دنیای پرشتاب امروز، جایی که استرس و نگرانیها به بخشی جداییناپذیر از زندگی ما تبدیل شدهاند، سلامت روان بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.
دو مسئلهی شایع که اغلب در کنار یکدیگر ظاهر میشوند و تأثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی افراد میگذارند، افسردگی و اختلال خواب هستند.
این دو عارضه نه تنها به صورت جداگانه، بلکه به شکل یک چرخهی معیوب، میتوانند یکدیگر را تشدید کنند و فرد را در گردابی از ناامیدی و بیخوابی گرفتار سازند.
اختلال در خواب و افسردگی، دو روی یک سکه، میتوانند زندگی فرد را به طور چشمگیری تحت تأثیر قرار دهند. تصور کنید شبها به سختی به خواب میروید، مدام از خواب میپرید و صبحها با احساس خستگی و بیحوصلگی از خواب بیدار میشوید.
این وضعیت نه تنها انرژی و تمرکز شما را در طول روز کاهش میدهد، بلکه میتواند زمینهساز بروز یا تشدید افسردگی نیز باشد. از سوی دیگر، فردی که با افسردگی دست و پنجه نرم میکند، اغلب با مشکلاتی مانند بیخوابی، خواب زیاد یا خواب ناآرام مواجه است.
این ارتباط تنگاتنگ بین خواب و خلق و خو، نشان میدهد که توجه به هر دوی این جنبهها برای بهبود کیفیت زندگی ضروری است. در این مقاله، به بررسی دقیق ارتباط بین افسردگی و اختلالات خواب، علائم و راهکارهای مقابله با آنها خواهیم پرداخت.
افسردگی و اختلال خواب چگونه به هم مرتبط هستند؟
افسردگی و اختلال خواب دو مشکل رایجی هستند که اغلب با هم دیده میشوند. این دو مشکل به گونهای با هم در ارتباط هستند که هر کدام میتواند باعث تشدید دیگری شود.
افرادی که افسردگی دارند، اغلب مشکلاتی در خواب مانند بیخوابی، پرخوابی یا خوابیدن و بیدار شدن مکرر در طول شب را تجربه میکنند.
از سوی دیگر، اختلالات خواب نیز میتوانند علائم افسردگی را بدتر کنند و باعث خستگی، بیحوصلگی و کاهش انرژی در طول روز شوند. این چرخه معیوب میتواند مدیریت افسردگی را دشوارتر کند.
به عبارت سادهتر، افسردگی میتواند باعث شود که فرد نتواند به خوبی بخوابد و اختلالات خواب نیز میتوانند باعث شوند که فرد احساس افسردگی بیشتری کند.
این ارتباط پیچیده بین افسردگی و اختلال خواب نشان میدهد که درمان هر یک از این مشکلات میتواند به بهبود دیگری نیز کمک کند.
مشکلات جسمانی و روانی ناشی از افسردگی و اختلال خواب
مشکلات جسمانی و روانی ناشی از افسردگی و اختلال خواب میتوانند به صورت زیر باشند:
مشکلات جسمانی:
- خستگی مداوم و کاهش انرژی
- مشکلات گوارشی (مانند سوء هاضمه، یبوست یا اسهال)
- دردهای عضلانی و مفصلی
- سردرد
- ضعف سیستم ایمنی بدن و افزایش susceptibility به بیماریها
- تغییر در اشتها (کاهش یا افزایش)
- تغییر در وزن (کاهش یا افزایش)
- مشکلات قلبی عروقی
- اختلالات هورمونی
مشکلات روانی:
- احساس غم، ناامیدی و پوچی
- کاهش علاقه به فعالیتهای لذتبخش
- مشکل در تمرکز و تصمیمگیری
- تحریکپذیری و زودرنجی
- اضطراب و نگرانی
- افکار منفی و خودکشی
- کاهش حافظه
- اختلال در عملکرد روزانه
- مشکلات در روابط اجتماعی
- کاهش اعتماد به نفس
مشکلات خواب مرتبط با افسردگی
بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی با مشکلات خواب دست و پنجه نرم میکنند. این موضوع آنقدر شایع است که پزشکان در تشخیص افسردگی در افرادی که هیچگونه مشکل خوابی را گزارش نمیکنند، دچار تردید میشوند.
