کلینیک سلامت روان جوانه
کلینیک سلامت روان جوانه

سندرم ایمپاستر چیست؟ (علائم و روش های تشخیصی و درمانی )

چکیده مطلب:

هر فردی در مسیر رشد و پیشرفت خود ممکن است با احساس کم‌ارزشی و خودتردیدی مواجه شود؛ احساسی که گاهی به حدی قوی است که فرد باور می‌کند هیچ‌کدام از موفقیت‌هایش واقعی نیست و فقط شانس یا تصادف باعث موفقیتش شده است. این وضعیت که به «سندروم ایمپاستر» یا خود ویرانگری نیز شناخته می‌شود، یکی از چالش‌های ذهنی مهم در دنیای امروز است. در نهایت، درمان سندروم ایمپاستر در کلینیک سلامت روان جوانه نه تنها به رفع این احساس ناخوشایند کمک می‌کند، بلکه باعث افزایش خودشناسی، تقویت مهارت‌های ارتباطی و رشد فردی می‌شود. این کلینیک با رویکردی جامع، نقش مهمی در شکوفایی استعدادهای جوانان و بازگرداندن اعتماد به نفس از دست رفته آنها است.کلینیک جوانه، جایی که زندگی دوباره سبز می‌شود!🌱

.

سندرم ایمپاستر چیست؟ (علائم و روش های تشخیصی و درمانی )

سندرم ایمپاستر چیست؟ این پدیده روان شناختی که به عنوان سندروم افراد موفق نیز شناخته می‌شود، به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد، با وجود دستیابی به موفقیت‌ها و دستاوردهای فراوان، خود را نالایق و فاقد شایستگی می‌دانند. 

این افراد معمولاً اعتقاد دارند که موفقیت‌هایشان نتیجه شانس یا عواملی خارج از کنترل آن‌هاست و نگران‌اند که دیگران به زودی متوجه شوند که توانایی‌هایشان به اندازه‌ای که به نظر می‌رسد، نیست.

این احساسات و افکار می‌توانند منجر به اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و ترس از شکست شوند. در ادامه این مطلب از کلینیک سلامت روان جوانه، به بررسی نشانه‌های این سندرم و راه‌های مقابله با آن خواهیم پرداخت.

سندرم ایمپاستر چیست؟

سندرم ایمپاستر چیست؟ سندرم ایمپاستر (Imposter Syndrome)به حالتی اشاره دارد که فرد به طور درونی این احساس را دارد که به اندازه‌ای که دیگران او را شایسته و توانمند می‌دانند، خود را نمی‌شناسد. 

هرچند که این تعریف معمولاً به موفقیت و هوش محدود می‌شود، اما ابعاد وسیع‌تری دارد. در حالی که دستیابی به موفقیت اهمیت زیادی دارد، اما لذت بردن از آن و داشتن احساس خوب نیز جزء ضروری این تجربه محسوب می‌شود که متاسفانه افراد مبتلا به سندروم ایمپاستر از آن بی‌بهره‌اند.

به طور خلاصه، سندروم ایمپاستر به معنای تجربه حس فریبکاری است. شما به طور مداوم این احساس را دارید که ممکن است به عنوان یک کلاهبردار شناخته شوید. 

مثل این است که حس کنید به مکانی که در آن قرار دارید تعلق ندارید و تنها با فریب به آنجا رسیده‌اید. این احساس درونی می‌تواند هر شخصی را تحت تأثیر قرار دهد، صرف‌نظر از موقعیت اجتماعی، تجربه کاری، سطح مهارت یا تخصص.

این اصطلاح نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ توسط روانشناسان سوزانا ایمز و پائولین رز کلنس معرفی شد. در ابتدا تصور می‌شد که بیشتر مختص زنان موفق است، اما در طول زمان به اثبات رسید که این باور نادرست است. ماروم در این مقاله به بررسی نشانه‌های سندروم ایمپاستر و برخی از عوامل خطر مرتبط با آن می‌پردازد.

