اگر بخواهیم اختلال شخصیت مرزی به زبان ساده تعریف کنیم میتوان گفت که اختلال شخصیت مرزی (BPD) یک بیماری روانی است که در آن فرد دچار نوسانات شدید در احساسات و رفتارهای خود میشود. افرادی که این اختلال را دارند، معمولاً در روابط خود با دیگران مشکلاتی دارند و ممکن است احساس کنند که هویتی ثابت و مشخص ندارند.
این نوسانات عاطفی میتوانند باعث ایجاد احساسات شدید مانند خشم، ناامیدی و ترس از ترک شدن شوند. در این مطلب از کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه، به بررسی علائم، علل و روشهای درمانی این اختلال خواهیم پرداخت تا بتوانیم بهتر درک کنیم که چگونه میتوان به افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کمک کرد و به بهبود کیفیت زندگی آنها پرداخت.
اختلال شخصیتی چیست؟
اختلال شخصیتی به نوعی از اختلالات روانی گفته میشود که در آن، الگوهای فکری، احساسی و رفتاری فرد به شدت با آنچه در جامعه طبیعی تلقی میشود، متفاوت است.
این الگوها معمولاً از کودکی شروع میشوند و در طول زندگی فرد ادامه پیدا میکنند. افرادی که به اختلال شخصیت مبتلا هستند، اغلب در روابط بین فردی، کار و زندگی روزمره با مشکل مواجه میشوند.
به عبارت سادهتر، اختلال شخصیت باعث میشود که فرد دیدگاه متفاوتی نسبت به خودش، دیگران و جهان اطراف داشته باشد. این تفاوت دیدگاه میتواند منجر به رفتارهایی شود که برای دیگران عجیب یا غیرقابل قبول به نظر برسد.
این افراد ممکن است در کنترل احساسات خود مشکل داشته باشند، در روابط صمیمی با دیگران دچار مشکل شوند یا در محیط کار نتوانند به خوبی با دیگران همکاری کنند.
اختلال شخصیت مرزی به زبان ساده
اختلال شخصیت مرزی به زبان ساده چیست؟ اختلال شخصیت مرزی (BPD) به وضعیتی گفته میشود که فرد دچار ناپایداری شدید در احساسات، افکار و روابط خود میشود. این افراد معمولاً در مواجهه با تغییرات عاطفی یا استرسهای زندگی احساسات شدید و متناقضی تجربه میکنند.
به طور مثال، ممکن است فردی که اختلال شخصیت مرزی دارد، در یک لحظه احساس عاشقانه و محبت نسبت به یک نفر داشته باشد، اما در لحظهای دیگر همان فرد را طرد کرده و او را به عنوان تهدیدی بزرگ برای خود در نظر بگیرد.
این تغییرات سریع در احساسات باعث میشود که فرد نتواند روابط پایداری برقرار کند و در زندگی اجتماعی خود دچار مشکلات فراوانی شود.
یکی دیگر از ویژگیهای این اختلال، ترس شدید از رها شدن یا ترک شدن است که ممکن است فرد به طور افراطی در تلاش باشد تا از تنها بودن یا ترک شدن جلوگیری کند.
به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است به طور ناگهانی رفتارهایی مانند تماسهای مکرر، تهدید به جدایی یا نمایشهای عاطفی انجام دهد تا از احساس رها شدگی جلوگیری کند.
این نوع رفتارها معمولاً به روابط فرد آسیب میزند و ممکن است باعث شود که دیگران از او دوری کنند. درمان اختلال شخصیت مرزی معمولاً شامل رواندرمانی است، که به فرد کمک میکند تا مهارتهای بهتر مدیریت احساسات و روابط خود را بیاموزد.
اختلال شخصیت مرزی در حوزه روانشناسی
اختلال شخصیت مرزی، یکی از اختلالات روانی پیچیده است که در حوزه روانشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد.
افراد مبتلا به این اختلال، اغلب با نوسانات شدید خلقی، ترس شدید از رها شدن، روابط ناپایدار و تصویر مبهم از خود دست و پنجه نرم میکنند.
این افراد ممکن است در یک لحظه احساس خوشبختی و نزدیکی عمیق به دیگران کنند و در لحظه بعد احساس تنهایی و پوچی کنند.
