کلینیک سلامت روان جوانه
کلینیک سلامت روان جوانه

۱۱ مورد از انواع خودشیفتگی سالم و ناسالم را بشناسید!

چکیده مطلب:

خودشیفتگی یا نارسیسیسم، یک اختلال شخصیتی است که با تمرکز بیش از حد بر خود، احساس برتری نسبت به دیگران و نیاز شدید به تحسین تعریف می‌شود. این اختلال در افراد مختلف به شکل‌های متفاوتی بروز پیدا می‌کند و به همین دلیل انواع مختلفی از خودشیفتگی وجود دارد. که در ادامه این مطلب به همه آن ها اشاره خواهیم کرد. کلینیک روان‌شناسی و مشاوره جوانه به عنوان یک مرکز تخصصی در زمینه درمان اختلالات شخصیتی، به افرادی که از خودشیفتگی رنج می‌برند کمک می‌کند. این کلینیک با ارائه خدمات مشاوره و روان‌درمانی تخصصی، به افراد کمک می‌کند تا خودآگاهی خود را افزایش دهند، احساسات خود را بهتر مدیریت کنند و مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشند.کلینیک جوانه، جایی که زندگی دوباره سبز می‌شود!🌱

.

۱۱ مورد از انواع خودشیفتگی سالم و ناسالم را بشناسید!

خودشیفتگی، مفهومی پیچیده و چندبعدی در روان‌شناسی است که به عنوان یکی از ویژگی‌های شخصیتی انسان شناخته می‌شود. 

این ویژگی می‌تواند در طیفی از رفتارهای سالم و قابل‌قبول تا الگوهای مخرب و ناسالم ظاهر شود. آشنایی با انواع خودشیفتگی نه تنها به درک بهتر از رفتارهای فردی و اجتماعی کمک می‌کند، بلکه به ما امکان می‌دهد تأثیرات این ویژگی را بر روابط انسانی نیز بشناسیم. 

خودشیفتگی می‌تواند به شکل‌های مختلف، از اعتمادبه‌نفس سالم و سازنده تا نوعی رفتار آسیب‌رسان که روابط و تعاملات را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، ظاهر شود.

در این مطلب از کلینیک روان‌شناسی و مشاوره جوانه، به بررسی جامع انواع خودشیفتگی می‌پردازیم و ویژگی‌ها، عوامل شکل‌گیری و تأثیرات هر یک را تحلیل خواهیم کرد. 

از خودشیفتگی سالم که در تقویت شخصیت و موفقیت فردی نقش دارد، تا انواع شدیدتر مانند خودشیفتگی بزرگ‌منشانه، آسیب‌پذیر و بدخیم که می‌توانند آسیب‌های جدی به فرد و دیگران وارد کنند، هر نوع دارای مشخصه‌های خاصی است. 

شناخت این تفاوت‌ها به ما کمک می‌کند تا نه تنها رفتارهای خودشیفته را بهتر درک کنیم، بلکه راه‌های مؤثری برای مدیریت آن‌ها بیابیم.

۱۱ مورد از انواع خودشیفتگی سالم و ناسالم را بشناسید!

انواع خودشیفتگی می‌تواند در افراد مختلف به شکل‌های متفاوتی ظاهر شود، زیرا این ویژگی شخصیتی در یک طیف گسترده قرار دارد. 

دو نوع اصلی از خودشیفتگی وجود دارد که شامل خودشیفتگی بزرگ‌منشانه و خودشیفتگی آسیب‌پذیر است. علاوه بر این، انواع فرعی و غیررسمی دیگری از خودشیفتگی نیز وجود دارد که به طور محاوره‌ای برای توصیف رفتارهای خاص به کار می‌روند.

افرادی که تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) دارند، ممکن است رفتارها و ویژگی‌های بسیار متفاوتی نشان دهند. 

اگرچه اختلال شخصیت خودشیفته به عنوان یک تشخیص رسمی در کتابچه DSM-5 تعریف شده است، اما انواع خاص‌تر و محاوره‌ای خودشیفتگی کمک می‌کنند تا رفتارهای متداول و شناخته‌شده‌تر این افراد بهتر شناسایی شوند.

در ادامه، به ۱۱ نوع رایج از شخصیت‌های خودشیفته  سالم و ناسالم اشاره خواهیم کرد که به ما کمک می‌کنند درک بهتری از این طیف شخصیتی پیدا کنیم:

۱.خودشیفتگی سالم: راهی برای رشد شخصی و روابط مثبت

ممکن است شنیدن عبارت “خودشیفتگی سالم” کمی عجیب به نظر برسد، اما داشتن خودشیفتگی به شکل مثبت و سازنده می‌تواند در بسیاری از جنبه‌های زندگی فردی و اجتماعی ما مؤثر باشد. 