سندرم ایمپاستر در روانشناسی به چه معناست؟

اما در روانشناسی سندرم ایمپاستر چیست؟ این سندروم  که به عنوان تقلب ادراک‌شده نیز شناخته می‌شود، به احساس عدم اطمینان و ناتوانی اشاره دارد که فرد با وجود تحصیلات، تجربه و موفقیت‌های متعدد، همچنان آن را احساس می‌کند. یک مطالعه مروری که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، نشان داد که بین ۹ تا ۸۲ درصد از افراد در برهه‌هایی از زندگی خود با چنین افکاری مواجه شده‌اند.

تحقیقات اولیه این پدیده بیشتر بر زنان موفق متمرکز بود. اما مطالعات بعدی نشان داد که این سندرم می‌تواند بر هر فردی در هر حوزه‌ای تأثیر بگذارد، از دانشجویان مقاطع عالی تا مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ.

بسیاری از افراد برای مقابله با این احساسات، ممکن است تلاش بیشتری کنند یا از خود انتظارات بالا‌تری داشته باشند. این نوع فشارهای روانی در نهایت می‌تواند به سلامت روان و عملکرد فرد آسیب برساند؛ بنابراین توصیه می‌شود در صورت بروز چنین افکاری، با یک روانشناس مشورت کنید.

سندرم ایمپاستر چیست؟

علائم و نشانه های سندرم ایمپاستر چیست؟

این اختلال معمولاً با علائم زیر همراه است:
– ناتوانی در ارزیابی دقیق توانایی‌ها و مهارت‌های شخصی
– نسبت دادن موفقیت‌ها به عوامل بیرونی
– بی‌ارزشی و تحقیر دستاوردهای خویش
– ترس از ناکامی در برآورده ساختن انتظارات
– احساس نیاز به دستیابی به موفقیت‌های غیرمعمول
– خود ویرانگری در مسیر موفقیت
– تردید در خود
– تعیین اهداف بسیار دشوار و احساس ناامیدی در صورت عدم دستیابی به آن‌ها

در حالی که برای برخی افراد، این سندرم می‌تواند به عنوان محرک برای دستیابی به اهداف عمل کند، اما در اکثر موارد به قیمت اضطراب مداوم تمام می‌شود. ممکن است فرد به طور مفرط آماده شود یا بیشتر از آنچه که لازم است تلاش کند تا خود را از افشای کلاهبرداری‌اش حفظ کند.

 این وضعیت می‌تواند موجب ایجاد یک چرخه معیوب شود؛ به طوری که فرد به این نتیجه می‌رسد تنها دلیل موفقیتش در یک ارائه، شب بیداری و تمرین مداوم بوده است. 

مشکل اصلی این سندرم در این است که حتی تجربه موفقیت نیز تأثیری در تغییر باورهای فرد ندارد. حتی زمانی که در سفرهای لذت‌بخش یا ناهار با همکاران شرکت می‌کنید، این فکر در ذهنتان وجود دارد که «چه چیزی به من این اجازه را می‌دهد که اینجا باشم؟» با نزدیک شدن به موفقیت و شادابی، احساس تقلب بیشتری در خود حس می‌کنید.

به نظر می‌رسد که نمی‌توانید موفقیت‌های خود را به درستی درونی‌سازی کنید. اگر قبلاً بازخورد منفی درباره مهارت‌های اجتماعی خود دریافت کرده باشید، ممکن است دچار اضطراب اجتماعی شوید. 

باورهای بنیادی شما در مورد خودتان به اندازه‌ای قوی هستند که تغییر نمی‌کنند، حتی اگر شواهدی در تضاد با آن‌ها وجود داشته باشد. تفکر این است که اگر به خوبی عمل می‌کنید، این نتیجه‌ای جز شانس نیست زیرا شما فردی نالایق به شمار می‌روید.

