کلینیک روان شناسی و روان پزشکی جوانه

اختلال دوقطبی نوع ۲ (علائم، تشخیص و روش درمانی)

چکیده مطلب:

اختلال دوقطبی نوع دوم بیماری‌ای است که باعث نوسانات شدید روحی می‌شود. افراد مبتلا، دوره‌های افسردگی شدید و دوره‌های شادی بیش از حد (هیپومانیا) را تجربه می‌کنند. این نوسانات زندگی روزمره را مختل می‌کند. کلینیک جوانه با متخصصان باتجربه، خدمات تشخیصی و درمانی برای این اختلال ارائه می‌دهد. درمان‌هایی مثل روان‌درمانی و دارو می‌توانند به بهبود وضعیت کمک کنند. اگر این نشانه‌ها را در خود یا افرادی که به آن‌ها نزدیک هستید، مشاهده کردید، بهتر است به یک روان‌شناس مراجعه کنید. کلینیک جوانه، جایی که زندگی دوباره سبز می‌شود!🌱

.

اختلال دوقطبی نوع ۲ (علائم، تشخیص و روش درمانی)

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که در برخی روزها سرشار از انرژی و انگیزه هستید، در حالی که در روزهای دیگر حتی انجام ساده‌ترین کارها هم برایتان دشوار به نظر می‌رسد؟ این نوسانات شدید در خلق و خو می‌تواند یکی از نشانه‌های اختلال دو قطبی نوع ۲ باشد.

این اختلال که به طور مداوم میان دوره‌های افسردگی عمیق و هیپومانیا (نوعی حالت روحی با انرژی و خوش‌بینی شدید؛ اما کمتر از مانیا) تغییر می‌کند، بر روابط شخصی، کار و زندگی روزمره افراد تأثیر می‌گذارد. اما چگونه می‌توان این تغییرات را تشخیص داد و از تأثیرات آن کاست؟

درک این اختلال پیچیده و نوسانات احساسی مرتبط با آن، چالش‌های زیادی را به همراه دارد. آیا افرادی که به اختلال دو قطبی نوع ۲ مبتلا هستند، همیشه قادر به شناسایی تفاوت‌های خلقی خود هستند؟ و چگونه می‌توان با کمک درمان‌های مناسب، از شدت و تکرار این نوسانات کاست؟ در این مطلب از کلینیک تخصصی جوانه تلاش داریم به این پرسش‌ها پاسخ دهد و شما را با ابعاد مختلف این اختلال روانی آشنا کند.

اختلال دوقطبی نوع ۲ چیست؟

اختلال دوقطبی نوع ۲، مثل یک سوارکاری روی اسبی سرکش است. گاهی اوقات احساس می‌کنید که می‌توانید جهان را فتح کنید و گاهی اوقات احساس می‌کنید که در باتلاقی فرو رفته‌اید.

این اختلال با نوسانات شدید خلقی مشخص می‌شود که می‌تواند زندگی روزمره را مختل کند. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، دوره‌های افسردگی شدید را تجربه می‌کنند، درست مثل اینکه تمام رنگ‌ها از زندگی‌شان محو شده باشد.

اما در مقابل، دوره‌هایی هم دارند که احساس شادی و انرژی بیش از حد می‌کنند، طوری که انگار می‌توانند شبانه‌روز کار کنند و هیچ وقت خسته نشوند. این دوره‌های شادی را هیپومانیا می‌نامیم.

این نوسانات خلقی می‌توانند باعث شوند که روابط فرد با اطرافیانش دچار مشکل شود، در کارش موفق نباشد و حتی به فکر خودکشی بیفتد. خبر خوب این است که اختلال دوقطبی نوع ۲ قابل درمان است و با کمک روان‌درمانگر و دارو می‌توان این نوسانات را کنترل کرد و زندگی باکیفیت‌تری داشت.

علائم اختلال دوقطبی نوع ۲ چیست؟

 اختلال دوقطبی نوع ۲ با دوره‌های مشخص هیپومانیا و افسردگی شناخته می‌شود. این دوره‌ها ممکن است با فاصله‌های زمانی که خلق‌وخو در حالت طبیعی قرار دارد، از یکدیگر جدا شوند.

