اوتیسم، که به آن اختلال طیف اوتیسم (ASD) هم گفته میشود، مجموعهای از شرایط رشدی است که روی نحوه تعامل، برقراری ارتباط و رفتار افراد تأثیر میگذارد.
افراد مبتلا به اوتیسم ویژگیها و چالشهای متفاوتی دارند و هیچ دو نفری شبیه به هم نیستند. اصطلاح “طیف” نشان میدهد که شدت علائم اوتیسم از فردی به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد.
برخی از افراد مبتلا به اوتیسم نیاز به حمایت زیادی در زندگی روزمره دارند، در حالی که برخی دیگر میتوانند به طور مستقل زندگی کنند. علت دقیق اوتیسم هنوز مشخص نیست، اما محققان معتقدند عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز آن نقش دارند.
اوتیسم قابل درمان نیست، اما روشهای مختلفی وجود دارد که به افراد کمک میکند تا مهارتهای خود را تقویت کرده و زندگی بهتری داشته باشند. در این مطلب از کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه، به بررسی انواع اوتیسم و علائم آن در کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه خواهیم پرداخت.
انواع اوتیسم را بشناسید!
اختلال طیف اوتیسم (ASD) مجموعهای از شرایط عصبی رشدی است که باعث چالشهایی در تعاملات اجتماعی، برقراری ارتباط و رفتارهای تکراری میشود.
در بخشی از این طیف، افرادی هستند که قبلاً به آن سندرم آسپرگر گفته میشد. این افراد معمولاً دارای هوش متوسط یا بالاتر از حد متوسط هستند و مهارتهای زبانی خوبی دارند، اما در روابط اجتماعی با دشواریهایی مواجهاند و ممکن است علایق شدید و خاصی داشته باشند.
در سوی دیگر، افرادی با اوتیسم شدیدتر قرار دارند که ممکن است توانایی گفتار نداشته باشند و نیاز به حمایت بیشتری در امور روزمره خود داشته باشند.
در طیف اوتیسم، هر فرد ویژگیهای منحصر به فردی دارد؛ برخی تواناییهای فوقالعادهای در زمینههایی مثل ریاضی، موسیقی یا هنر نشان میدهند، در حالی که برخی دیگر حتی در انجام وظایف ساده شخصی به کمک نیاز دارند.
شدت علائم در افراد متفاوت است و ممکن است از خفیف تا شدید متغیر باشد و با گذر زمان تغییر کند.
اگرچه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) دیگر به انواع اوتیسم اشاره نمیشود و تنها به تشخیص ASD با شاخصهای شدت اکتفا میشود، بسیاری از افراد همچنان تمایزهای مختلف اوتیسم را برای درک بهتر این اختلال مفید میدانند. در ادامه به پنج نوع اوتیسم اشاره میکنیم؛ پس با ما همراه باشید تا با هر یک بیشتر آشنا شوید.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله اوتیسم چیست؟ مراجعه کنید.
۵ مورد از انواع اختلال طیف اوتیسم (ASD): نگاهی جامع
تا همین سالهای اخیر، اوتیسم به دستههای مختلفی تقسیم میشد. اما امروزه، متخصصان بر این باورند که اوتیسم یک طیف است و افراد مبتلا به آن علائم بسیار متنوعی دارند. به عبارت دیگر، اوتیسم یک بیماری یکسان نیست که همه افراد به یک شکل تجربه کنند.
پنج نوع اصلی اوتیسم که قبلاً شناسایی شده بودند عبارتاند از:
۱. سندرم کانر ( نوزدان و کودکان)
یکی از انواع اوتیسم که به آن “سندرم کانر” گفته میشد، اولین بار توسط لئو کانر، پژوهشگر برجسته در زمینه اوتیسم، در سال ۱۹۴۳ توصیف شد.
کانر اوتیسم را ابتدا با عنوان “اوتیسم نوزادی” معرفی کرد و آن را به عنوان اختلالی در کودکان و نوزادان مطرح کرد که با چالشهای اجتماعی، رفتارهای تکراری و دیگر علائم مشخص میشود. در آن زمان، شرایطی که کانر توصیف کرد، با نام سندرم کانر شناخته میشد، اما امروزه به عنوان بخشی از اختلال طیف اوتیسم (ASD) در نظر گرفته میشود.
در زمان کانر، اوتیسم به اندازه امروز شناختهشده و شایع نبود. اما اکنون تخمین زده میشود که از هر ۴۴ کودک، یک نفر به اوتیسم یا ASD مبتلا باشد.