علت سندرم ایمپاستر چیست؟

دلایل بروز سندروم ایمپاسترشامل موارد زیر است:

تا به امروز، علت دقیقی برای ظهور این سندرم شناسایی نشده و تحقیقات برای یافتن دلایل آن همچنان ادامه دارد. مجموعه‌ای از عواملی که ممکن است در ایجاد این مشکل نقش داشته باشند، شامل موارد زیر است:

۱. شیوه تربیتی والدین و فضای زندگی در دوران کودکی

محیط خانوادگی و رفتارهای والدین می‌تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در بروز این سندرم به شمار رود. این رفتارها و شرایط عبارت‌اند از:

  • فشار برای کسب نتایج مطلوب در تحصیل
  • مقایسه مداوم با خواهر و برادر یا سایر همکلاسی‌ها
  • تاکید بر هوش و استعداد فرد
  • انتقادات شدید از اشتباهات فرد

۲. ویژگی‌های شخصیتی

برخی از ویژگی‌های شخصیتی ممکن است خطر ابتلا به این سندرم را افزایش دهند. این خصوصیات شامل موارد زیر هستند:

  • تمایل به کمال‌گرایی
  • کمبود اعتماد به نفس در مدیریت مسئولیت‌ها و رفتارهای زندگی
  • نمره بالا در معیار روان‌رنجوری (Neuroticism) از آزمون نئو
  • نمره پایین در معیار وظیفه‌شناسی (Conscientiousness) از آزمون نئو

۳. مشکلات روانی

این سندرم می‌تواند با مشکلات روانی نظیر افسردگی و اضطراب تداخل داشته باشد و وضعیت را پیچیده‌تر کند. به عنوان مثال، احساس تقلبی بودن یا سندروم افراد موفق ممکن است فرد را به این باور برساند که کمتر از سایرین است. این احساس خودکم‌بینی ممکن است منجر به کاهش اعتماد به نفس، تردید در خود، افسردگی و اضطراب گردد.

۴. مسئولیت‌های تازه

احساس ناتوانی در مواجهه با فرصت‌های شغلی یا تحصیلی جدید، احساسی رایج است. در حالی که شما به دنبال آن شغل یا موقعیت تحصیلی هستید، ممکن است نگران باشید که نتوانید انتظارات را برآورده کنید. این احساسات ممکن است با گذشت زمان و آشنایی با وظایف جدید کاهش یابند، اما در عین حال می‌توانند تشدید شوند، به ویژه اگر از سوی سرپرستان یا همکاران خود حمایت و تشویق لازم را دریافت نکنید.

سندرم ایمپاستر چیست

مقابله با احساسات ناشی  ایمپاستر

برای کنترل کردن  احساس سندروم ایمپاستر، لازم است چند پرسش چالش‌برانگیز از خود طرح کنید. به عنوان مثال:

– “چه تصورات و باورهایی درباره خودم دارم؟”
– “آیا احساس می‌کنم که شایسته دریافت محبت هستم؟”
– “آیا باید بی‌نقص باشم تا مورد تایید دیگران قرار گیرم؟”

برای رهایی از این احساسات، لازم است که از این باورهای عمیق و ریشه‌دار در مورد خود عبور کنید. این فرآیند ممکن است دشوار باشد چرا که ممکن است حتی از وجود این باورها بی‌خبر باشید. با این حال، چند تکنیک وجود دارد که می‌توانید به کار بگیرید.

انواع احساسات مختلف افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر چیست؟

افرادی که با این سندرم مواجه هستند، احساسات گوناگونی را تجربه می‌کنند. این احساسات شامل موارد زیر است:

۱. کمال‌گرایی

افراد کمال‌گرا بیشتر بر روی چگونگی انجام وظایف تمرکز می‌کنند و در تمامی جنبه‌های زندگی خود انتظار کمال دارند. آن‌ها ممکن است از پذیرش چالش‌های جدید پرهیز کنند؛ زیرا به این باور رسیده‌اند که نمی‌توانند از همان ابتدا به بهترین شکل عمل کنند.