در حقیقت، خودشیفتگی سالم به معنای داشتن احساس قوی از خودارزشمندی است که ریشه در واقعیت و نه در خیال یا آرزوهای بی‌اساس دارد .

 این نوع از خودشیفتگی به فرد کمک می‌کند تا به عنوان یک بزرگسال سالم و با اعتماد به نفس در جامعه حضور پیدا کند، اهداف شخصی خود را دنبال کند و در کنار آن از روابط مثبت با دیگران لذت ببرد.

افرادی که دارای خودشیفتگی سالم هستند، قادرند نیازهای خود را شناسایی کرده و آن‌ها را اولویت‌بندی کنند، بدون اینکه احساس گناه کنند. 

آن‌ها موفقیت‌های خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند، اما این کار را نه برای جلب توجه یا تحسین، بلکه برای ایجاد ارتباطات مثبت و مؤثر انجام می‌دهند. 

این افراد اعتماد به نفس دارند و توانایی انعطاف‌پذیری و پشتکار را در مواجهه با چالش‌ها نشان می‌دهند. همچنین، آن‌ها برای جذب دوستان و شرکای اجتماعی به ویژگی‌هایی مانند کاریزما و بزرگ‌نمایی تکیه نمی‌کنند، بلکه به ویژگی‌هایی مانند صداقت، رشد شخصی و احترام متقابل در روابطشان اهمیت می‌دهند.

علائم خودشیفتگی سالم عبارتنداز:

  1. احساس قوی از خودارزشمندی
  2. اولویت دادن به نیازهای خود بدون احساس گناه
  3. توانایی اشتراک‌گذاری موفقیت‌ها با دیگران
  4. اعتماد به نفس و انعطاف‌پذیری
  5. پشتکار در رسیدن به اهداف
  6. ایجاد روابط مثبت و بدون نیاز به تحسین مداوم
  7. ارزش‌گذاری بر مرزهای سالم در روابط
  8. تعهد به رشد شخصی
  9. احترام به نیازهای خود و دیگران
 

کلید موفقیت در خودشیفتگی سالم

به یاد داشته باشید که خودشیفتگی سالم نه تنها به رشد فردی کمک می‌کند، بلکه روابط انسانی را تقویت می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که در کنار دیگران بهترین نسخه از خودتان باشید.

انواع خودشیفتگی ناسالم

انواع خودشیفتگی ناسالم شامل رفتارهایی است که ممکن است بر اساس خودبزرگ‌بینی، عدم پذیرش انتقاد و بی‌توجهی به نیازهای دیگران شکل گیرد. این نوع خودشیفتگی می‌تواند روابط فردی را مختل کرده و به مشکلات روانی و اجتماعی منجر شود که شامل موارد زیر است:

۲. خودشیفتگی آشکار

خودشیفتگی آشکار، که گاهی از آن به عنوان یکی از انواع خودشیفتگی بزرگ بینی نسبت به خود نیز یاد می‌شود، رایج‌ترین نوعی است که بسیاری از مردم هنگام تصور یک فرد خودشیفته به ذهنشان می‌رسد. 

این افراد معمولاً رفتارهایشان به گونه‌ای است که به راحتی قابل شناسایی هستند. آن‌ها اغلب سرسخت، برون‌گرا، اجتماعی و به شدت خودمحور به نظر می‌رسند. رفتارهای خودشیفته آن‌ها آشکار بوده و تأثیرات قابل‌توجهی بر تعاملات و روابطشان با دیگران می‌گذارد.

فردی که دچار خودشیفتگی آشکار است، به طور مداوم نیاز به تأیید و تحسین دارد و برای جلب توجه دیگران تلاش می‌کند. 

او خود را برتر از دیگران می‌بیند و اغلب توانایی‌ها، هوش و دستاوردهای خود را بیش از حد واقعی ارزیابی می‌کند. این افراد معمولاً در همدلی با دیگران ناتوان هستند و نسبت به نیازهای اطرافیان بی‌توجه باقی می‌مانند.

برخی از ویژگی‌های رایج فرد مبتلا به خودشیفتگی آشکار عبارت‌اند از:

  • میل شدید به تعریف و تمجید
  • نیاز مداوم به جلب توجه
  • احساس متورم عزت نفس
  • بزرگنمایی توانایی‌ها و هوش خود
  • تسلط در روابط بین‌فردی
  • عدم توانایی در همدلی
  • بی‌توجهی به نیازهای دیگران
  • رفتار مغرورانه و پر سر و صدا
  • احساس برتری و مهم‌ترین فرد در هر موقعیت
  • اعتقاد به اینکه مستحق مزایای خاص است
  • اشتغال ذهنی مداوم به خود
 

فردی که خودشیفتگی آشکار دارد، ممکن است خود را از نظر هوش عاطفی نیز فراتر از واقعیت تصور کند و این خودپنداره نادرست می‌تواند بر تعاملاتش با دیگران تأثیر منفی بگذارد.