همچنین، آنها ممکن است به رفتارهای تکانشی و خودآزاری روی آورند. این اختلال معمولاً در اوایل بزرگسالی تشخیص داده میشود و با درمان مناسب، میتوان به بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا کمک کرد.
روانشناسان و روانپزشکان، با استفاده از ابزارهای تشخیصی مختلف، به تشخیص و درمان اختلال شخصیت مرزی میپردازند.
درمان این اختلال معمولاً ترکیبی از رواندرمانی، مانند درمان دیالکتیکی رفتاری (DBT)، و دارودرمانی است. درمان دیالکتیکی رفتاری به افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کمک میکند تا مهارتهای مقابله با احساسات، تنظیم هیجانات و بهبود روابط بینفردی را بیاموزند.
اختلال شخصیت مرزی در انگلیسی
در زبان انگلیسی اگر بخواهیم اختلال شخصیت مرزی را به زبان ساده بیان کنیم، این اختلال با عنوان Borderline Personality Disorder شناخته میشود.
کلمه بوردرلاین (borderline) به این دلیل انتخاب شده است که در گذشته تصور میشد این اختلال مرزی بین رواننژندی و روانپریشی قرار دارد. با این حال، تحقیقات جدیدتر نشان دادهاند که BPD یک اختلال مجزا با ویژگیهای خاص خود است.

تاریخچه اختلال شخصیت مرزی به زبان ساده
تاریخچه اختلال شخصیت مرزی به زبان ساده به طور کلی شامل چندین مرحله مهم است:
۱. آغاز کشف اختلال:
اختلال شخصیت مرزی برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ توسط روانپزشکان مطرح شد. در آن زمان، این اختلال به عنوان یک وضعیت مبهم یا “مرزی” شناخته میشد، زیرا ویژگیهای آن بین اختلالات شخصیت روانپریشانه و نارساییهای شخصیت عاطفی قرار داشت. به عبارت دیگر، افرادی که به این اختلال دچار بودند، نه به طور کامل روانپریش بودند و نه مشکلات شخصیت عاطفی معمولی داشتند.
۲. پیشرفت در تعریف:
در دهه ۱۹۶۰، روانپزشکهای مختلف شروع به بررسی ویژگیهای این اختلال کردند و متوجه شدند که افراد مبتلا به BPD رفتارهای نوسانی و روابط نامنظم با دیگران دارند. آنها تمایلات خودآسیبزننده، اضطراب شدید، احساس خالی بودن و ناتوانی در تنظیم احساسات را در این افراد مشاهده کردند.
۳. تشخیص رسمی:
در سال ۱۹۸۰، اختلال شخصیت مرزی به طور رسمی به عنوان یک اختلال روانی در راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM) قرار گرفت. از آن زمان، این اختلال به عنوان یکی از اختلالات شناختهشده شخصیت به شمار میآید.
۴. تحولات درمانی:
در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، درمانهای جدید برای این اختلال توسعه یافتند. یکی از مهمترین درمانها درمان «رفتاری دیالکتیک» (DBT) است که توسط مارشا لینهان ایجاد شد. این درمان به افراد مبتلا به BPD کمک میکند تا احساسات خود را کنترل کنند و مهارتهای ارتباطی بهتری پیدا کنند.
۵. دیدگاههای جدید:
در دهههای اخیر، تحقیقات بیشتر به بررسی علل ژنتیکی و محیطی BPD پرداختهاند. برخی پژوهشها نشان دادهاند که اختلال شخصیت مرزی میتواند از ترکیب عواملی مانند تاریخچه آسیبهای روانی در دوران کودکی، تغییرات در سیستم عصبی و عوامل ژنتیکی ناشی شود.
اختلال شخصیت مرزی هنوز هم یکی از اختلالات پیچیده و چالشبرانگیز است، اما با گذشت زمان، درک و درمان آن بهبود یافته است.
مهم ترین علائم اختلال شخصیت مرزی به زبان ساده
اختلال شخصیت مرزی (BPD) با علائم متنوعی همراه است که میتواند به شدت بر روابط و احساسات فرد تأثیر بگذارد. این علائم معمولاً شامل موارد زیر است:
۱. نوسانات شدید خلقی:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در مدت زمان کوتاهی از احساس خوشحالی به افسردگی یا عصبانیت شدید دچار شوند. این تغییرات خلقی میتواند به سرعت و بدون دلیل مشخصی رخ دهد.
