه خانوادگی بهتنهایی نمیتواند به وقوع این اختلال منجر شود.
عوامل محیطی نیز در بروز اختلال دوقطبی نقش دارند. استرسهای شدید، رویدادهای آسیبزا و تغییرات در الگوی خواب میتوانند به شروع این بیماری کمک کنند. همچنین، تغییرات هورمونی، مصرف مواد و تغییرات قابلتوجه در سطح فعالیت بدنی نیز میتوانند تأثیرگذار باشند.
بهخصوص برای زنان، دورههای تغییرات هورمونی مانند چرخه قاعدگی، بارداری، یائسگی و پس از زایمان زمانهایی هستند که احتمال بروز علائم شدید اختلال دوقطبی افزایش مییابد. بارداری بهخصوص میتواند زنان را آسیبپذیرتر کند، زیرا برخی از داروهای مربوط به درمان اختلال دوقطبی ممکن است با دوران بارداری سازگار نباشند.
علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهند که زنان مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر از مردان با تغییرات خلقی فصلی روبرو هستند و احتمال بروز مشکلات روانی مرتبط با این اختلال نیز در آنها بیشتر است. این عوامل نشاندهنده پیچیدگی و تنوع در تجربه اختلال دوقطبی در زنان و مردان است و لزوم توجه به این تفاوتها در تشخیص و درمان این اختلال را مورد تأکید قرار میدهد.
تأثیر اختلال دوقطبی بر زندگی زنان
اختلال دوقطبی در زنان میتواند تأثیرات عمیق و چندوجهی بر زندگی زنان داشته باشد. این اختلال نهتنها بر جنبههای اجتماعی بلکه بر جنبههای روانی نیز تأثیرگذار است و میتواند کیفیت زندگی فرد را به طور قابلتوجهی تحت تأثیر قرار دهد. در ادامه، به بررسی این تأثیرات میپردازیم:
۱. تأثیرات اجتماعی
- روابط خانوادگی و اجتماعی
اختلال دوقطبی میتواند به روابط خانوادگی و اجتماعی زنان آسیب برساند. نوسانات خلقی و رفتارهای غیر قابل پیشبینی میتواند باعث ایجاد تنش و درک نادرست در روابط با دیگران شود. این مسئله ممکن است منجر به انزوای اجتماعی و کاهش حمایتهای عاطفی گردد.
- مسائل مربوط به اشتغال و تحصیل
زنان مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در محیطهای کاری یا تحصیلی با چالشهایی مواجه شوند. نوسانات خلقی میتواند بر توانایی آنها در تمرکز و انجام وظایف تأثیر بگذارد و منجر به افت عملکرد شود. این مشکلات میتوانند بر پیشرفت شغلی و تحصیلی آنها تأثیر منفی بگذارند.
۲. تأثیرات روانی
- خودکشی و خطرات روانپریشی
زنان مبتلا به اختلال دوقطبی در معرض خطر بالای خودکشی و مشکلات روانپریشی هستند. نوسانات شدید خلقی میتواند به احساس ناامیدی و بیمعنایی منجر شود و این وضعیت خطر اقدام به خودکشی را افزایش دهد.
- کمبود اعتماد به نفس و عدم پذیرش اجتماعی
اختلال دوقطبی میتواند به احساس کمبود اعتماد به نفس و عدم پذیرش اجتماعی در زنان منجر شود. این احساسات ممکن است ناشی از تجربیات منفی در روابط و چالشهای روزمره باشد و میتواند بر توانایی آنها برای برقراری ارتباطات مثبت تأثیر بگذارد.
اختلال دوقطبی چگونه تشخیص داده میشود؟
تشخیص اختلال دوقطبی در زنان میتواند چالشبرانگیز باشد، زیرا بسیاری از علائم آن ممکن است با سایر شرایط مشابه، مانند اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) یا اسکیزوفرنی، بهویژه در مواردی که علائم روانپریشی وجود دارد، تداخل پیدا کند. در زنان، این فرایند ممکن است به دلیل تغییرات هورمونی مرتبط با تولید مثل پیچیدهتر شود.
برای تشخیص این اختلال، معمولاً یک معاینه فیزیکی انجام میشود. پزشک همچنین به بررسی تاریخچه پزشکی و خانوادگی شما میپردازد.
با کسب اجازه از شما، ممکن است با اعضای خانواده و دوستان نزدیکتان نیز صحبت کند تا اطلاعات بیشتری درباره رفتارهای غیرعادی جمعآوری کند. قبل از تأیید نهایی تشخیص، پزشک باید تأثیرات سایر داروها یا شرایط موجود را نیز در نظر گرفته و رد کند.