۲. نابغه ذاتی

در این حالت، اگر فرد در انجام یک کار به سادگی موفق نشود یا در تلاش اولیه شکست بخورد، ممکن است احساس شرم و ناراحتی کند.

۳. خودکفایی

بسیاری از کسانی که به این سندرم مبتلا هستند، به این باورند که باید همه چیز را به تنهایی پیش ببرند. در نتیجه، اگر نتوانند به تنهایی در کارها موفقیتی کسب کنند، احساس ناتوانی می‌کنند. باید توجه داشت که خودداری از درخواست کمک یا نپذیرفتن حمایت دیگران، به نوعی نشانه‌ای از اعتراف به ضعف و نمایاندن خود به عنوان فردی ناکام است.

۴. کارشناس

این افراد قبل از آغاز هر فعالیتی، تمایل دارند که از موفقیت خود اطمینان حاصل کنند. به همین خاطر، ممکن است زمان زیادی را به جستجوی اطلاعات در مورد آن کار اختصاص دهند. از آن‌جا که بر این باورند که باید همه پاسخ‌ها را داشته باشند، وقتی نتوانند به سوالی پاسخ دهند، احساس می‌کنند که فردی جعلی یا ناکام هستند.

۵. ابرقهرمان

این افراد ارزش و شایستگی خود را با توانایی در ایفای نقش‌های مختلف مرتبط می‌سازند. عدم موفقیت در برآورده کردن انتظارات این نقش‌ها، برای آن‌ها نشانه‌ای از ناتوانی محسوب می‌شود. به همین دلیل، این افراد خود را تحت فشار زیادی قرار می‌دهند و تمام توان خود را صرف نقش‌هایی که دارند، می‌کنند.

چگونه بفهمیم که به این سندروم مبتلا هستیم؟ (روش شناسایی سندروم ایمپاستر)

افراد مبتلا به این سندرم همواره در مورد قابلیت‌های خود شک و تردید دارند و گمان می‌کنند که لایق موفقیت‌هایی که به دست آورده‌اند نیستند. آن‌ها معمولاً به جای آنکه خود را مورد تقدیر قرار دهند، موفقیت‌های خود را به شانس، زمان‌بندی یا عوامل خارجی نسبت می‌دهند و تلاش‌های شخصی‌شان را نادیده می‌گیرند.

به علاوه، این افراد ممکن است از پذیرش ریسک یا انجام فعالیت‌های جدید پرهیز کنند؛ زیرا نگرانند که شکست خورده یا به اندازه کافی خوب نباشند. اگر فکر می‌کنید که علائم ذکر شده در این مقاله را دارید، پیشنهاد می‌کنیم برای ارزیابی بیشتر به یک روانشناس مراجعه کنید.

سندرم ایمپاستر چیست

بهترین روش‌های درمانی سندروم ایمپاستر چیست؟

۱.احساسات خود را با دیگران در میان بگذارید.

 با صحبت درباره وضعیت خود، می‌توانید باورهای غیرمنطقی را که در ذهن دارید، تضعیف کنید. زمانی که این احساسات درون شما باقی می‌مانند و به زبان نمی‌آیند، تقویت می‌شوند.

۲. به دیگران توجه کنید.

 اگرچه این ممکن است به نظر غیرمعقول بیاید، اما تلاش کنید به افرادی که در شرایط مشابهی قرار دارند، یاری رسانید. اگر کسی را دیدید که در جمع احساس تنهایی می‌کند، با او گفتگو کنید و او را به جمع دعوت کنید. این اقدام به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را تقویت کرده و به توانایی‌هایتان اعتماد بیشتری پیدا کنید.