هیپومانیا که شدت کمتری نسبت به شیدایی دارد (شیدایی ویژگی بارز اختلال دو قطبی نوع ۱ است)، با علائمی همچون افزایش انرژی، کاهش نیاز به خواب، افکار سریع و پراکنده، رفتارهای تکانشی، پرحرفی و خودبزرگ‌بینی همراه است. 

هرچند این علائم به شدت علائم شیدایی نمی‌رسند، اما تأثیر قابل توجهی بر زندگی فرد می‌گذارند. از سوی دیگر، افسردگی که بخش دیگری از اختلال دوقطبی نوع ۲ است، با احساساتی مانند غم شدید، ناامیدی، کاهش علاقه به فعالیت‌ها، تغییرات در خواب و اشتها، خستگی و مشکلات تمرکز همراه است. برای تشخیص افسردگی، این علائم باید حداقل دو هفته ادامه داشته باشند.

اختلال دوقطبی نوع ۲ با نوسانات خلقی بین دوره‌های هیپومانیا و افسردگی همراه است که هر کدام علائم خاص خود را دارند.

علائم هیپومانیا:

  • افزایش انرژی
  • کاهش نیاز به خواب
  • افکار پرشی و پراکنده
  • رفتار تکانشی
  • پرحرفی
  • خودبزرگ‌بینی
 

علائم افسردگی:

  • احساس غم و ناامیدی
  • کاهش علاقه به فعالیت‌های روزمره
  • تغییر در خواب و اشتها
  • خستگی مفرط
  • مشکل در تمرکز
 

اختلال دوقطبی نوع ۲ به دلیل داشتن دوره‌های کمتر شدید هیپومانیا نسبت به شیدایی، اغلب ممکن است کمتر شناخته شود، اما تأثیر عمیقی بر زندگی روزمره افراد دارد. این نوسانات مداوم می‌تواند باعث اختلال در روابط شخصی و حرفه‌ای شود.

دوقطبی نوع ۲

نمونه‎‌هایی از اختلال دوقطبی نوع دو چیست؟

اختلال دوقطبی نوع ۲ ممکن است در زندگی روزمره افراد به شکل‌های مختلفی بروز پیدا کند. برای مثال، فردی که در دوره هیپومانیا قرار دارد ممکن است به یکباره پرانرژی و پرشور شود، تا دیروقت کار کند و نیاز کمی به خواب داشته باشد. او ممکن است ایده‌های زیادی در ذهن داشته باشد و بدون فکر کافی تصمیماتی بگیرد، مثل خرج کردن بیش از حد پول یا قبول کردن مسئولیت‌های جدید که از عهده آن‌ها بر نمی‌آید.

در مقابل، وقتی وارد دوره افسردگی می‌شود، همین فرد ممکن است احساس خستگی شدید، بی‌انگیزگی و غم عمیق کند. کارهایی که قبلاً برایش لذت‌بخش بود، دیگر هیچ جذابیتی ندارد. او ممکن است در کارهای روزمره مثل بلند شدن از تخت یا رفتن سر کار با مشکل مواجه شود و تمام تمرکزش روی احساس ناامیدی و بی‌ارزشی باشد. این نوسانات خلقی، بین دو حالت افراطی شادی و افسردگی، تأثیر قابل توجهی بر زندگی فرد می‌گذارند.

 

علت اختلال دوقطبی نوع ۲ چیست؟

علت دقیق اختلال دوقطبی نوع ۲ هنوز به طور کامل شناخته نشده است، اما تحقیقات نشان می‌دهد که این اختلال معمولاً نتیجه ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. به عبارتی دیگر، هم وراثت و هم شرایط زندگی می‌توانند در بروز این اختلال نقش داشته باشند.