هنگامی که اوتیسم در اولین نسخههای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-III) قرار گرفت، معیارهای تشخیصی شامل موارد زیر بود:
- شروع علائم پیش از ۳۰ ماهگی
- الگوهای گفتاری غیرمعمول
- مقاومت در برابر تغییر
- نقص جدی در توسعه زبان
- عدم واکنش به افراد دیگر
- وابستگیهای خاص به اشیا
از آن زمان، درک ما از اوتیسم بهطور قابلتوجهی پیشرفت کرده است. اصطلاح “سندرم کانر” دیگر استفاده نمیشود و بهجای آن اوتیسم به عنوان یک طیف وسیعتری شناخته میشود.
امروزه معیارهای تشخیصی جدید گستردهتر و دقیقتر هستند و تنوع زیادی از ویژگیها و شدت علائم اوتیسم را پوشش میدهند. کار کانر پایهگذار تحقیقات اوتیسم بود، اما رویکردهای امروزی بیشتر بر طیفی بودن این اختلال و توجه به نقاط قوت و نیازهای حمایتی هر فرد تأکید دارند، بهجای اینکه افراد را در گروههای محدود قرار دهند.

۲.سندروم آسپرگر
سندرم آسپرگر یکی از انواع اوتیسم است که قبلاً به عنوان یک اختلال رشدی مجزا در نظر گرفته میشد. اما با تغییرات ایجاد شده در DSM-5 در سال ۲۰۱۳، آسپرگر و چندین اختلال رشدی دیگر به زیرمجموعهای از اختلال طیف اوتیسم (ASD) تبدیل شدند.
با وجود این تغییر، بسیاری از افراد همچنان با اصطلاح سندرم آسپرگر آشنا هستند و آن را به عنوان نوعی خفیفتر یا با عملکرد بالا از اوتیسم میشناسند.
افراد مبتلا به آسپرگر معمولاً هوشی متوسط یا بالاتر از متوسط و مهارتهای زبانی خوبی دارند، اما با چالشهای زیادی در تعاملات اجتماعی و علایق محدود و شدید مواجهاند.
ویژگیهای اصلی سندرم آسپرگر عبارتند از:
- اختلال در برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی
- علایق محدود و رفتارهای تکراری
- دشواری در فهم نشانههای اجتماعی و ارتباطات غیرکلامی
- الگوهای گفتاری رسمی یا غیرمعمول
- هوش بالاتر از متوسط
- حساسیتهای حسی
قبل از اینکه آسپرگر از DSM حذف شود، دارای معیارهای خاصی بود که آن را از سایر انواع اوتیسم جدا میکرد، از جمله:
- نیازی به شروع علائم پیش از ۳ سالگی نبود
- تأخیری در رشد زبان وجود نداشت
- معیارهای خاصی برای نقص شناختی نداشت
امروزه، افرادی که قبلاً تشخیص آسپرگر داشتند، معمولاً در سطح ۱ اوتیسم قرار میگیرند؛ به این معنی که نیاز به حمایت کمتری نسبت به دیگر افراد در طیف اوتیسم دارند.
درک رابطه بین آسپرگر و اوتیسم میتواند به بهبود کیفیت زندگی این افراد و خانوادههایشان کمک کند.
۳.سندرم رت
سندرم رت یک اختلال عصبی رشدی نادر است که بیشتر در دختران دیده میشود و با رشد اولیه طبیعی آغاز میشود، اما سپس باعث از دست دادن تواناییهای حرکتی و مشکلاتی در رشد مغز میشود.
ویژگیهای اصلی سندرم رت عبارتند از:
- بیشتر دختران را تحت تأثیر قرار میدهد.
- به دلیل جهش در ژن MECP2 روی کروموزوم X ایجاد میشود.
- معمولاً در کودکی تشخیص داده میشود.
- در چهار مرحله پیشرفت میکند، هر کدام با علائم متفاوت.
چهار مرحله سندرم رت:
- مرحله اولیه (۶ تا ۱۸ ماه): تأخیرهای رشدی و کاهش سرعت رشد سر.
- مرحله تخریب سریع (۱ تا ۴ سال): از دست رفتن مهارتهای قبلی مانند استفاده از دستها و گفتار.
- مرحله پلاتو (۲ تا ۱۰ سال): علائم کمی ثابتتر میشوند و تماس چشمی و ارتباط اندکی بهتر میشود.
- مرحله زوال حرکتی دیرهنگام (بعد از ۱۰ سالگی): کاهش توان حرکتی، ضعف عضلانی و اسکولیوز.