روشهای درمانی اختلال دوقطبی در زنان چیست؟
۱. دارو
داروها معمولاً بهعنوان درمان اصلی برای کنترل علائم اختلال دوقطبی در زنان مورد استفاده قرار میگیرند. داروهایی که به طور عمده برای درمان این اختلال تجویز میشوند شامل تثبیتکنندههای خلق، ضد روانپریشیها و داروهای ضد تشنج هستند.
در حالی که این داروها میتوانند بسیار مفید باشند، اما ممکن است عوارض جانبی نیز به همراه داشته باشند. این عوارض جانبی عبارتند از:
- خوابآلودگی
- حالت تهوع
- استفراغ
- افزایش وزن
اگر با عوارض جانبی ناشی از داروهای خود روبهرو هستید، حتماً با پزشک خود در مورد راههای کاهش این عوارض مشورت کنید و به دقت طبق دستورات پزشک از برنامه دارویی خود پیروی نمایید.
۲. رواندرمانی
رواندرمانی یا گفتار درمانی یکی دیگر از گزینههای درمانی مؤثر است که معمولاً به همراه داروها استفاده میشود. این نوع درمان میتواند به تثبیت خلق و خوی شما کمک کند و به شما در پایبندی به برنامه درمانیتان یاری رساند. این شکل از درمان خطر کمتری دارد، هرچند صحبت درباره تجربیات دردناک ممکن است منجر به ناراحتی عاطفی شود.
۳. الکتروشوک درمانی (ECT)
الکتروشوک درمانی (ECT) نیز یک گزینه اضافی برای درمان اختلال دوقطبی محسوب میشود. در این روش، از تحریک الکتریکی برای ایجاد تشنج در مغز استفاده میشود. ECT نشان داده است که درمان مؤثری برای افسردگی شدید و دورههای شیدایی است، اما چگونگی عملکرد آن هنوز به طور کامل مشخص نیست. عوارض جانبی شامل موارد زیر باشد:
- اضطراب
- سردرگمی
- سردرد
- از دست دادن حافظه دائمی
درمان اختلال دوقطبی در دوران بارداری (روشهای جدید)
درمان اختلال دوقطبی در زنان به طور کلی برای مردان و زنان مشابه است، اما برای برخی از زنان، بهویژه در دوران بارداری، نیاز به ملاحظات خاصی وجود دارد.
ادامه درمان زنان باردار اهمیت زیادی دارد، اما خطرات احتمالی برای نوزاد نیز باید در نظر گرفته شود؛ بنابراین، رژیمهای درمانی ممکن است بهگونهای تغییر کنند که خطرات را به حداقل برسانند.
به طور کلی، پزشکان در دوران بارداری ترجیح میدهند از لیتیوم و داروهای قدیمی مانند هالوپریدول (Haldol) و همچنین بسیاری از داروهای ضد افسردگی موجود استفاده کنند. این داروها دارای سابقه اثباتشده و اطلاعات ایمنی بیشتری نسبت به داروهای جدیدتر هستند.
اگر زنان تصمیم بگیرند که درمان را در دوران بارداری قطع کنند، پزشکان معمولاً از این داروها استفاده میکنند اگر درمان باید دوباره آغاز شود. تعدادی از داروهای آنتیسایکوتیک آتیپیک جدیدتر نیز در دوران بارداری مورد مطالعه قرار گرفتهاند و تاکنون هیچ خطر شناختهشدهای برای نقایص مادرزادی یا ناهنجاریهای رشدی در آنها گزارش نشده است.
برخی از داروها مانند والپروئیک اسید و کاربامازپین میتوانند برای نوزادان مضر باشند و به بروز نقایص مادرزادی کمک کنند. اگر زنی که اسید والپروئیک مصرف میکند متوجه شود که باردار است، پزشک ممکن است داروی او را تغییر دهد یا دوز آن را تنظیم کرده و اسیدفولیک را برای جلوگیری از نقایص مادرزادی که بر رشد مغز و نخاع کودک تأثیر میگذارد، تجویز کند.
اکثر متخصصان از مصرف کاربامازپین در دوران بارداری خودداری میکنند، مگر اینکه هیچ گزینه دیگری وجود نداشته باشد.
کاربامازپین نهتنها برای جنین خطرناک است، بلکه میتواند عوارضی مانند اختلالات خونی نادر و نارسایی کبدی در مادر ایجاد کند، بهویژه اگر این دارو بعد از لقاح شروع شود. برخی از داروهایی که در اواخر بارداری مصرف میشوند، ممکن است باعث بروز حرکات غیرطبیعی ماهیچهای در نوزاد شوند که به آن علائم خارج هرمی (EPS) گفته میشود یا نوزاد ممکن است علائم ترک را در هنگام تولد نشان دهد.