مطالعات علمی حاکی از آن است که افرادی که در خانواده خود سابقه ابتلا به اختلال دوقطبی دارند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند. به‌خصوص، اگر یکی از والدین یا خواهر و برادرها به این اختلال مبتلا باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد دیگر در خانواده نیز دچار آن شود. از طرف دیگر، عوامل محیطی نیز می‌توانند به شدت بیماری بیفزایند. مثلاً تجربه استرس‌های شدید یا طولانی‌مدت، استفاده از مواد مخدر یا الکل، و حتی مشکلات مزمن در خواب، می‌توانند به عنوان ماشه‌ای برای آغاز یا تشدید دوره‌های هیپومانیا و افسردگی عمل کنند.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع ۲ متوجه می‌شوند که تغییرات مهم در زندگی‌شان، مثل از دست دادن شغل، پایان یک رابطه، یا حتی تغییرات کوچکتر مانند خستگی مفرط ناشی از بی‌خوابی، می‌توانند منجر به بروز دوره‌های افسردگی عمیق یا حالت‌های هیپومانیا شوند.

هرچند که این نوسانات خلقی، گاهی به طور غیرمنتظره‌ای و بدون هیچ عامل بیرونی مشخصی نیز ممکن است اتفاق بیفتد، اما ارتباط قوی بین این عوامل محیطی و شدت یافتن علائم وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر به مقاله عوامل تشدید کننده اختلال دوقطبی مراجعه کنید.

 

آیا اختلال دو قطبی نوع ۲ در کودکان و نوجوانان نیز رخ می‌دهد؟

اختلال دوقطبی نوع دوم می‌تواند در نوجوانان و کودکان نیز رخ دهد، اما تشخیص آن در این گروه سنی می‌تواند چالش‌برانگیزتر از بزرگسالان باشد. دلیل این امر آن است که علائم در نوجوانان ممکن است به شکل متفاوتی بروز کند و بسیاری از آن‌ها قادر نیستند احساسات خود را به روشنی بیان کنند. تغییرات رفتاری در دوران نوجوانی معمول است، اما نوسانات خلقی شدید در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی فراتر از حد طبیعی است.

علائم اختلال دوقطبی در نوجوانان شامل موارد زیر است:

  • نوسانات خلقی مکرر: تغییرات سریع یا مکرر بین دوره‌های افسردگی و هیپومانیا.
  • تحریک‌پذیری: دائماً تحریک‌پذیر هستند و به راحتی ناامید می‌شوند.
  • بیش‌فعالی: انرژی بالا و بی‌قراری که باعث مشکلات تمرکز یا نشستن طولانی‌مدت می‌شود.
  • رفتارهای پرخطر: شامل رفتارهای تکانشی مانند خرج کردن بی‌رویه، مصرف مواد یا انجام رفتارهای جنسی ناایمن.
  • افکار خودکشی: به‌ویژه در دوره‌های افسردگی، ممکن است افکار یا رفتارهای خودکشی داشته باشند.
 

اگر متوجه این علائم در فرزند خود شدید، بهتر است هر چه سریع‌تر با یک روانشناس کودک و نوجوان مشورت کنید. تشخیص و درمان به موقع می‌تواند به کنترل و مدیریت بهتر علائم کمک کرده و از تأثیرات منفی طولانی‌مدت آن بر زندگی فرزندتان جلوگیری کند.

 

دوقطبی نوع ۲

چگونه بفهمیم به اختلال دوقطبی نوع ۲ مبتلا هستیم؟ (روش‌های تشخیصی)

تشخیص اختلال دوقطبی نوع دوم از طریق ارزیابی کامل علائم و سابقه پزشکی فرد صورت می‌گیرد. روانشناس یا روانپزشک معمولاً با پرسش درباره خلق‌وخو، رفتارها و افکار فرد به دنبال این است که بررسی کند آیا فرد معیارهای تشخیصی این اختلال را دارد یا خیر.

طبق “کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)”، برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع ۲، فرد باید حداقل یک دوره هیپومانیا و یک دوره افسردگی را تجربه کرده باشد. این دوره‌ها باید به وضوح از یکدیگر متمایز باشند و علائم نباید ناشی از مصرف مواد یا شرایط پزشکی دیگر باشند.

