ترس، احساسی طبیعی و گاه ضروری در مسیر رشد کودکان است که به آنها کمک میکند از خطرات احتمالی دوری کنند.
از صداهای بلند گرفته تا تاریکی، کودکان در مراحل مختلف رشد، با انواع مختلفی از ترسها روبهرو میشوند.
این احساس گاه میتواند به رشد هوشیاری و مهارتهای مقابلهای کودک کمک کند، اما در مواردی که شدید یا پایدار باشد، میتواند تأثیری منفی بر روان و رفتار کودک بگذارد. شناخت انواع ترس در کودکان، گامی مؤثر در درک بهتر آنها و ایجاد حس امنیت در محیط خانواده است.
در این مطلب از کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه، به بررسی انواع ترسهایی که کودکان در سنین مختلف تجربه میکنند، میپردازیم. از ترسهای رایجی که با رشد طبیعی کودک همراه هستند تا ترسهایی که ممکن است نیاز به توجه و حمایت ویژه داشته باشند.
با همراهی در این مطلب، اطلاعاتی کاربردی درباره انواع ترس در سنین مختلف و روشهای مدیریت آنها به دست خواهید آورد.
انواع ترس در کودکان کداماند؟
ترس، احساسی طبیعی و بخشی از فرایند رشد کودکان است که به آنها کمک میکند از خطرات احتمالی دوری کنند.
این احساس معمولاً ناشی از ناآگاهی یا تجربههای جدیدی است که کودک با آنها روبهرو میشود. برای مثال، صداهای بلند، تاریکی یا مواجهه با افراد غریبه میتواند در ذهن کودک بهعنوان یک تهدید ثبت شده باشد و باعث ترس و استرس شود.
اگرچه در بسیاری از موارد، این ترسها گذرا و طبیعی هستند، اما گاهی ممکن است شدت یا تداوم آنها بر زندگی روزمره کودک تأثیر منفی بگذارد.
درک این احساس و شناسایی انواع مختلف آن به والدین و مربیان کمک میکند تا کودک را بهتر در مسیر مدیریت و غلبه بر این ترسها یاری کنند. در ادامه مطلب از کلینیک روانشناسی و مشاوره جوانه به هریک از انواع ترس در کودکان میپردازیم:
۱.ترس از تاریکی
ترس از تاریکی در کودکان یکی از شایع ترین انواع ترس در کودکان است که معمولاً در سنین ۲ تا ۶ سالگی بیشتر دیده میشود.
این ترس زمانی اتفاق میافتد که کودک در محیطی تاریک قرار میگیرد و احساس ناامنی یا نگرانی میکند. دلیل اصلی این ترس معمولاً ناشی از تخیل فعال کودکان است که در تاریکی، چیزهای ناشناخته یا خطرناکی را تصور میکنند.
برای مثال، وقتی چراغ اتاق خاموش میشود، کودک ممکن است فکر کند که یک هیولا زیر تختش پنهان شده یا سایهای روی دیوار شبیه یک موجود ترسناک است.
حتی ممکن است صداهای عادی مانند صدای باد یا جیرجیر درِ کمد در تاریکی برای او تهدیدآمیز به نظر برسد.
این ترس کاملاً طبیعی است و با ایجاد محیطی آرام و امن، مثل روشن گذاشتن چراغ خواب یا همراهی والدین هنگام خواب، میتوان به کودک کمک کرد تا بهتدریج این ترس را پشت سر بگذارد.
۲. ترس از جنگ
ترس از جنگ در کودکان معمولاً ناشی از دیدن تصاویر یا شنیدن اخبار مربوط به جنگ، تجربه مستقیم آن، یا شنیدن صحبتهای نگرانکننده بزرگترها است.
این ترس ممکن است باعث شود کودک احساس ناامنی کرده و نگران خود، خانواده یا خانهاش باشد. برای مثال، کودکی که صدای انفجار را از تلویزیون میشنود یا فیلمهایی از جنگ میبیند، ممکن است تصور کند این اتفاقها بهزودی برای او نیز رخ خواهد داد.
این انواع ترس در کودکان میتواند با پرسیدن سؤالهای مکرر مثل “اگر جنگ به خانه ما بیاید چه؟” یا کابوسهای شبانه بروز پیدا کند. در چنین مواقعی، والدین میتوانند با ایجاد فضایی امن و توضیحات ساده و آرامشبخش، به کودک کمک کنند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشد. میتوان گفت: “اینجا در امان هستی و همیشه مراقب تو هستیم.