در واقع، از هر چهار بزرگسال مبتلا به افسردگی، سه نفر از بیخوابی رنج میبرند. این ارتباط دوطرفه است؛ به این معنی که نه تنها افسردگی میتواند منجر به مشکلات خواب شود، بلکه مشکلات خواب نیز به نوبه خود میتوانند باعث بروز افسردگی گردند. این رابطه دوسویه، تشخیص اینکه کدام مشکل ابتدا به وجود آمده است را برای بیمار و پزشک دشوار میسازد.
شایعترین مشکلات خواب مرتبط با افسردگی عبارتند از:
۱. بیخوابی:
بیخوابی به وضعیتی گفته میشود که فرد در به خواب رفتن یا حفظ خواب کافی برای استراحت مناسب دچار مشکل است. بیخوابی میتواند به دو صورت حاد و مزمن بروز کند.
بیخوابی حاد، که معمولاً ناشی از استرس است، کوتاه مدت بوده و چند روز یا چند هفته طول میکشد. در مقابل، بیخوابی مزمن به وضعیتی گفته میشود که مشکلات خواب حداقل سه بار در هفته و به مدت سه ماه یا بیشتر ادامه داشته باشد.
۲. پرخوابی:
پرخوابی به احساس خستگی بیش از حد در طول روز گفته میشود. افراد مبتلا به پرخوابی ممکن است در زمانهای نامناسب مانند هنگام غذا خوردن، در محل کار یا حتی در حین مکالمه، نیاز شدید به چرت زدن داشته باشند.
همچنین ممکن است ساعتهای طولانی بخوابند و با دشواری از خواب بیدار شوند. پس از بیداری نیز ممکن است احساس اضطراب، تحریکپذیری، کمبود انرژی و گیجی داشته باشند.
۳. آپنه انسدادی خواب:
آپنه انسدادی خواب وضعیتی است که در آن تنفس فرد در هنگام خواب به دلیل خروپف شدید به طور موقت قطع میشود.
این وقفه در تنفس میتواند باعث بیدار شدن فرد شود، گاهی اوقات چندین بار در طول شب. اگرچه فرد ممکن است بیدار شدن خود را به خاطر نیاورد، اما به دلیل کمبود خواب، روز بعد احساس خستگی، گیجی و بدخلقی میکند.
اضافه وزن یکی از عوامل خطر آپنه خواب است، اما عوامل دیگری نیز در بروز آن نقش دارند. پزشک میتواند با انجام آزمایشهای لازم، وجود آپنه خواب را تشخیص داده و به مدیریت و درمان آن کمک کند.
آمارها نشان میدهند که بیخوابی شایعترین مشکل خواب مرتبط با افسردگی است؛ به طوری که حدود سه چهارم بزرگسالان مبتلا به افسردگی، بیخوابی را نیز تجربه میکنند. از هر پنج فرد مبتلا به افسردگی، یک نفر به آپنه انسدادی خواب و از هر هفت نفر، یک نفر به پرخوابی مبتلا است.
صرف نظر از اینکه مشکلات خواب منجر به افسردگی شده باشند یا برعکس، توصیه میشود که با کمک و راهنمایی متخصصان مراقبتهای بهداشتی، به هر دو مشکل به طور همزمان رسیدگی شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله انواع اختلالات خواب مراجعه کنید.