 

ویژگی‌های بالینی دوقطبی نوع ۲ چیست؟

اختلال دوقطبی نوع ۲ با دوره‌های متناوب افسردگی و هیپومانیا شناخته می‌شود. این اختلال می‌تواند تأثیرات عمیقی بر روان و رفتار فرد داشته باشد و تشخیص دقیق این نوسانات برای متخصصان روان‌شناسی چالش‌برانگیز است. برای تشخیص این اختلال، بررسی دقیق نشانه‌ها و چگونگی بروز دوره‌های افسردگی و هیپومانیا ضروری است. در ادامه به بررسی نشانه‌های شایع، تأثیرات روانی و رفتاری، و چگونگی تشخیص این روندها می‌پردازیم.

 

نشانه‌های شایع اختلال دوقطبی نوع ۲ با دو نوع دوره اصلی مشخص می‌شود:

دوره‌های افسردگی و دوره‌های هیپومانیا. هر یک از این دوره‌ها دارای علائم خاص خود هستند که به وضوح خلق و خوی فرد را تغییر می‌دهند و بر زندگی او تأثیر می‌گذارند.

دوره‌های افسردگی: 

در دوره‌های افسردگی، فرد احساس غم و ناامیدی شدیدی دارد که ممکن است برای هفته‌ها ادامه یابد. این دوره‌ها با کاهش علاقه به فعالیت‌های روزمره، اختلال در خواب و اشتها، احساس بی‌ارزشی و در برخی موارد افکار خودکشی همراه است. افسردگی می‌تواند زندگی فرد را مختل کرده و روابط اجتماعی و حرفه‌ای او را تحت تأثیر قرار دهد.


دوره‌های هیپومانیا:

در دوره‌های هیپومانیا، فرد انرژی زیادی دارد و ممکن است احساس خوش‌بینی بیش از حد یا اعتماد به نفس بالا کند. این حالت با کاهش نیاز به خواب، افکار پراکنده، پرحرفی و رفتارهای تکانشی همراه است.
هرچند علائم هیپومانیا به شدت شیدایی نیستند، اما همچنان می‌توانند زندگی فرد را به چالش بکشانند و باعث تصمیمات ناگهانی و غیرمنطقی شوند.
 

تأثیرات روانی و رفتاری اختلال دوقطبی نوع ۲ به شدت بر روان و رفتار فرد تأثیر می‌گذارد.

نوسانات خلقی مداوم می‌تواند باعث بی‌ثباتی در روابط، مشکلات شغلی و تحصیلی، و حتی انزوا شود. فرد ممکن است درک درستی از تغییرات خلقی خود نداشته باشد و این امر منجر به عدم توانایی در مدیریت آن شود.
چگونگی تشخیص روندهای افسردگی و هیپومانیا تشخیص روندهای افسردگی و هیپومانیا نیاز به ارزیابی دقیق توسط متخصص روان‌شناسی دارد.
روانشناس با بررسی تاریخچه پزشکی و مشاهده علائم بیمار، به دنبال الگوهای مشخصی از نوسانات خلقی است. این الگوها باید حداقل یک دوره هیپومانیا و یک دوره افسردگی متمایز را نشان دهند تا تشخیص نهایی انجام شود.
دوقطبی نوع ۲

تشخیص بیماری دوقطبی نوع ۲ در DSM-5

طبق “راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)”، برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع ۲، شخص باید حداقل یک دوره افسردگی اساسی و یک دوره هیپومانیا را تجربه کند. به علاوه، در صورتی که فرد دوره‌ای از شیدایی کامل را داشته باشد، به اختلال دوقطبی نوع ۱ مبتلا محسوب می‌شود.

معیارهای DSM-5 برای دوره افسردگی اساسی شامل تجربه حداقل پنج مورد از علائم زیر به مدت حداقل دو هفته است:

  • خلق‌وخو به طور مداوم افسرده در بیشتر ساعات روز، تقریباً هر روز
  • از دست دادن علاقه یا لذت در تقریباً تمام فعالیت‌ها
  • کاهش یا افزایش قابل توجه وزن یا تغییرات در اشتها
  • بی‌خوابی یا پرخوابی
  • آژیتاسیون یا کندشدگی ذهنی-حرکتی که توسط دیگران قابل مشاهده است
  • خستگی یا کمبود انرژی
  • احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه شدید
  • کاهش توانایی تمرکز یا تصمیم‌گیری
  • افکار مکرر مرگ یا خودکشی
 