ترس از بیماری و مرگ
این نوع ترس زمانی ایجاد میشود که کودک نگران بیمار شدن خود یا دیگران، یا از دست دادن عزیزانش باشد.
کودکان ممکن است به دلیل تجربههای مستقیم، مانند بیماری یکی از اعضای خانواده، یا شنیدن اخبار ناخوشایند درباره مرگ، با این ترس روبهرو شوند. این احساس در سنین مختلف میتواند متفاوت باشد؛ مثلاً کودکان خردسال ممکن است مفهوم مرگ را بهدرستی درک نکنند و آن را بهعنوان یک پدیده موقت ببینند، اما کودکان بزرگتر معمولاً بیشتر نگران نهایی بودن آن هستند.
فرض کنید کودکی میبیند که یکی از اعضای خانوادهاش بیمار شده است یا در بیمارستان بستری شده. این اتفاق میتواند باعث شود او مرتب از والدین بپرسد: «آیا او خوب میشود؟» یا حتی به طور مکرر علائم بیماری را در خودش جستجو کند.
یا اگر کودک در یک برنامه تلویزیونی صحنهای از مرگ شخصی را ببیند، ممکن است بترسد و از والدینش بپرسد: «آیا شما هم ممکن است بمیرید؟» این پرسشها و نگرانیها طبیعی هستند، اما نیاز به توجه و پاسخگویی آرام و اطمینانبخش دارند.
۴.ترس از جدایی و طلاق والدین
کودکان معمولاً به خانواده و والدین خود وابستگی عاطفی زیادی دارند و تصور جدا شدن یا طلاق آنها میتواند برایشان بسیار ترسناک باشد. این ترس معمولاً با نگرانی از دست دادن امنیت، عشق، و ثبات در زندگی همراه است. کودکان ممکن است فکر کنند که پس از جدایی، یکی از والدین را از دست خواهند داد یا دیگر مورد محبت قرار نمیگیرند.
برای مثال، یک کودک ممکن است بگوید: “اگر مامان و بابا از هم جدا شوند، من باید پیش کدامشان بمانم؟ آیا دیگری مرا فراموش میکند؟” این نگرانیها میتوانند باعث اضطراب، گوشهگیری، یا حتی تغییر در رفتار کودک شوند، مثلاً ممکن است بهانهگیرتر شوند یا شبها به سختی بخوابند.
در چنین مواقعی، والدین باید با صبر و صداقت، شرایط را برای کودک توضیح دهند و به او اطمینان دهند که همچنان هر دو دوستش دارند و از او مراقبت خواهند کرد، حتی اگر زندگیشان تغییر کند. این رفتار به کودک کمک میکند تا احساس امنیت بیشتری کند و با تغییرات بهتر کنار بیاید.
۵. ترس از موجودات خیالی (ارواح و هیولا)
کودکان، بهویژه در سنین پیشدبستانی و اوایل دبستان، تخیل بسیار قوی دارند. آنها ممکن است موجوداتی مانند ارواح، هیولاها یا حتی شخصیتهای ترسناک کارتونی را واقعی تصور کنند.
این ترس معمولاً زمانی ایجاد میشود که کودک داستانی ترسناک بشنود، فیلمی ببیند یا چیزی از محیطش را اشتباه تفسیر کند. مثلاً یک سایه در تاریکی ممکن است برای او شبیه یک هیولا به نظر برسد.
به عنوان مثال، کودکی که شبها از زیر تختش میترسد، ممکن است فکر کند هیولایی زیر تخت پنهان شده است. این نوع ترس طبیعی است و معمولاً با حمایت و آرامش والدین کاهش مییابد. والدین میتوانند با توضیح دادن واقعیات، روشن کردن اتاق یا همراهی هنگام خواب، به کودک کمک کنند تا احساس امنیت بیشتری کند و ترس او کاهش یابد.
۶. ترس از صداهای بلند
ترس از صداهای بلند یکی از انواع ترس در کودکان است که به ویژه در سنین پایین دیده میشود. این ترس ممکن است به دلایل مختلفی مانند تجربههای ناخوشایند در گذشته، یا حساسیت بیشتر به صداها بروز کند.