علائم افسردگی
علاوه بر تغییرات در خلق و خو و افکار نگرانکننده، افسردگی میتواند خود را به صورت تغییرات فیزیکی نیز نشان دهد که این تغییرات میتوانند در انجام فعالیتهای روزانه اختلال ایجاد کنند عبارتند از:
- حالت غمگین، بیحال یا تحریکپذیر دائمی
- احساس ناامیدی، بیارزشی یا گناه
- از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیتها
- کاهش انرژی و خستگی
- مشکل در تمرکز
- بیخوابی، زود بیدار شدن یا پرخوابی
- کماشتهایی یا پرخوری
- افکار مرگ یا خودکشی
افسردگی در زنان بیشتر مشاهده میشود و ممکن است علائم آن بسته به جنسیت و سن متفاوت باشد. مردان معمولاً احساساتی مانند خشم را تجربه میکنند، در حالی که زنان بیشتر به غم و احساس گناه دچار میشوند.
نوجوانان مبتلا به افسردگی ممکن است تحریکپذیر باشند و در مدرسه مشکل داشته باشند و کودکان کوچکتر ممکن است برای ماندن در خانه، خود را به مریضی بزنند.
اختلال عاطفی فصلی (SAD):
نوعی از افسردگی است که در زمانهای خاصی از سال که نور خورشید کمتر است، رخ میدهد. در فصل زمستان، کاهش نور طبیعی خورشید منجر به ترشح بیشتر ملاتونین میشود که ممکن است در برخی افراد باعث افسردگی شود.
افرادی که متوجه بروز یا تشدید علائم افسردگی در فصول خاصی میشوند، باید در مورد گزینههای درمانی مناسب با پزشک خود صحبت کنند.
روابط بین هورمونها و افسردگی و اختلال خواب چگونه است؟
ارتباط بین هورمونها، افسردگی و اختلال خواب یک موضوع پیچیده و چندوجهی است. هورمونها به عنوان پیامرسانهای شیمیایی در بدن نقش حیاتی در تنظیم بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیکی از جمله خلق و خو، خواب و سطح انرژی ایفا میکنند.
عدم تعادل در سطح برخی هورمونها میتواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر افسردگی و اختلالات خواب تأثیر بگذارد. در ادامه به بررسی این روابط میپردازیم:
۱. سروتونین:
سروتونین یک انتقالدهنده عصبی است که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو، خواب، اشتها و درد دارد. کاهش سطح سروتونین در مغز با افسردگی مرتبط است و میتواند منجر به مشکلاتی در خواب مانند بیخوابی یا خواب ناآرام شود.
۲. ملاتونین:
ملاتونین هورمونی است که توسط غده پینهآل در مغز تولید میشود و نقش اصلی آن تنظیم چرخه خواب و بیداری (ریتم شبانهروزی) است.
ترشح ملاتونین در تاریکی افزایش مییابد و باعث ایجاد احساس خوابآلودگی میشود. اختلال در تولید یا ترشح ملاتونین میتواند منجر به اختلالات خواب و در نتیجه افزایش خطر ابتلا به افسردگی شود.
۳. کورتیزول:
کورتیزول به عنوان “هورمون استرس” شناخته میشود و توسط غدد فوق کلیوی ترشح میشود. افزایش سطح کورتیزول در پاسخ به استرس طبیعی است، اما افزایش مزمن آن میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب شود. سطح بالای کورتیزول میتواند چرخه خواب و بیداری را مختل کرده و باعث بیخوابی یا بیدار شدنهای مکرر در طول شب شود.
۴. هورمونهای تیروئید:
غده تیروئید هورمونهایی را تولید میکند که متابولیسم بدن را تنظیم میکنند. کمکاری یا پرکاری تیروئید میتواند بر خلق و خو و خواب تأثیر بگذارد.
کمکاری تیروئید (کاهش سطح هورمونهای تیروئید) میتواند منجر به خستگی، افسردگی و خوابآلودگی شود، در حالی که پرکاری تیروئید (افزایش سطح هورمونهای تیروئید) میتواند باعث اضطراب، بیخوابی و تحریکپذیری شود.