این داروها شامل داروهای ضد روانپریشی مانند آریپیپرازول (Abilify)، هالوپریدول (Haldol)، ریسپریدون (Risperdal)، کوتیاپین (Seroquel) و اولانزاپین (Zyprexa) هستند.
علائم نوزاد شامل موارد زیر باشد:
- تحریکپذیری
- افزایش یا کاهش غیرطبیعی تون عضلانی
- خوابآلودگی
- مشکلات تنفسی و تغذیهای
- انقباضات یا انقباضات غیرارادی عضلات
در برخی از نوزادان، این علائم ظرف چند ساعت یا چند روز به طور طبیعی از بین میروند، در حالی که برخی دیگر ممکن است نیاز به بستری در بیمارستان برای نظارت یا درمان داشته باشند.
به طور کلی، پزشکان تلاش میکنند تا میزان داروهایی که نوزاد در حال رشد در دوران بارداری در معرض آنها قرار میگیرد را محدود کنند. این اقدام به این دلیل است که حتی در میان داروهایی که هیچ خطر شناختهشدهای برای جنین ندارند، همیشه خطرات ناشناختهای وجود دارد. با حفظ یک داروی موجود به جای اضافه کردن داروهای جدید، میتوان این خطرات را به حداقل رساند.
مراقبت از دختران و زنان جوان با اختلال دوقطبی
دختران و زنان جوانی که از اسید والپروئیک استفاده میکنند، باید به طور منظم برای نظارت به پزشک مراجعه کنند. زیرا این دارو بهندرت ممکن است سطح هورمون مردانه تستوسترون را افزایش دهد و منجر به بروز سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) شود. این سندرم بر تخمدانها تأثیر میگذارد و میتواند منجر به چاقی، افزایش موهای زائد بدن و دورههای قاعدگی نامنظم شود.
مصرف لیتیوم نیز ممکن است در برخی افراد باعث کاهش سطح هورمون تیروئید شود که این موضوع میتواند بر علائم اختلال دوقطبی در زنان تأثیر بگذارد. در صورت کمبود هورمون تیروئید، مصرف داروهای تیروئید لازم میشود. عوارض جانبی دیگری که ممکن است ناشی از لیتیوم باشد شامل موارد زیر است:
- خوابآلودگی
- سرگیجه
- تکرر ادرار
- سردرد
- یبوست
در مواردی که علائم بهویژه شدید هستند یا نیاز به درمان فوری دارند، درمان با تشنج الکتریکی (ECT) میتواند گزینهای ایمنتر برای نوزادان در حال رشد باشد. در طول ECT، پزشکان بهدقت ضربان قلب و سطح اکسیژن نوزاد را تحت نظر دارند تا در صورت بروز مشکلات احتمالی، بهسرعت اقدام کنند.
زنان باردار و زنانی که در دوره پس از زایمان به اختلال دوقطبی مبتلا هستند، میتوانند از مزایای رواندرمانی، مدیریت استرس و ورزش منظم بهرهمند شوند.
برای زنانی که به فکر بچهدار شدن هستند، مهم است که قبل از بارداری با پزشک خود همکاری کنند تا بهترین برنامه درمانی برای دوران بارداری و مادری خود ایجاد کنند. همچنین، از آنجایی که بارداریهای برنامهریزی نشده ممکن است رخ دهند، همه زنان در سنین باروری باید با پزشک خود درباره مدیریت اختلال دوقطبی در دوران بارداری، بدون توجه به برنامههایشان برای مادر شدن، صحبت کنند.
جمع بندی
اختلال دوقطبی در زنان یک بیماری پیچیده است که بر زندگی زنان تأثیرات عمیق و متنوعی دارد. از جنبههای اجتماعی و روانی گرفته تا تأثیرات هورمونی و درمانهای ویژه در دوران بارداری، این اختلال نیاز به مراقبت و توجه دقیق دارد. با توجه به اینکه زنان در دوران بارداری و پس از زایمان بیشتر در معرض عود علائم و تغییرات خلقی قرار دارند، انتخاب روشهای درمانی مناسب اهمیت ویژهای پیدا میکند. داروها، رواندرمانی و مدیریت استرس ابزارهایی هستند که میتوانند به زنان کمک کنند تا با چالشهای این اختلال بهتر کنار بیایند.
کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه با ارائه خدمات تخصصی در زمینه تشخیص و درمان اختلال دوقطبی، به زنان و خانوادههای آنها کمک میکند تا در این مسیر دشوار حمایت و راهنمایی لازم را دریافت کنند. این کلینیک با تیمی مجرب و با رویکردی جامع، سعی دارد تا به بیماران کمک کند تا با ایجاد تعادل در زندگی خود، کیفیت زندگی بهتری را تجربه کنند.
منابع: webmd, sunhouston, healthline.