برای مثال، کودکی ممکن است از صدای رعد و برق یا صدای جاروبرقی بترسد. هنگامی که کودک با این صداها مواجه میشود، ممکن است با اضطراب یا نگرانی شروع به گریه کند یا حتی از محیطی که این صداها در آن هستند دوری کند.
این نوع ترس معمولاً طبیعی است و بسیاری از کودکان در دوران رشد خود از صداهای بلند میترسند. با این حال، اگر ترس از صداهای بلند ادامه پیدا کند یا شدت پیدا کند، ممکن است نیاز به توجه بیشتری از سوی والدین یا مشاوران داشته باشد تا این ترس به مشکلی بزرگتر تبدیل نشود.
۷. ترس از غریبهها
ترس از غریبهها یک نوع ترس طبیعی است که بیشتر در کودکان دیده میشود. این ترس زمانی بروز میکند که کودک یا فردی با کسانی روبهرو میشود که آنها را نمیشناسد و احساس میکند که ممکن است خطرناک باشند.
مثلاً زمانی که یک کودک کوچک به پارک میرود و یک نفر غریبه به سمت او میآید، ممکن است کودک احساس ترس کند و به مادرش پناه ببرد.
این انواع ترس در کودکان میتواند به صورت گریه کردن، پنهان شدن پشت والدین یا حتی اجتناب از صحبت با افراد جدید نشان داده شود.
معمولاً این نوع ترس زمانی که کودک بزرگتر میشود و بیشتر با افراد جدید آشنا میشود، کاهش پیدا میکند. ترس از غریبهها به کودک کمک میکند تا از موقعیتهای خطرناک اجتناب کند، اما اگر این ترس خیلی شدید باشد و مانع از برقراری ارتباط کودک با دیگران شود، ممکن است نیاز به توجه بیشتر و حتی مشاوره داشته باشد.

۸. ترس از حیوانات
ترس از حیوانات در کودکان یکی از انواع ترسهای رایج است که میتواند به دلایل مختلفی مانند تجربههای منفی یا تصورات خیالی شکل بگیرد.
مثلاً کودک ممکن است از دیدن سگهای بزرگ بترسد؛ چون در گذشته تجربهای ناخوشایند از نزدیک شدن یک سگ داشته است یا حتی ممکن است فقط از طریق داستانها یا برنامههای تلویزیونی ترسیده باشد.
این ترسها معمولاً در سنین پایینتر بیشتر دیده میشود و ممکن است باعث اضطراب و نگرانی در کودک شود. به عنوان مثال، اگر کودکی به پارک برود و از دیدن یک گربه یا سگ بترسد، ممکن است به مادر یا پدر خود بچسبد یا شروع به گریه کند.
این ترسها ممکن است موقت باشند و با کمک والدین و آموزش مناسب کاهش یابند. برای مثال، اگر کودک در موقعیتهایی که از حیوانات میترسد، حمایت و آرامش ببیند و به تدریج به این حیوانات نزدیک شود، ممکن است ترس او کمتر شود و احساس امنیت بیشتری داشته باشد.
۹. ترس از آب در کودکان
ترس از آب در کودکان یکی از ترسهای رایج است که میتواند به دلایل مختلفی مانند تجربههای ناخوشایند در آب یا شنیدن داستانهای ترسناک در مورد آب ایجاد شود.
این ترس ممکن است به صورت ترس از شنا کردن، رفتن به استخر یا حتی قرار گرفتن در اطراف آب بروز کند. به عنوان مثال، یک کودک ممکن است بعد از افتادن به داخل استخر یا شنیدن داستانهایی درباره غرق شدن از آب بترسد و از رفتن به نزدیک آب خودداری کند.
این نوع ترس معمولاً موقتی است و با مرور زمان و با کمک والدین و مربیان میتوان آن را کاهش داد. اگر کودک در محیطی امن و با حمایت والدین احساس راحتی کند، میتواند این ترس را پشت سر بگذارد.
۱۰. ترس از امتحان
ترس از امتحان یا اضطراب امتحانی یکی از مشکلات رایج در کودکان است که میتواند باعث نگرانی و استرس شدید در آنها شود. این ترس ممکن است به دلایل مختلفی مانند ترس از شکست، نداشتن آمادگی کافی یا فشارهای محیطی به وجود آید.