انواع خودشیفتگی

۳. خودشیفتگی پنهان (آسیب‌پذیر): چهره‌ای متفاوت از خودشیفتگی

خودشیفتگی پنهان، برخلاف خودشیفتگی آشکار، به طور ظریفی در رفتار افراد ظاهر می‌شود و معمولاً کمتر قابل مشاهده است. 

این انواع خودشیفتگی به جای رفتارهای برون‌گرا و نمایشی، درونی‌تر و پیچیده‌تر است. افراد دارای خودشیفتگی پنهان ممکن است در ظاهر فروتن یا آرام به نظر برسند، اما همچنان توجه زیادی به خود دارند و به دنبال تأیید و تحسین دیگران هستند. 

این نیاز به تحسین می‌تواند از طریق تمجیدهای غیرمستقیم یا صحبت درباره خود برای جلب حمایت دیگران بروز کند.

خودشیفته‌های پنهان معمولاً در پذیرش انتقاد مشکل دارند و به سرعت احساس ناامنی می‌کنند. آن‌ها اغلب نقش قربانی را بازی می‌کنند و مسئولیت مشکلات خود را به گردن دیگران می‌اندازند. 

این رفتارها می‌توانند باعث ایجاد تعارض در روابط شوند و بر عزت نفس آن‌ها تأثیر منفی بگذارند. شناخت این نوع خودشیفتگی به ما کمک می‌کند تا رفتارهای این افراد را بهتر درک کرده و ارتباط مؤثرتری با آن‌ها برقرار کنیم.

ویژگی‌های رایج خودشیفتگی پنهان عبارتند از:

  • درونگرا
  • مشکل در پذیرش انتقاد
  • احساس ناکافی بودن
  • بازی کردن نقش قربانی
  • شرمسار و سرزنش کردن دیگران
  • عزت نفس پایین
  • ناامنی و اعتمادبه‌نفس ضعیف
 

درک و شناسایی این انواع خودشیفتگی پنهان می‌تواند به بهبود روابط و کاهش تعارضات کمک کند. با حمایت و مشاوره تخصصی، افراد دارای این ویژگی می‌توانند به خودآگاهی بیشتری دست یابند و راه‌های سالم‌تری برای ارتباط با دیگران پیدا کنند.

۴. خودشیفتگی جمعی: ویژگی‌ها و تناقضات رفتاری

خودشیفتگی جمعی، یکی از انواع خودشیفتگی است که در آن فرد خود را به عنوان عضوی از یک گروه برتر یا خاص می‌بیند.

 این افراد اغلب ادعا می‌کنند که ارزش‌ها و اخلاقیات بالایی دارند و به عدالت بسیار اهمیت می‌دهند. با این حال، رفتارهای آن‌ها اغلب با این ادعاها مغایرت دارد. 

به عبارت دیگر، آن‌ها به جای عمل کردن بر اساس ارزش‌هایی که بیان می‌کنند، بیشتر به دنبال جلب توجه و کسب قدرت اجتماعی هستند.

یکی از ویژگی‌های بارز انواع خودشیفتگی جمعی، وجود شکاف عمیق بین گفتار و کردار است. این افراد ممکن است از خود به عنوان افرادی سخاوتمند، بخشنده و حتی مقدس یاد کنند، اما در عمل، بیشتر به منافع شخصی خود فکر می‌کنند. 

همچنین، آن‌ها به شدت به بی عدالتی حساس هستند و در مواجهه با آن، واکنش‌های احساسی شدیدی نشان می‌دهند. با این حال، این واکنش‌ها بیشتر ناشی از نگرانی برای عدالت نیست، بلکه به دلیل تهدید احساس برتری و جایگاه اجتماعی آن‌ها است.

نشانه‌های خودشیفتگی جمعی شامل موارد زیر است:

  • ادعای داشتن کد اخلاقی قوی و اعتقاد به عدالت
  • احساس برتری نسبت به دیگران و گروه‌های دیگر
  • حساسیت بالا به بی عدالتی
  • خود را سخاوتمند، بخشنده و/یا مقدس دانستن
  • ابراز خشم عاطفی در پاسخ به شرایط ناعادلانه
  • بیان ارزش‌های نوع‌دوستانه
  • عدم تطابق بین گفتار و کردار
  • انگیزه اصلی: جلب توجه، کسب قدرت اجتماعی و حفظ احساس برتری
 

خودشیفتگی جمعی می‌تواند در گروه‌ها و سازمان‌های مختلف، از جمله گروه‌های سیاسی، مذهبی و اجتماعی، مشاهده شود. این پدیده می‌تواند تأثیر مخربی بر روابط بین‌فردی و عملکرد گروه داشته باشد.