۵. هورمونهای جنسی (استروژن و پروژسترون):
تغییرات در سطح هورمونهای جنسی، به ویژه در زنان در دوران قاعدگی، بارداری و یائسگی، میتواند بر خلق و خو و خواب تأثیر بگذارد. کاهش سطح استروژن و پروژسترون در دوران یائسگی با افزایش خطر ابتلا به افسردگی و اختلالات خواب مانند بیخوابی مرتبط است.
ارتباط دوسویه:
مهم است که توجه داشته باشیم که ارتباط بین هورمونها، افسردگی و اختلال خواب دوسویه است. به این معنی که اختلالات هورمونی میتوانند منجر به افسردگی و اختلال خواب شوند و از طرف دیگر، افسردگی و اختلالات خواب نیز میتوانند بر سطح هورمونها تأثیر بگذارند و این چرخه را تشدید کنند.
به عنوان مثال، کمبود خواب میتواند منجر به افزایش سطح کورتیزول و اختلال در ترشح ملاتونین شود که این امر میتواند علائم افسردگی را تشدید کند.
به همین ترتیب، افسردگی میتواند منجر به تغییراتی در سطح سروتونین و سایر انتقالدهندههای عصبی شود که این امر میتواند خواب را مختل کند.
در نتیجه، تشخیص و درمان مشکلات مرتبط با هورمونها، افسردگی و اختلال خواب نیازمند یک رویکرد جامع است که شامل بررسی سطح هورمونها، ارزیابی وضعیت روانی و الگوهای خواب فرد باشد. در صورت مشاهده هرگونه علائم مرتبط، مراجعه به پزشک متخصص یا روانشناس توصیه میشود.
چگونه اختلال خواب مرتبط با افسردگی را درمان کنیم؟
ممکن است برای درمان افسردگی و اختلال خواب، به رویکردهای درمانی جداگانه نیاز باشد. داروهای رایج مورد استفاده برای افسردگی، مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، میتوانند به بهبود خلق و خو و سایر علائم افسردگی کمک کنند، اما لزوماً باعث بهبود کیفیت خواب نمیشوند.
سایر روشهای درمانی برای افسردگی شامل انواع مختلف رواندرمانی (گفتار درمانی) و داروهایی مانند داروهای ضد روانپریشی است. با این حال، مشکلات مزمن خواب میتواند اثربخشی این درمانها را کاهش دهد.
نوعی رواندرمانی به نام درمان شناختی رفتاری برای بیخوابی (CBT-I) به طور خاص برای درمان بیخوابی طراحی شده و نتایج امیدوارکنندهای داشته است.
برخی شواهد نشان میدهند که ترکیب CBT-I با درمان افسردگی میتواند به بهبود مشکلات خواب در افراد مبتلا به افسردگی کمک کرده و احتمال بروز مجدد افسردگی در آینده را کاهش دهد.
دستگاههای فشار مثبت مداوم راه هوایی (CPAP) که برای درمان آپنه خواب استفاده میشوند، میتوانند خواب باکیفیت را بازیابی کنند و به این ترتیب، احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش دهند.
این نکته از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا احتمال ابتلا به افسردگی در افراد مبتلا به آپنه خواب، پنج برابر بیشتر از سایرین است.
انتخاب گزینههای درمانی مناسب برای مشکلات خواب مرتبط با افسردگی، به دلیل تفاوتهای فردی در هر مورد، میتواند پیچیده باشد. بنابراین، توصیه میشود که در مورد علائم خود و بهترین روش درمانی برای شرایط خاص خود، با پزشک یا متخصص مراقبتهای بهداشتی مشورت کنید.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله درمان افسردگی مراجعه کنید.

نکاتی برای بهتر خوابیدن با افسردگی
مشکلات خواب میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد و همچنین میتواند احتمال بازگشت افسردگی را در افرادی که قبلاً درمان شدهاند، بالا ببرد.