به عنوان مثال، یک کودک ممکن است از این بترسد که اگر در امتحان خوب عمل نکند، والدین یا معلمانش ناراحت شوند.
این احساس میتواند باعث شود کودک قبل از امتحان خواب کافی نداشته باشد، اشتهایش کاهش یابد یا حتی از رفتن به مدرسه خودداری کند.
مثلاً یک کودک به نام علی همیشه قبل از امتحان ریاضی احساس میکند که نمیتواند به خوبی پاسخ بدهد و فکر میکند که ممکن است نتواند نمره خوبی بگیرد.
این انواع ترس در کودکان باعث میشود که علی در روزهای قبل از امتحان خیلی نگران باشد و حتی نتواند درس بخواند. این نوع اضطراب میتواند تأثیر منفی بر عملکرد کودک داشته باشد و لازم است که والدین و معلمان برای کمک به آنها روشهای کاهش استرس و تقویت اعتماد به نفس را به کار ببرند.
۱۱. ترس از پزشکان یا آمپول
ترس از پزشکان یا آمپول یکی از انواع ترس در کودکان است که ممکن است به دلایل مختلفی مانند تجربههای ناخوشایند قبلی یا حتی شنیدهها و دیدن ترس و اضطراب والدین یا اطرافیان از چنین موقعیتهایی ایجاد شود.
مثلا کودکی که برای اولین بار به دکتر میرود و آمپولی به او زده میشود، ممکن است این تجربه را به عنوان یک تهدید و دردناک به یاد بیاورد. این ترس میتواند در آینده او را از رفتن به پزشک یا انجام درمانهای لازم بازدارد.
در بعضی موارد، کودکان ممکن است به دیدن آمپول یا حتی تجهیزات پزشکی خاص مانند دماسنج و تزریق سرم حساسیت زیادی نشان دهند.
این نوع ترس طبیعی است و معمولاً با گذر زمان و تکرار آرامبخش تجربهها، به تدریج کاهش مییابد، اما در صورتی که شدت یابد، نیاز به توجه و حمایت از والدین و متخصصین دارد.

۱۲. ترس از تنهایی
ترس از تنهایی یکی از احساسات طبیعی در کودکان است که معمولاً در سنین پایینتر دیده میشود. وقتی کودک با این ترس روبهرو میشود، ممکن است از رفتن به خواب یا ماندن در اتاق خودش بترسد و حتی بخواهد مادر یا پدرش در کنار او باشند.
برای مثال، ممکن است وقتی مادر برای چند دقیقه از اتاق خارج شود، کودک احساس کند که تنها و رها شده است و این باعث اضطراب او میشود.
این انواع ترس در کودکان معمولاً در دوران پیشدبستانی شایع است و به مرور زمان با رشد کودک و افزایش اعتماد به نفس، کاهش مییابد. والدین میتوانند با ایجاد محیطی امن و آرام برای کودک و تدریجی کردن جدا شدن از او، به کاهش این ترس کمک کنند.
۱۳. ترس از تنهایی
ترس از تنهایی یکی از احساسات طبیعی در کودکان است که معمولاً در سنین پایینتر دیده میشود. وقتی کودک با این ترس روبهرو میشود، ممکن است از رفتن به خواب یا ماندن در اتاق خودش بترسد و حتی بخواهد مادر یا پدرش در کنار او باشند.
برای مثال، ممکن است وقتی مادر برای چند دقیقه از اتاق خارج شود، کودک احساس کند که تنها و رها شده است و این باعث اضطراب او میشود.
این انواع ترس در کودکان معمولاً در دوران پیشدبستانی شایع است و به مرور زمان با رشد کودک و افزایش اعتماد به نفس، کاهش مییابد. والدین میتوانند با ایجاد محیطی امن و آرام برای کودک و تدریجی کردن جدا شدن از او، به کاهش این ترس کمک کنند.
انواع ترس در کودکان در سنین مختلف را بشناسید!
انواع ترس در کودکان زیر ۳ سال
کودکان زیر سه سال معمولاً از غریبهها، صداهای بلند و افرادی که لباسهای عجیب و غریب پوشیدهاند، میترسند.
ترس از غریبهها:
کودکان و نوزادان میتوانند چهره والدین خود را از چهره افراد ناشناس تشخیص دهند. ترس از غریبهها در سنین زیر دو سال بهویژه در حدود ۶ تا ۸ ماهگی به طور خاص به شکل اضطراب جدایی ظاهر میشود.