علائم شایع سندرم رت:
- ناتوانی در گفتار و حرکت
- حرکات تکراری دست (مثل دست زدن یا شستن دست)
- مشکلات تنفسی
- تشنج
- ناتوانی ذهنی
- اختلالات خواب
- اسکولیوز و مشکلات رشدی
مبنای ژنتیکی:
- در بیش از ۹۵٪ موارد، جهش ژن MECP2 عامل اصلی است.
- معمولاً به علت جهشهای پراکنده جدید اتفاق میافتد و ارثی نیست.
- گاهی ژنهای دیگری مثل CDKL5 و FOXG1 هم دخیل هستند.
اگرچه سندرم رت قبلاً در دستهبندی اوتیسم قرار داشت، اکنون به عنوان یک اختلال ژنتیکی جداگانه شناخته میشود. علائم و مراحل خاص آن، سندرم رت را از دیگر انواع اوتیسم متمایز میکند.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله علائم اولیه و پنهانی اوتیسم مراجعه کنید.
۴. اختلال از هم گسیختگی دوران کودکی (CDD) یا سندرم هلر
اختلال از هم گسیختگی دوران کودکی (CDD) که با نام سندرم هلر نیز شناخته میشود، یک اختلال نادر در رشد عصبی است که با از دست دادن ناگهانی و شدید مهارتهایی که کودک قبلاً به دست آورده است، مشخص میشود. با انتشار DSM-5، این اختلال به عنوان بخشی از طیف اوتیسم طبقهبندی شد.
نکات کلیدی درباره اختلال از هم گسیختگی دوران کودکی:
- شیوع: این اختلال بسیار نادر است و تقریباً در ۱.۷ از هر ۱۰۰ هزار کودک دیده میشود.
- زمان شروع: برخلاف بیشتر انواع اوتیسم، CDD در سنین بالاتری بروز میکند، معمولاً بین ۲ تا ۱۰ سالگی، و بیشتر در حدود ۳ تا ۴ سالگی آغاز میشود.
- علائم: این اختلال با از دست دادن ناگهانی و شدید مهارتهای قبلی همراه است که شامل موارد زیر میشود:
- زبان (بیانی و دریافتی)
- مهارتهای اجتماعی و تعامل
- مهارتهای بازی
- مهارتهای حرکتی
- کنترل روده و مثانه
- تواناییهای خود مراقبتی
ویژگیهای اضافی:
- ارتباط و تعامل اجتماعی غیرعادی
- رفتارهای محدود و تکراری
- احتمال بیشتر بروز تشنج نسبت به سایر انواع اوتیسم
- نشان دادن ترس یا اضطراب بیشتر
تشخیص: برای تشخیص CDD، تاریخچه رشد کودک، معاینات فیزیکی، و آزمایشات لازم برای رد سایر بیماریها انجام میشود و از معیارهای DSM-5 استفاده میگردد.
اختلال از هم گسیختگی دوران کودکی شباهت زیادی با اوتیسم دارد، اما تفاوت آن در شروع دیرتر و از دست دادن ناگهانی مهارتها است. این اختلال میتواند برای کودک و خانوادهاش چالشبرانگیز باشد و نیازمند مداخله زودهنگام و حمایت همهجانبه است تا بتوان علائم آن را مدیریت کرد.

۵. اختلال رشد فراگیر با علائم نامشخص (PDD-NOS)
اختلال رشد فراگیر با علائم نامشخص (PDD-NOS) یکی از زیرگروههای طیف اوتیسم (ASD) بود. این تشخیص برای افرادی استفاده میشد که برخی علائم اوتیسم را داشتند، اما به طور کامل با معیارهای تشخیصی اوتیسم، سندرم آسپرگر یا دیگر اختلالات رشد مطابقت نداشتند.
در سال ۲۰۱۳، این تشخیص از دستهبندی جداگانه خارج شد، اما همچنان برخی افراد ممکن است تشخیص PDD-NOS داشته باشند.
تفاوت اصلی بین PDD-NOS و دیگر انواع اوتیسم این است که علائم در این اختلال به اندازه انواع دیگر مشخص و شدید نیست. افرادی با اختلال رشد فراگیر با علائم نا مشخص ممکن است در ارتباطات اجتماعی، مهارتهای زبانی یا رفتارها مشکل داشته باشند، اما مشکلات آنها به شدت سایر اختلالات طیف اوتیسم نیست.