۲. ترس از رها شدن یا ترک شدن:
این افراد ممکن است از اینکه دیگران آنها را ترک کنند یا از آنها دور شوند، ترس و اضطراب شدید داشته باشند. این ترس میتواند باعث رفتارهای اضطرابی یا حتی ایجاد روابط وابسته و پرتنش شود.
۳. روابط ناپایدار:
افراد با اختلال شخصیت مرزی معمولاً روابطی پرتنش و ناپایدار دارند. آنها ممکن است ابتدا دیگران را بسیار دوست داشته باشند و به شدت به آنها وابسته شوند، اما بعد از مدتی این احساسات به عصبانیت یا نفرت تبدیل شود.
۴. خودآسیبزنی یا افکار خودکشی:
یکی از علائم رایج در این اختلال، افکار یا رفتارهای خودآسیبزننده است، مثل بریدن پوست یا سوزاندن بدن. این افراد ممکن است در مواقع اضطراب یا غمگینی شدید به این رفتارها روی بیاورند.
۵. احساس خالی بودن یا بیهدف بودن:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است احساس کنند که همیشه چیزی در درونشان کم است و دچار حس بیهدف بودن و بیمعنایی شوند.
۶. رفتارهای تکانشی یا بیپروا:
این افراد ممکن است تصمیمهای ناگهانی و بیملاحظه بگیرند، مثل خریدهای بیرویه، مصرف مواد مخدر، یا روابط جنسی خطرناک.
۷. مشکلات در مدیریت احساسات:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً در مدیریت احساسات خود مشکل دارند. آنها ممکن است به سرعت احساسات منفی مانند عصبانیت، اندوه یا اضطراب را تجربه کنند و قادر به کنترل آن نباشند.
۸. احساسات شدید از ناکامی یا گناه:
این افراد ممکن است در برابر اشتباهات کوچک، احساس گناه یا شرم شدیدی داشته باشند و این احساسات میتوانند برای آنها سخت و طاقتفرسا باشد.
۹. فکر کردن به خود به شکل افراطی (تفکر دو قطبی):
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در مورد خودشان یا دیگران به شکل افراطی فکر کنند. مثلاً ممکن است دیگران را یا “کامل” ببینند یا “کاملاً بد” و هیچ نقطه میانهای نداشته باشند.
این علائم میتوانند زندگی فرد را سخت کرده و روابط او با دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. درمان مناسب، مانند درمانهای رفتاری و مشاوره، میتواند به افراد مبتلا به این اختلال کمک کند تا مهارتهای بهتری برای مدیریت احساسات و روابط خود پیدا کنند.

آیا علائم اختلال شخصیت مرزی در زنان با مردان متفاوت است؟
علائم اختلال شخصیت مرزی (BPD) در زنان و مردان ممکن است تا حدی مشابه باشد، اما نحوه بروز آنها میتواند متفاوت باشد.
زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً بیشتر تمایل دارند احساسات خود را به صورت عاطفی و از طریق روابط شخصی ابراز کنند.
آنها ممکن است به شدت به ترک شدن یا طرد شدن از سوی دیگران حساس باشند و به همین دلیل، در روابط خود نوسانات زیادی داشته باشند.
همچنین، در زنان این اختلال معمولاً همراه با افسردگی و اضطراب شدید است و ممکن است به رفتارهای خودآسیبزننده مانند بریدن یا سوزاندن پوست روی آورند.
از سوی دیگر، مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است علائم خود را به گونهای دیگر نشان دهند. آنها ممکن است بیشتر تمایل به بروز عصبانیت و خشونت داشته باشند و این عصبانیتها را در رفتارهای تکانشی یا پرخاشگرانه نشان دهند.
مردان ممکن است کمتر از زنان به خودآسیبزنی پرداخته و بیشتر مشکلاتشان را به صورت فیزیکی و از طریق مسائل جسمی یا خشونتآمیز بروز دهند.
در مجموع، اگرچه علائم اختلال شخصیت مرزی در هر دو جنس مشابه است، اما تفاوتهایی در نحوه تجربه و بیان این علائم وجود دارد که میتواند بر درمان و حمایتهای مورد نیاز تأثیر بگذارد.
اختلال شخصیت مرزی با اختلال خودشیفتگی چه تفاوتی دارد؟
اختلال شخصیت مرزی (BPD) و اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) هر دو جزئی از اختلالات شخصیتی هستند، اما ویژگیهای آنها کاملاً متفاوت است.
افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند، معمولاً با نوسانات شدید خلقی، ترس از رها شدن و روابط ناپایدار دست و پنجه نرم میکنند.
آنها ممکن است احساسات خود را به سختی کنترل کنند و از هرگونه طرد یا بیتوجهی به شدت آسیب ببینند. همچنین، این افراد ممکن است به خودآسیبزنی یا افکار خودکشی روی آورند.
در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معمولاً خود را بهتر از دیگران میبینند و نیاز دارند که همیشه مورد تحسین و ستایش قرار گیرند.
آنها اغلب به احساسات دیگران بیتوجه هستند و ممکن است در روابط خود از دیگران سوء استفاده کنند. به طور کلی، تفاوت اصلی این دو اختلال در این است که در شخصیت مرزی ، فرد بیشتر به روابط عاطفی و تعلقداشتن اهمیت میدهد، در حالی که در خودشیفتگی ، فرد بیشتر به خود و نیاز به تأیید از دیگران متمرکز است.
اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی چه تفاوتی باهم دارند؟
اختلال شخصیت مرزی (BPD) و اختلال دوقطبی هر دو با نوسانات شدید خلقی همراه هستند، اما تفاوتهای مهمی در نحوه بروز و علائم آنها وجود دارد.
در اختلال دوقطبی، فرد دورههایی از افسردگی شدید و دورههایی از شیدایی (خلق بالا و انرژی زیاد) را تجربه میکند که ممکن است هفتهها یا ماهها طول بکشد.
این تغییرات خلقی بیشتر در اثر عوامل درونی و تغییرات مغزی رخ میدهند. اما در اختلال شخصیت مرزی، نوسانات خلقی معمولاً سریعتر و در پاسخ به شرایط بیرونی مثل تغییرات در روابط یا احساسات دیگران اتفاق میافتد.
همچنین، افراد مبتلا به BPD مشکلاتی در تنظیم احساسات، ترس از رها شدن، و روابط ناپایدار دارند که در اختلال دوقطبی کمتر دیده میشود.
به طور کلی، اختلال دوقطبی بیشتر به تغییرات شیدایی و افسردگی مرتبط است، در حالی که اختلال شخصیت مرزی با نوسانات عاطفی و روابط پیچیده و ناپایدار مشخص میشود.

از کجا بفهمیم که به اختلال شخصیت مرزی مبتلا هستیم؟
- احساس “پوچی” را بهطور مکرر تجربه میکنم.
- احساسات من به سرعت تغییر میکنند و اغلب غم، خشم و اضطراب شدیدی را حس میکنم.
- همیشه نگران این هستم که افرادی که برایشان اهمیت قائل هستم، مرا ترک کنند.
- روابط عاشقانهام را معمولاً شدید اما ناپایدار توصیف میکنم.
- احساسی که نسبت به افراد زندگیام دارم، میتواند از لحظهای به لحظه دیگر به طرز چشمگیری تغییر کند و گاهی اوقات دلیل آن را نمیفهمم.
- اغلب اقداماتی انجام میدهم که میدانم خطرناک یا ناسالم هستند، مانند رانندگی بیپروا، داشتن رابطه جنسی غیرایمن، نوشیدن بیش از حد و استفاده از مواد مخدر.
- تجربههایی از خودآزاری داشتهام، مانند بریدن یا تهدید به خودکشی.
- وقتی در یک رابطه احساس ناامنی میکنم، تمایل دارم با پرخاشگری یا رفتارهای تکانشی سعی کنم طرف مقابل را نزدیک نگهدارم.
اگر با چندین مورد از جملات بالا همذات پنداری میکنید، ممکن است از اختلال شخصیت مرزی (BPD) رنج ببرید. البته برای تشخیص رسمی نیاز به مشاوره با یک متخصص روانشناس دارید، زیرا BPD ممکن است به راحتی با سایر مسائل روانی اشتباه گرفته شود.
اما حتی بدون تشخیص، نکات خودیاری که در این مقاله ارائه میشود میتواند برای تسکین طوفان عاطفی درونی شما و یادگیری کنترل انگیزههای خودآزاری مفید باشد.