معیارهای یک دوره هیپومانیا شامل حداقل سه مورد از علائم زیر به مدت چهار روز متوالی است:

  • احساس سرخوشی، هیجان‌زدگی یا تحریک‌پذیری
  • افزایش فعالیت بدنی یا انرژی
  • کاهش نیاز به خواب
  • پرش افکار یا حس رقابت ذهنی
  • افزایش پرحرفی
  • خودبزرگ‌بینی یا عزت‌نفس متورم
  • رفتارهای تکانشی یا پرخطر
 

لازم به ذکر است که دوره‌های هیپومانیا برخلاف شیدایی، منجر به اختلال شدید در عملکرد اجتماعی یا شغلی نمی‌شوند و علائم روان‌پریشی نیز در آن‌ها وجود ندارد.

اگر فردی دوره افسردگی اساسی و هیپومانیا را تجربه کرده باشد، اما هیچ‌گاه دچار شیدایی کامل نشده باشد، ممکن است به اختلال دوقطبی نوع ۲ مبتلا تشخیص داده شود. در این تشخیص، باید سایر اختلالات مانند اختلال سیکلوتایمیک یا اختلال شخصیت مرزی نیز رد شوند. ارزیابی دقیق توسط یک روانشناس برای اطمینان از تشخیص ضروری است.

اختلال دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ چه تفاوتی با هم دارند؟

اختلال دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ هر دو انواعی از اختلال دوقطبی هستند، اما در شدت و مدت دوره‌های شیدایی تفاوت‌هایی دارند. اختلال دوقطبی نوع ۱ به خاطر وجود دوره‌های شیدایی مشخص می‌شود. شیدایی یک دوره از خلق و خوی بالا و تحریک‌پذیر است که حداقل یک هفته به طول می‌انجامد و شامل علائم زیر است:

  • عزت نفس متورم یا خودبزرگ‌پنداری
  • کاهش نیاز به خواب
  • افزایش پرحرفی
  • پرش افکار
  • حواس‌پرتی
  • افزایش فعالیت‌های هدفمند یا تحریک روانی حرکتی
  • مشارکت بیش از حد در فعالیت‌های لذت‌بخش و ریسک‌پذیری بالا
 

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع ۱ ممکن است دوره‌های افسردگی را نیز تجربه کنند، اما وجود این دوره‌ها برای تشخیص اختلال الزامی نیست.

از طرف دیگر، اختلال دوقطبی نوع ۲ شامل دوره‌های هیپومانیا و افسردگی است. هیپومانیا شکل ملایم‌تری از شیدایی است و علائم آن مشابه علائم نوع ۱ است، اما به شدت کمتری بروز می‌کند. دوره‌های هیپومانیا حداقل چهار روز طول می‌کشند و معمولاً به اندازه‌ای شدید نیستند که باعث اختلال جدی در عملکرد اجتماعی یا شغلی فرد شوند.

دوره‌های افسردگی در اختلال دوقطبی نوع ۲ مشابه دوره‌های افسردگی در نوع ۱ هستند و معمولاً نسبت به دوره‌های هیپومانیک، مکرر و طولانی‌تر هستند.

 

عوارض و تأثیرات طولانی اختلال دوقطبی نوع II چیست؟

اختلال دوقطبی نوع ۲ اگر درمان نشود، می‌تواند تأثیرات طولانی‌مدت قابل توجهی بر زندگی فرد داشته باشد. دوره‌های مکرر هیپومانیا و افسردگی می‌توانند عملکرد روزانه فرد را تحت تأثیر قرار دهند و منجر به مشکلاتی در روابط، کار و سایر جنبه‌های زندگی شوند. برخی از عوارض جدی مرتبط با اختلال دوقطبی نوع ۲شامل موارد زیر است:

  • سوء مصرف مواد: افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ۲ ممکن است برای کنار آمدن با علائم خود به مواد مخدر یا الکل روی بیاورند. این سوءمصرف می‌تواند علائم را تشدید کند و خطر بروز مشکلات سلامتی دیگر را افزایش دهد.
  • مشکلات رابطه: نوسانات خلقی ممکن است فشار زیادی بر روابط با اعضای خانواده، دوستان و شریک زندگی ایجاد کند.
  • مشکلات شغلی: علائم اختلال دوقطبی می‌تواند حفظ یک شغل ثابت را دشوار کند، زیرا نوسانات خلقی بر عملکرد کاری و ثبات شغلی تأثیر منفی می‌گذارد.
  • خطر خودکشی: در افراد مبتلا به این اختلال، افکار و رفتارهای خودکشی به ویژه در دوره‌های افسردگی افزایش می‌یابد.
  • مشکلات مالی: هزینه‌های ناگهانی در دوره‌های هیپومانیک و بی‌ثباتی شغلی ممکن است منجر به مشکلات مالی و بدهی‌های سنگین شود.
  • مسائل حقوقی: رفتارهای پرخطر در دوره‌های هیپومانیا، مانند رانندگی خطرناک یا سایر رفتارهای مخاطره‌آمیز، می‌تواند مشکلات قانونی به دنبال داشته باشد.
  • مشکلات سلامتی: افراد مبتلا ممکن است دچار مشکلات جسمی ناشی از خواب نامناسب، سوءمصرف مواد و عوامل دیگر مرتبط با این اختلال شوند.
 

مهم است که بدانید با درمان و مدیریت صحیح، می‌توان از بسیاری از این عوارض جلوگیری کرد یا آن‌ها را به حداقل رساند.

 

دوقطبی نوع ۲

خطر خودکشی در بیماران مبتلا به بیماری دوقطبی نوع II چقدر است؟

اختلال دوقطبی، از جمله نوع ۲ آن، با افزایش خطر خودکشی مرتبط است. تحقیقات نشان می‌دهند که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نسبت به جمعیت عمومی، خطر بیشتری برای خودکشی دارند و ۲۵ تا ۵۰ درصد از این افراد حداقل یک بار در طول زندگی خود به خودکشی اقدام کرده‌اند.

در اختلال دوقطبی نوع ۲، خطر خودکشی به ویژه در دوره‌های افسردگی افزایش می‌یابد. علاوه بر این، افرادی که به اختلال دوقطبی نوع ۲ مبتلا هستند و همزمان با مشکلاتی مانند سوءمصرف مواد، اختلالات اضطرابی یا اختلال استرس پس از سانحه مواجه‌اند، در معرض خطر بیشتری برای خودکشی قرار دارند.

علائم هشداردهنده خودکشی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • صحبت درباره تمایل به مرگ یا خودکشی
  • ابراز احساس ناامیدی، بی‌ارزشی یا گناه
  • کناره‌گیری از دوستان و خانواده
  • افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر
  • بخشش دارایی‌های ارزشمند یا آماده شدن برای وداع با زندگی.
  • درگیر شدن در رفتارهای پرخطر یا بی‌پروا
 

اگر شما یا کسی را می‌شناسید که افکار خودکشی را تجربه می‌کند، بسیار مهم است که به سرعت کمک روانشناختی دریافت کنید. در این شرایط، فوراً با یک روانشناس معتبر تماس بگیرید یا به نزدیک‌ترین مرکز اورژانس مراجعه کنید. با درمان و حمایت مناسب، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می‌توانند علائم خود را مدیریت کرده و خطر خودکشی را کاهش دهند.

پیشگیری از ابتلا به اختلال دو قطبی نوع ۲ ممکن است؟

پیشگیری از ابتلا به اختلال دوقطبی نوع ۲ به طور کامل امکان‌پذیر نیست، اما با شناسایی علائم اولیه و اتخاذ شیوه‌های زندگی سالم، می‌توان خطر بروز این اختلال را کاهش داد. مدیریت استرس، حفظ روال خواب منظم و درمان به موقع مشکلات روانی می‌تواند به پیشگیری از بروز دوره‌های هیپومانیا و افسردگی کمک کند. همچنین، آگاهی از عوامل خطر و مراقبت‌های روانی مناسب می‌تواند در کاهش احتمال ابتلا موثر باشد.