ویژگیهای مهم PDD-NOSعبارتند از:
مشکلات ارتباطی:
- دشواری در ارتباط کلامی و غیرکلامی
- چالش در فهم و استفاده از زبان
مشکلات در تعامل اجتماعی:
- مشکل در برقراری و حفظ روابط
- چالش در درک نشانههای اجتماعی و تعاملات
الگوهای رفتاری:
- رفتارها یا حرکات تکراری
- مقاومت در برابر تغییر
- علایق یا روشهای بازی غیرعادی
تأخیر در رشد:
رشد ناهماهنگ مهارتها در زمینههای مختلف
حساسیتهای حسی:
حساسیت بیش از حد یا کم به محرکهای حسی
اگر نگران رشد فرزندتان هستید، مهم است با متخصصی مانند روانپزشک کودک یا روانشناس کودک مشورت کنید. آنها میتوانند ارزیابی لازم را انجام داده و تشخیص مناسب بدهند.
درمانها و کمکهای موجود
درمان قطعی برای اختلال رشد فراگیر با علائم نا مشخص وجود ندارد، اما درمانهای مختلفی میتوانند به افراد مبتلا کمک کنند تا مهارتهای خود را تقویت کرده و چالشها را مدیریت کنند. این درمانها شامل گفتاردرمانی، کاردرمانی، رفتاردرمانی، و مداخلات آموزشی هستند.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله علت اوتیسم مراجعه کنید.

سوالات متداول
بله، اوتیسم یک طیف است و افراد مبتلا به آن علائم بسیار متنوعی دارند. اگرچه در گذشته انواع مختلفی از اوتیسم مانند سندرم آسپرگر و اختلال رشد فراگیر با علائم نامشخص (PDD-NOS) وجود داشت، اما امروزه همه این اختلالات تحت عنوان “اختلال طیف اوتیسم” (ASD) طبقهبندی میشوند.
قبل از سال ۲۰۱۳، سندرم آسپرگر به عنوان یک نوع جداگانه از اوتیسم در نظر گرفته میشد. افراد مبتلا به آسپرگر معمولاً هوش بالایی داشتند و در مهارتهای زبانی چالشهای کمتری نسبت به افراد مبتلا به اوتیسم تجربه میکردند. اما با این حال، در تعاملات اجتماعی و درک نشانههای غیرکلامی مشکل داشتند. با انتشار DSM-5 در سال ۲۰۱۳، آسپرگر نیز مانند سایر اختلالات رشد فراگیر، در دسته اختلال طیف اوتیسم قرار گرفت. به عبارت دیگر، تفاوت مشخصی بین اوتیسم و آسپرگر وجود ندارد و هر دو بخشی از یک طیف هستند.
خیر، هر فرد مبتلا به اوتیسم منحصر به فرد است و علائم و شدت آنها بسیار متفاوت است. برخی افراد ممکن است در ارتباطات اجتماعی مشکل زیادی داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در این زمینه چالشهای کمتری تجربه کنند. همچنین، علایق و رفتارهای تکراری نیز در افراد مبتلا به اوتیسم بسیار متنوع است. به همین دلیل است که از اصطلاح “طیف اوتیسم” استفاده میشود.
سخن پایانی
در نهایت، آگاهی از انواع اوتیسم (ASD) برای فراهم آوردن حمایت و مداخلات مناسب برای افراد مبتلا اهمیت زیادی دارد.
اگرچه برخی طبقهبندیهای قدیمی مانند سندرم آسپرگر و اختلال رشد فراگیر – نامشخص (PDD-NOS) دیگر به طور رسمی استفاده نمیشوند، اما درک تنوع علائم و شدتهای مختلف در طیف اوتیسم همچنان مفید است.
هر فرد مبتلا به اوتیسم تجربهای منحصر به فرد دارد و نیازهای حمایتی آنها باید بهطور خاص و شخصیسازیشده بررسی شود.
با پیشرفت در تحقیقات و افزایش درک ما از اوتیسم، روشهای تشخیصی و درمانی نیز در حال تکامل هستند. تمرکز بر تقویت نقاط قوت افراد مبتلا به اوتیسم، همراه با رسیدگی به چالشهای آنها، برای بهبود کیفیت زندگی و تقویت استقلال آنها ضروری است.
امید است که با ادامه تلاشها برای افزایش آگاهی و پذیرش، جامعه بتواند محیطی حامی و فراگیرتر برای تمامی افراد در طیف اوتیسم بدون توجه به نحوه بروز علائم آنها فراهم کند.
منبع: Spectrum of Hope