بنابراین، رعایت نکات زیر میتواند به بهبود خواب، تقویت خلق و خو و کاهش برخی از علائم چالشبرانگیز افسردگی کمک کند:
۱. با یک درمانگر صحبت کنید:
انواع مختلفی از درمان وجود دارد که به شما در مقابله با افسردگی و تغییر الگوهای فکری مرتبط با خواب کمک میکند. روشهای درمانی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) و رواندرمانی میتوانند به شما در پردازش احساسات و چالشهای زمینهای که به افسردگی دامن میزنند، کمک کنند.
متخصصان بهداشت روان همچنین میتوانند تغییرات رفتاری خاصی را برای کاهش برخی از علائم افسردگی و ارائه راهکارهای مقابلهای برای مدیریت شبهای بیقرار پیشنهاد دهند.
۲. یک برنامه خواب ثابت داشته باشید:
افسردگی میتواند پایبندی به یک برنامه روتین را دشوار کند. بیدار شدن و خوابیدن در ساعت مشخصی هر روز به بدن شما کمک میکند تا چرخه خواب و بیداری خود را تنظیم کند و حداقل هفت ساعت خواب در هر شب را تضمین کند (منبع: کتابخانه ملی پزشکی، مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی). علاوه بر این، ایجاد یک روال شبانه، به بدن شما سیگنال میدهد که آرام شود و خود را برای خواب آماده کند.
۳. چرت زدن با دقت:
خواب ناآرام یا نامناسب در شب میتواند وسوسه چرت زدن در طول روز را افزایش دهد، اما مهم است که چرت زدن را نسبتاً کوتاه نگه دارید. تحقیقات نشان داده است که یک چرت کوتاه بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه میتواند به تنظیم احساسات، کاهش خوابآلودگی و افزایش کلی عملکرد کمک کند.
چرتهایی که بیش از ۲۰ دقیقه طول میکشند، میتوانند در توانایی شما برای به خواب رفتن در شب اختلال ایجاد کنند، چرتهای کوتاهتر از ۱۰ دقیقه معمولاً به اندازه کافی طولانی نیستند تا مزایای واقعی چرت زدن را به شما بدهند.
۴. اجتناب از الکل:
نوشیدن یک یا دو نوشیدنی برای ایجاد آرامش و خوابآلودگی ممکن است وسوسهانگیز باشد، اما الکل تأثیر مضری بر خواب دارد.
در حالی که مطالعات نشان دادهاند که نوشیدن زیاد قبل از خواب منجر به مشکل در به خواب رفتن و ماندن در خواب میشود، حتی نوشیدن متوسط الکل نیز برای مختل کردن چرخه خواب و کوتاه کردن خواب REM کافی است.
۵. بیرون بروید:
اگر از افسردگی رنج میبرید، گذراندن وقت در خارج از منزل یکی از سادهترین راهها برای کمک به بهبود خواب شماست. قرار گرفتن در معرض نور خورشید، ساعت داخلی بدن و ریتمهای شبانهروزی بدن را هماهنگ میکند و سیگنالهایی برای زمان هوشیاری و زمان خوابیدن به شما میدهد. هنگامی که خورشید غروب میکند، بدن ملاتونین تولید میکند تا باعث خوابآلودگی و بهبود کیفیت خواب شود.
گذراندن وقت در خارج از خانه میتواند یک راه ساده و مؤثر برای تحریک مواد شیمیایی طبیعی در مغز باشد که خواب باکیفیت را افزایش میدهد.
۶. به طور منظم ورزش کنید:
تحقیقات نشان میدهد کسانی که ورزشهای سبک، متوسط یا شدید انجام میدهند، کیفیت خواب بسیار خوب یا نسبتاً خوبی دارند. علاوه بر این، نشان داده شده است که ورزش منظم علائم افسردگی را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و آن را به گزینهای عالی برای ارتقای سلامت خواب و سلامت روان تبدیل میکند.