این انواع ترس در کودکان میتواند مفید باشد، چرا که با شروع سینهخیز رفتن یا راه رفتن کودک، او را از دور شدن از والدین خود باز میدارد. معمولاً این ترس تا حدود دو سالگی ادامه مییابد.
ترس از صداهای بلند:
سیستم حسی در نوزادان هنوز به طور کامل تکامل نیافته است. به همین دلیل، صداهای بلند یا ناگهانی میتوانند موجب ترس و گریه آنها شوند. برای مثال، صدای سیفون توالت، رعد و برق، جاروبرقی یا دزدگیر ماشین میتواند برای کودکان زیر سه سال ترسآور باشد.
انواع ترس در کودکان ۳ تا ۴ ساله
در کودکان پیشدبستانی، ترسها میتوانند به اشکال مختلفی بروز پیدا کنند، مانند ترس از حیوانات و سگها، ترس از تاریکی یا تغییرات محیطی. در این سنین، برخی کودکان حتی از دفع مدفوع خود احساس نگرانی میکنند و ممکن است دچار یبوست شوند. ترس از دفع مدفوع در کودکان ۲ تا ۴ ساله بسیار رایج است.
انواع ترس در کودکان هرکدام سن خاصی برای بروز دارند و الگوی خاص خود را دنبال میکنند. اگر این ترسها به حدی برسند که موجب اختلال در فعالیتهای روزانه کودک شوند، لازم است که والدین وارد عمل شوند و اقدامات درمانی را شروع کنند.
ترس از تاریکی در کودکان ۳ ساله به طور ویژه شایع است. به عنوان مثال، اگر فرزند شما شبها به سختی میخوابد یا به طور مداوم بهانهگیری میکند به دلیل احساس ترس، نیاز به مداخله تخصصی و درمان وجود دارد.
انواع ترس در کودکان ۱۰ساله
انواع ترس در کودکان یکی از مسائلی است که میتواند برای والدین نگرانکننده باشد و تأثیر زیادی بر زندگی خانواده بگذارد. بسیاری از والدین برای کمک به رفع ترسهای کودک خود به روانشناس یا روانپزشک مراجعه میکنند یا از داروها استفاده میکنند.
در حالی که بعضی از ترسها در کودکان کاملاً طبیعی و عادی هستند و نباید باعث نگرانی شوند. مشاهده ترسهایی که مرتبط با سن کودک هستند، امری طبیعی است و والدین نباید نگران شوند.
با این حال، اگر انواع ترس در کودکان بیش از دو سال ادامه پیدا کند، والدین باید برای درمان آن اقدام کنند. در واقع هیچ ترسی نباید بیشتر از دو سال در یک کودک باقی بماند. در ادامه، سه نوع رایج ترس در کودکان ۱۰ ساله را بررسی میکنیم:
۱. حوادث ناگهانی:
- کودکان ۱۰ ساله بیشتر اتفاقات و اخبار را درک میکنند و درباره آنها فکر میکنند، اما هنوز مفاهیم پیچیدهای مانند تصادفات، طوفانها یا حملات تروریستی را به طور کامل نمیفهمند. این کودکان ممکن است با شنیدن چنین اخباری یا دیدن تصاویر آنها احساس ترس کنند.
۲. بیماری یا مرگ:
انواع ترس در کودکان از حدود ۷ سالگی شروع به پرسیدن سوالات درباره مرگ میکنند و در سن ۱۰ سالگی اغلب مفاهیم مرتبط با مرگ را درک کردهاند. این کودکان ممکن است تجربه از دست دادن یک عزیز را داشته باشند و متوجه شوند که پدر و مادرشان ممکن است روزی از دنیا بروند.
۳. حیوانات ترسناک:
کودکان ۱۰ ساله به طور طبیعی از برخی حیوانات مانند مارها یا عنکبوتها میترسند. این ترس ریشه در تخیل آنها ندارد و این کودکان میتوانند خطرات واقعی را از غیر واقعی تشخیص دهند.
در کودکان ۸ساله، ترسها کمتر به تخیلات مربوط میشوند و بیشتر از خطرات واقعی مثل بلایای طبیعی، حضور افراد ناشناس، دزدها و مرگ عزیزان میترسند. این کودکان ممکن است از شکست تحصیلی یا حضور در جمع نیز احساس ترس کنند.