۳. توانایی‌های خود را به شکل واقعی ارزیابی کنید.

 اگر به باورهای قدیمی درباره ناتوانی‌تان در تعاملات اجتماعی دچار هستید، سعی کنید ارزیابی دقیقی از مهارت‌ها و توانایی‌هایتان داشته باشید. موفقیت‌ها و نقاط قوت خود را یادداشت کرده و با ارزیابی خود مقایسه کنید.

۴. به آرامی اقدام کنید.

به جای نگرانی از نتیجه، بر روی انجام کارها تمرکز کنید و خود را برای هر اقدام مثبت تشویق کنید. به عنوان مثال، در یک بحث گروهی، نظری ارائه دهید یا داستانی از زندگی خود به اشتراک بگذارید.

۵. افکار خود را مورد بررسی قرار دهید.

 در حین ارزیابی توانایی‌ها و برداشتن قدم‌های کوچک، به منطقی بودن افکار خود شک کنید.

۶. مقایسه را متوقف کنید.

 هر بار که خود را با دیگران در یک موقعیت اجتماعی مقایسه می‌کنید، می‌توانید نقاط ضعفی در خود بیابید که احساس عدم تعلق یا بی‌کفایتی را تقویت می‌کند. به جای این کار، سعی کنید در طول گفتگو به شنیدن صحبت‌های دیگران تمرکز کنید.

۷. استفاده از رسانه‌های اجتماعی را محدود کنید.

 تحقیقات نشان می‌دهد که استفاده بیش از حد از این رسانه‌ها می‌تواند به احساس حقارت منجر شود. اگر سعی کنید در رسانه‌های اجتماعی تصویری از خود ارائه دهید که با واقعیت شما همخوانی ندارد، تنها به احساس کلاهبرداری خود دامن می‌زنید.

۸. با احساسات خود مبارزه نکنید.

به جای این که در برابر احساسات عدم تعلق و ناتوانی مقاومت کنید، سعی کنید آنها را شناسایی کرده و بپذیرید. این تنها راهی است که می‌توانید شروع به کشف و تغییر باورهای محدودکننده‌تان کنید.

سخن پایانی

با مطالعه این مقاله، شاید متوجه شوید که خودتان یا یکی از نزدیکانتان به سندروم ایمپاستر مبتلا هستید. این پدیده به طور شایعی مشاهده می‌شود و می‌تواند مانعی بزرگ در مسیر دستیابی به موفقیت باشد. فراموش نکنید اگر خود را یک فریبکار می‌پندارید، این نشان‌دهنده وجود درجاتی از موفقیت در زندگی‌تان است که آن را به شانس نسبت می‌دهید. به جای این احساس منفی، تلاش کنید تا آن را به قدردانی تبدیل کنید.

به موفقیت‌ها و دستاوردهای خود نگاهی بیندازید و بابت آن‌ها سپاسگزار باشید. یادآوری موفقیت‌های گذشته و ابراز قدردانی می‌تواند در مقابله با سندروم ایمپاستر بسیار مؤثر باشد.

خود را به خاطر ترس از آشکار شدن باورهایتان محدود نکنید. به جای این کار، به این احساس توجه کنید و به بررسی ریشه‌های آن بپردازید. آسیب به عزت نفس در دوران کودکی می‌تواند حس ناتوانی و بی‌لیاقتی را در ذهن کودک ایجاد کند.

توانایی‌های فرزندتان را شناسایی کنید و او را در مسیر تقویت مهارت‌هایش یاری کنید. از خودتان مراقبت کنید و اجازه دهید دیگران شما را به‌عنوان یک فرد واقعی بشناسند.

اگر همه این اقدامات را انجام داده‌اید و همچنان احساس می‌کنید که حس فریبکاری شما را از پیشرفت بازمی‌دارد، مهم است که با یک متخصص بهداشت روان مشورت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات روان درمانی فردی

دسته بندی مطالب سایت