اگر تصمیم به شروع یک برنامه ورزشی دارید، تمرین خود را در نیمه اول روز انجام دهید، زیرا ورزش در عصر میتواند در توانایی شما برای به خواب رفتن اختلال ایجاد کند.
بهترین کلینیک برای درمان افسردگی و اختلال خواب
اگر به دنبال بهترین کلینیک برای درمان افسردگی و اختلال خواب هستید، مهم است که مرکزی را انتخاب کنید که رویکردی جامع و تخصصی ارائه دهد.
کلینیکی که نه تنها به علائم ظاهری، بلکه به ریشههای این مشکلات نیز توجه کند. در این راستا، کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه با بهرهگیری از متخصصین مجرب و روشهای درمانی نوین، میتواند گزینهای ایدهآل باشد.
کلینیک جوانه با تمرکز بر ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره، به طور تخصصی در زمینه درمان افسردگی و اختلالات خواب فعالیت میکند.
این کلینیک با درک ارتباط تنگاتنگ بین این دو مشکل، رویکردی یکپارچه را برای درمان ارائه میدهد. متخصصین کلینیک جوانه با بررسی دقیق وضعیت هر فرد، از جمله سابقه پزشکی و روانشناختی، علائم و سبک زندگی، برنامهای درمانی متناسب با نیازهای او طراحی میکنند.
در کلینیک جوانه، علاوه بر روشهای متداول رواندرمانی و مشاوره، از تکنولوژیهای نوین مانند نوروفیدبک، بیوفیدبک و rTMS نیز بهره میبریم. این روشها به طور علمی تأثیرگذاری خود را در بهبود علائم افسردگی و اختلال خواب نشان دادهاند:
۱. نوروفیدبک:
این روش به شما کمک میکند تا فعالیت مغز خود را مشاهده و تنظیم کنید. با استفاده از نوروفیدبک، میتوانید الگوهای نامناسب امواج مغزی مرتبط با افسردگی و بیخوابی را شناسایی و به تدریج آنها را اصلاح کنید. این فرایند به بهبود تمرکز، تنظیم خلق و خو و بهبود کیفیت خواب کمک میکند.
۲. بیوفیدبک:
این تکنیک به شما آگاهی بیشتری از عملکردهای فیزیولوژیکی بدن مانند ضربان قلب، تنفس و دمای بدن میدهد. با یادگیری کنترل این عملکردها، میتوانید پاسخ بدن خود به استرس را مدیریت کرده و علائم فیزیکی مرتبط با افسردگی و اضطراب را کاهش دهید.
۳. rTMS (تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه):
این روش غیرتهاجمی با استفاده از پالسهای مغناطیسی، نواحی خاصی از مغز را که در تنظیم خلق و خو نقش دارند، تحریک میکند. rTMS میتواند به بهبود علائم افسردگی مقاوم به درمانهای دارویی و سایر روشها کمک کند.
کلینیک جوانه با بهرهگیری از متخصصین مجرب و استفاده از این تکنولوژیهای پیشرفته، محیطی امن و حمایتی را برای شما فراهم میکند تا بتوانید به بهبود وضعیت روحی و جسمی خود دست یابید.
ما معتقدیم که هر فرد منحصر به فرد است و به همین دلیل، برنامههای درمانی خود را بر اساس نیازهای خاص هر فرد تنظیم میکنیم.
اگر به دنبال راهی مؤثر برای غلبه بر افسردگی و اختلال خواب هستید، کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه میتواند همراه شما در این مسیر باشد. برای دریافت اطلاعات بیشتر و تعیین وقت مشاوره، با ما تماس بگیرید.

سوالات متداول در مورد افسردگی و خواب
در حالی که علت دقیق افسردگی هنوز به طور کامل شناخته نشده است، عوامل متعددی وجود دارند که میتوانند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهند.