راهنمایی‌های پیشگیری از اختلال دوقطبی نوع ۲:

  • شناسایی علائم اولیه
  • حفظ روال خواب منظم
  • مدیریت استرس
  • انجام فعالیت‌های ورزشی منظم
  • ایجاد حمایت اجتماعی قوی
  • درمان به موقع مشکلات روانی
 

با این شیوه‌ها، افراد می‌توانند سلامت روانی خود را تقویت کرده و از بروز اختلال دوقطبی نوع ۲ جلوگیری کنند. توجه به نیازهای عاطفی و روانی و دریافت کمک به موقع می‌تواند در بهبود کیفیت زندگی بسیار مؤثر باشد.

 

ایجاد یک الگوی زندگی سالم نیز در این زمینه بسیار اهمیت دارد. خواب کافی، رژیم غذایی متعادل، فعالیت بدنی منظم و مدیریت استرس از عوامل کلیدی در کنترل این اختلال به شمار می‌روند. همچنین، پرهیز از مصرف الکل و مواد مخدر ضروری است، زیرا این عوامل می‌توانند نوسانات خلقی را تشدید کرده و اثر بخشی داروها را کاهش دهند.

شناسایی و مدیریت عوامل تحریک‌کننده نیز حائز اهمیت است. تشخیص و کاهش عوامل استرس‌زا، خستگی‌زا و دیگر عوامل محرک می‌تواند به کنترل بهتر علائم کمک کند. همچنین، آموزش مهارت‌های خودمراقبتی به بیماران و خانواده‌هایشان، از جمله آشنایی با نشانه‌های هشداردهنده حملات و راهکارهای مقابله با آن‌ها، بسیار مفید خواهد بود.

در نهایت، نظارت مستمر بر علائم بیماری، مانند ثبت روزانه تغییرات خلق و دیگر علائم، می‌تواند به تشخیص و درمان بهتر کمک کند. رعایت این نکات به صورت منظم و مستمر می‌تواند به کنترل بهتر بیماری و جلوگیری از تشدید علائم اختلال دوقطبی یاری رساند.

روش‌های درمان اختلال دو قطبی نوع   II چیست؟

درمان اختلال دوقطبی نوع II معمولاً شامل ترکیبی از داروها و روان‌درمانی است. داروهای تثبیت‌کننده خلق و داروهای ضدافسردگی می‌توانند در کنترل علائم هیپومانیا و افسردگی مؤثر باشند. روان‌درمانی، به‌ویژه درمان شناختی-رفتاری، می‌تواند به بیماران کمک کند تا الگوهای منفی تفکر خود را شناسایی و تغییر دهند و مهارت‌های مقابله‌ای بهتری را یاد بگیرند.

 

روش‌های درمان اختلال دوقطبی نوع II عبارتند از:

۱. دارو درمانی:

  • داروهای تثبیت‌کننده خلق: مانند لیتیم و والپروئیک اسید که به تنظیم نوسانات خلقی کمک می‌کنند.
  • داروهای ضدافسردگی: به‌خصوص در دوره‌های افسردگی، اما باید با احتیاط مصرف شوند تا از بروز دوره‌های هیپومانیا جلوگیری شود.
  • داروهای ضداضطراب: در برخی موارد برای کاهش اضطراب و بهبود خواب تجویز می‌شوند.
 

۲. روان‌درمانی:

  • درمان شناختی-رفتاری (CBT): این نوع درمان به بیماران کمک می‌کند تا الگوهای منفی تفکر را شناسایی کنند و به جای آن‌ها، روش‌های مثبت‌تری را برای مواجهه با چالش‌ها پیدا کنند.
  • درمان بین‌فردی و اجتماعی (IPSRT): این روش بر روی روابط اجتماعی و روتین‌های روزانه تمرکز دارد و به بیماران کمک می‌کند تا با دوره‌های خلقی خود سازگاری پیدا کنند.
  • مشاوره خانوادگی: این نوع مشاوره می‌تواند به اعضای خانواده کمک کند تا با چالش‌های مرتبط با اختلال دوقطبی آشنا شوند و به پشتیبانی از فرد مبتلا بپردازند.
 