۴. ترس از عصبانیت معلم
مدرسه برای کودکان دبستانی یک تجربه تازه است و چون آنها هنوز با قوانین مدرسه آشنا نیستند، ممکن است بدون قصد از خط قرمزها عبور کنند. در این شرایط، کودک ممکن است نگرانیهای خود را در قالب داستانهایی درباره همکلاسیهایش بیان کند. او ممکن است شاهد تنبیه همکلاسیها باشد و از این بترسد که نوبت او شود.
۵. ترس از بیماری یا آسیب دیدن
در این سن، کودک توانایی به خاطر سپردن و یادآوری تجربیات گذشته را پیدا کرده است؛ بنابراین اگر تجربهای از بیماری یا جراحت داشته باشد، ممکن است از تکرار آن شرایط نگران باشد. به عنوان مثال، ترس از دندانپزشکی یا آمپول زدن در این سن شایع است.
۶. کابوسها
کودک در این سن هنوز در حال یادگیری تفاوت میان واقعیت و تخیل است. وقتی او کابوس میبیند، ممکن است احساس کند که آن اتفاقات واقعی هستند.

روشهایی برای پیشگیری از عمیق شدن ترس در کودکان
۱. واکنش بیش از حد نشان ندهید
در حالی که نادیده گرفتن ترسهای کودک نادرست است، باید از واکنشهای افراطی نیز خودداری کنید. یک پاسخ منطقی و آرام به ترسهای کودک میتواند کمک کند تا این احساسات در او تقویت نشوند و از پیشرفت آنها جلوگیری شود.
۲. حمایت عاطفی از کودک
اگر کودک از وجود هیولای زیر تختخوابش میترسد، به او اطمینان دهید که چنین چیزی وجود ندارد. سپس او را تشویق کنید که با آرامش و در حضور شما زیر تخت را بررسی کند.
۳. تقویت رفتارهای شجاعانه در کودک
برای کاهش ترس در کودکان، تحسین و تشویق رفتارهای شجاعانه اهمیت زیادی دارد.
وقتی فرزندتان از کنار شما بلند میشود تا با موقعیت یا حیوانی جدید روبهرو شود، او را تشویق کنید.
به نحوه برخورد کودک با موقعیتهای مختلف توجه کنید، او را برای شجاعتش تحسین کنید و با او رابطه محبتآمیز برقرار کنید. این کار باعث میشود کودک در مواجهه با ترسهای خود در آینده نیز اعتماد به نفس پیدا کند.
ترس از تاریکی، تغییرات جوی، موجودات عجیب، افراد غریبه، کابوسها، جدایی از والدین، ترس از تنهایی و مواردی مشابه از انواع ترس در کودکان به شمار میآیند.
کودکان ممکن است در هنگام ترس رفتارهایی نظیر چنگ زدن، جیغ زدن، عرق کردن، جویدن ناخن، بیاختیاری، شب ادراری و سایر نشانهها را از خود نشان دهند.ود.
برای درمان ترس در کودکان میتوان از روشهایی مانند افزایش اعتماد به نفس، دارودرمانی، حساسیتزدایی و تکنیکهای مشابه استفاده کرد.
تمام ترسها مضر نیستند؛ برخی از ترسها به کودکان کمک میکنند تا برای مواجهه با محیطهای جدید و بزرگتر آماده شوند و به رشد آنها کمک میکنند.
سخن پایانی
در نهایت، انواع ترس در کودکان بخش طبیعی و مهمی از رشد آنها هستند و با گذشت زمان و تجربههای مختلف، بسیاری از این ترسها کاهش یافته یا به تدریج از بین میروند.
درک والدین از این موضوع و پاسخدهی منطقی و حمایتگرانه به ترسهای کودک، نقش مهمی در مدیریت و کاهش این احساسات دارد.
با تشویق به شجاعت و کمک به کودک در مواجهه با ترسهایش، میتوان او را به سمت رشد عاطفی و روانی سالم هدایت کرد.
همچنین، در صورتی که ترسها ادامهدار و مشکلساز شوند، مشاوره و درمانهای تخصصی میتوانند کمک شایانی به رفع آنها کنند و از تأثیرات منفی احتمالی در آینده جلوگیری کنند.