این عوامل شامل موارد زیر میشوند: داشتن سابقه شخصی یا خانوادگی افسردگی (یعنی وجود سابقه افسردگی در خود فرد یا بستگان درجه یک)، تجربه عوامل استرسزا یا ضربههای روحی (مانند از دست دادن عزیزان، مشکلات مالی یا تجربیات ناگوار)، مصرف برخی داروها (برخی داروها میتوانند به عنوان عوارض جانبی، علائم افسردگی ایجاد کنند) و ابتلا به بیماریهای خاص (برخی بیماریهای جسمی مانند کمکاری تیروئید یا بیماریهای مزمن میتوانند با افسردگی همراه باشند).
تشخیص قطعی افسردگی فقط توسط یک متخصص پزشکی امکانپذیر است. بنابراین، افرادی که علائم افسردگی را تجربه میکنند، باید با پزشک، مشاور یا روانپزشک صحبت کنند.
متخصصین به احتمال زیاد در مورد شدت و مدت علائم شما سؤال خواهند کرد و ممکن است آزمایشهایی را برای تعیین بهترین روش درمانی برای نگرانیهای خاص شما انجام دهند.
این آزمایشها میتواند شامل پرسشنامههای روانشناختی، معاینات فیزیکی و در صورت لزوم آزمایش خون برای بررسی سایر عوامل احتمالی باشد.
افسردگی میتواند باعث خواب پراکنده و بیکیفیت شود که ممکن است منجر به افزایش سطح خوابآلودگی و خستگی در ساعات بیداری شود.
کسانی که علائم دشوار مرتبط با افسردگی را تجربه میکنند، ممکن است احساس کنند که بیش از حد معمول به خواب نیاز دارند، اما بیشتر بزرگسالان باید حداقل هفت ساعت در روز بخوابند.
در واقع، مشکل اصلی در افسردگی، نه لزوماً نیاز به خواب بیشتر، بلکه کیفیت پایین خواب و احساس خستگی و بیحالی پس از بیدار شدن است.
بله، افسردگی با چندین اختلال خواب مانند بیخوابی (مشکل در به خواب رفتن یا حفظ خواب) و آپنه انسدادی خواب (وقفه تنفسی در خواب) مرتبط است.
از آنجایی که خواب و افسردگی اغلب در هم تنیده هستند، تشخیص اینکه آیا افسردگی دلیل مشکلات خواب فرد است یا اینکه این مشکلات خواب دلیل افسردگی هستند، میتواند دشوار باشد.
این رابطه دوسویه به این معنی است که هر کدام میتوانند دیگری را تشدید کنند و یک چرخه معیوب ایجاد کنند. به همین دلیل، درمان همزمان هر دو مشکل (افسردگی و اختلال خواب) اهمیت زیادی دارد.
کلام آخر
اگر به طور مداوم احساسات ناخوشایند یا خلق و خوی پایین، کیفیت خواب یا به طور کلی کیفیت زندگی شما را تحت تأثیر قرار داده است، بسیار مهم است که این نگرانیها را با یک متخصص مراقبتهای بهداشتی در میان بگذارید.
برای تشخیص رسمی افسردگی بالینی، معمولاً لازم است که علائم حداقل به مدت دو هفته ادامه داشته باشند. پزشک متخصص میتواند تعیین کند که آیا مشکلات شما به دلیل افسردگی است یا ناشی از یک بیماری دیگر.
این تشخیص افتراقی اهمیت زیادی دارد، زیرا برخی از بیماریهای جسمی یا روانی دیگر نیز میتوانند علائمی مشابه افسردگی ایجاد کنند. بنابراین، مراجعه به پزشک یا روانشناس میتواند به شناسایی دقیق مشکل و دریافت درمان مناسب کمک کند. تأخیر در مراجعه به متخصص میتواند منجر به تشدید علائم و کاهش کیفیت زندگی شود.
منبع: sleepfoundation, webmd.