۳. تغییرات سبک زندگی:

  • ورزش منظم: فعالیت بدنی می‌تواند به کاهش علائم افسردگی و بهبود خلق و خو کمک کند.
  • تغذیه مناسب: یک رژیم غذایی متعادل می‌تواند به سلامت روان کمک کند.
  • مدیریت استرس: تکنیک‌های مدیریت استرس مانند مدیتیشن و یوگا می‌توانند به کنترل نوسانات خلقی کمک کنند.
 

۴. آموزش و آگاهی:

  • آموزش بیمار و خانواده: آگاهی از اختلال دوقطبی و علائم آن می‌تواند به فرد و خانواده‌اش در شناسایی و مدیریت علائم کمک کند.
  • گروه‌های پشتیبانی: مشارکت در گروه‌های پشتیبانی می‌تواند به بیماران این امکان را بدهد که تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و از حمایت عاطفی بهره‌مند شوند.
 

با ترکیب این روش‌ها و بر اساس نیازهای فردی هر بیمار، می‌توان به کنترل و مدیریت علائم اختلال دوقطبی نوع II کمک کرد و کیفیت زندگی را بهبود بخشید.

دوقطبی نوع ۲

سؤالات متداول

تفاوت اصلی میان اختلال دوقطبی نوع ۲ و نوع ۱ در شدت دوره‌های شیدایی است. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع ۲، به جای دوره‌های شیدایی شدید، معمولاً تجربه دوره‌های نیمه‌شیدایی دارند که از لحاظ شدت و ویژگی‌ها نسبت به شیدایی در اختلال نوع ۱ کمتر است.

بله، با درمان و حمایت‌های مناسب، این افراد قادرند به زندگی عادی و پرباری ادامه دهند.

درمان قطعی برای اختلال دوقطبی نوع دو وجود ندارد، اما با درمان مناسب می‌توان به مدیریت علائم و کاهش خطر بازگشت آن کمک کرد. درمان مداوم و نظارت همواره برای حفظ ثبات و جلوگیری از عوارض این اختلال ضروری است.

اختلال دوقطبی نوع ۲ شایع‌تر از نوع ۱ بوده و تقریباً ۰.۵٪ از جمعیت جهان را در بر می‌گیرد. این اختلال در مردان و زنان به یک نسبت دیده می‌شود.

انتقال بین دوره‌های افسردگی و دوره‌های شیدایی یا هیپومانیا (همراه با یا بدون ویژگی‌های مختلط) می‌تواند به طور منظم یا نامنظم اتفاق بیفتد.

حدود ۵ تا ۱۵ درصد از افرادی که به اختلال دوقطبی نوع ۲ مبتلا هستند، در نهایت دوره‌های شیدایی را تجربه کرده و تشخیص آنها به اختلال دوقطبی نوع ۱ تغییر می‌کند.

این اختلال می‌تواند در هر سنی آغاز شود، اما معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی تشخیص داده می‌شود.

جمع بندی

اختلال دوقطبی نوع ۲ یک اختلال روانی است که با دوره‌های هیپومانیا و افسردگی مشخص می‌شود و در صورت عدم درمان می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر زندگی فرد داشته باشد. مدیریت این اختلال معمولاً نیازمند ترکیبی از دارو درمانی و روان‌درمانی است.

داروهای تثبیت‌کننده خلق و درمان‌های شناختی-رفتاری می‌توانند به کنترل علائم کمک کنند. همچنین، تغییرات سبک زندگی و آگاهی از اختلال برای بیمار و خانواده‌اش بسیار مهم است.

کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه می‌تواند به افرادی که به دنبال درمان اختلال دوقطبی نوع ۲ هستند، کمک کند. این کلینیک با ارائه خدمات مشاوره، روان‌درمانی و برنامه‌های درمانی ویژه، به بیماران کمک می‌کند تا مهارت‌های لازم برای مدیریت علائم خود را یاد بگیرند و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند.

با توجه به نیازهای هر بیمار، تیم متخصص این کلینیک می‌تواند راهکارهای مناسبی ارائه دهد تا به بیماران در رسیدن به زندگی سالم و متعادل کمک کند.

منابع:

مطالب مرتبط

خدمات روان درمانی فردی

دسته بندی مطالب سایت