چه چیزی (علل) باعث اختلال شخصیت مرزی می شود؟
علل دقیق بروز اختلال شخصیت مرزی هنوز بهطور کامل مشخص نشده است، اما بهطور کلی میتوان گفت که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در شکلگیری این اختلال روانی نقش دارند.
بسیاری از افرادی که به اختلال شخصیت مرزی مبتلا هستند، در دوران کودکی خود تجربههای بحرانی یا بیتوجهی عمیق را پشت سر گذاشتهاند. با بزرگتر شدن، این افراد علائم و نشانههای مرتبط با این اختلال را نشان میدهند. در ادامه، عوامل مؤثر در بروز اختلال اختلال شخصیت مرزی را بررسی میکنیم:
- ژنتیک و سوابق خانوادگی: محققان هنوز نتوانستهاند یک ژن خاص را بهعنوان عامل اصلی این اختلال شناسایی کنند. با این حال، افرادی که یکی از اعضای خانوادهشان به اختلال شخصیت مرزیمبتلا است، احتمال بیشتری دارد که خود نیز به این اختلال دچار شوند.
- ساختار و عملکرد مغز: نواحی خاصی از مغز مسئول کنترل رفتارهای تکانشی و هیجانات هستند. تغییرات در ساختار و عملکرد مغز در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مشاهده شده است که ممکن است قبل یا بعد از بروز این اختلال ایجاد شده باشد.
- محیط زندگی: محیطی که فرد در آن رشد میکند و فرهنگی که با آن بزرگ میشود، تأثیر قابل توجهی بر بروز این اختلال دارد. کودکانی که در معرض سوء استفاده یا رها شدن قرار گرفتهاند، بیشتر در بزرگسالی با این اختلال مواجه میشوند.
این عوامل میتوانند به بروز اختلال شخصیت مرزی کمک کنند، اما به این معنا نیست که هر فردی با چنین پیشینهای حتماً به این اختلال مبتلا خواهد شد. بالعکس، ممکن است افرادی بدون چنین تجربیاتی نیز به اختلال شخصیت مرزی دچار شوند.

عوارض و اثرات افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
زندگی فردی که به اختلال شخصیت مرزی مبتلا است، بههیچوجه شبیه به زندگی یک فرد عادی نیست. آنها مانند قطاری هستند که از ریل خارج شده و قادر به هدایت آن به مسیر صحیح نیستند.
عوارض و مشکلات ناشی از این اختلال تأثیرات عمیقی بر جنبههای فردی و اجتماعی زندگی آنها دارد و معمولاً با چالشهایی در زمینه شغل، روابط و فعالیتهای اجتماعی مواجه هستند. عوارض و مشکلات مرتبط با شخصیت مرزی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- ترک تحصیل یا نیمهکاره گذاشتن آن
- تغییر مکرر شغل
- درگیری با قانون و مسائل حقوقی
- داشتن پروندههای قضایی
- تجربه زندان رفتن
- درگیریهای فیزیکی مکرر
- حوادث رانندگی و تصادف با وسایل نقلیه
- خودآزاری و آسیب رساندن به بدن
- اقدام به خودکشی
- روابط بین فردی ناپایدار و پرتنش
- روابط زناشویی نامتعادل
- طلاق
این مشکلات میتوانند زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار دهند و نیازمند توجه و درمان مناسب هستند تا فرد بتواند کیفیت زندگی خود را بهبود بخشد.
جمع بندی
اگر بخواهیم به طور اختلال شخصیت مرزی به زبان ساده را توضیح دهیم میتوان گفت که اختلال شخصیت مرزی یک اختلال روانی است که بهطور عمده بر نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر میگذارد.
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً نوسانات شدید خلق و خو، ترس از رها شدن و مشکلات در روابط بین فردی را تجربه میکنند.
زندگی آنها بهگونهای است که احساسات و واکنشهایشان بسیار غیرقابل پیشبینی و ناپایدار است، که میتواند منجر به رفتارهای تکانشی و خودآزاری شود.
علل بروز این اختلال هنوز بهطور کامل مشخص نیست، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی، تغییرات در ساختار مغز و تجربیات محیطی مانند سوء استفاده یا بیتوجهی در دوران کودکی میتواند نقش داشته باشد.
درمان اختلال شخصیت مرزی شامل رواندرمانی و تکنیکهای مدیریت هیجانی است که میتواند به افراد کمک کند تا با چالشهای این اختلال بهتر کنار بیایند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.