۵. خودشیفتگی آنتاگونیستی: یک زیرگروه متفاوت از خودشیفتگی آشکار

در برخی از تحقیقات روان‌شناسی، به نوعی خاص از خودشیفتگی آشکار اشاره شده است که به آن خودشیفتگی آنتاگونیستی می‌گویند. 

این نوع خودشیفتگی ویژگی‌ها و رفتارهای خاصی دارد که در آن فرد نه تنها به خود اهمیت می‌دهد بلکه با دیگران در تعارض است و تمایل به مقابله و رقابت شدید دارد. افراد با خودشیفتگی آنتاگونیستی به طور خاص، در روابط اجتماعی خود با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند. 

آن‌ها ممکن است دیگران را برای رسیدن به اهداف خود استثمار کنند و در عین حال، مشکلات اعتماد به دیگران و عدم بخشش را تجربه کنند. این ویژگی‌ها می‌تواند در روابط فردی و اجتماعی مشکلات جدی ایجاد کند و فرد را از تعاملات سالم و موثر با دیگران دور کند.

بر اساس تحقیقات صورت‌گرفته، ویژگی‌های زیر به وضوح در افراد با خودشیفتگی آنتاگونیستی مشاهده می‌شود:

  1. رقابت‌جویی شدید
  2. تمرکز بالا بر رقابت
  3. تمایل به مخالفت و مشاجره
  4. سوءاستفاده از دیگران
  5. مشکل یا عدم بخشش در روابط
  6. مشکلات در اعتماد به دیگران
 

این ویژگی‌های انواع خودشیفتگی می‌تواند منجر به اختلال در روابط فردی و اجتماعی شود و تأثیرات منفی در زندگی شخصی و حرفه‌ای فرد ایجاد کند.

۶. خودشیفتگی بدخیم: جدی‌ترین نوع خودشیفتگی

خودشیفتگی بدخیم، شدیدترین و پیچیده‌ترین نوع خودشیفتگی است که در واقع ترکیبی از ویژگی‌های خودشیفتگی و اختلال شخصیت ضداجتماعی به شمار می‌رود. 

این افراد نه تنها به توجه و تایید نیاز دارند، بلکه برای برآوردن این نیازها از هر وسیله‌ای، حتی رفتارهای آسیب‌زننده استفاده می‌کنند.

این انواع خودشیفتگی به دلیل ویژگی‌های روانی پیچیده‌ای که دارد، اغلب به‌راحتی شناسایی نمی‌شود. در واقع، تا کنون هیچ روش ساختاریافته‌ای برای شناسایی خودشیفتگی بدخیم در تحقیقات رسمی وجود نداشته است، که این موضوع تشخیص و درمان آن را دشوار می‌کند. 

مطالعه‌ای نشان داده است که افراد مبتلا به خودشیفتگی بدخیم، معمولاً از ویژگی‌هایی چون گرایش‌های پارانوئید، علائم روان‌پریشی و تمایل به رفتارهای سادیستی برخوردارند. 

همچنین، افراد مبتلا به این نوع خودشیفتگی نسبت به افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند، کمتر در بهبود وضعیت اضطراب و عملکرد اجتماعی موفق هستند.

در ادامه، به برخی از علائم و ویژگی‌های رایج خودشیفتگی بدخیم اشاره می‌کنیم:

  1. نمایش علائم پارانویا، از جمله ترس از مسخره شدن توسط دیگران
  2. رفتار پرخاشگرانه با دیگران
  3. تمایل به لذت بردن از درد و رنج دیگران (سادیسم)
  4. کینه‌توزی و تمایل به انتقام گرفتن
  5. تحمل صفر برای انتقاد و عدم توانایی در مدیریت آن
 

افراد مبتلا به خودشیفتگی بدخیم نیازمند درمان‌های روان‌شناختی تخصصی هستند تا بتوانند رفتارهای آسیب‌زا و الگوهای منفی خود را تغییر دهند. 

درمان‌های شناختی-رفتاری و روان‌درمانی می‌توانند در بهبود کیفیت زندگی این افراد و کاهش تأثیرات منفی آن بر روابط‌شان مؤثر باشند.

انواع خودشیفتگی

۷. خودشیفتگی بیش از حد هوشیار

خودشیفتگی بیش از حد هوشیار یکی از انواع خودشیفتگی است که  که در آن فرد به طور مداوم در حال رصد رفتارهای دیگران است تا نشانه‌هایی از انتقاد یا تحقیر را شناسایی کند. 

این ویژگی باعث می‌شود فرد نسبت به تهدیدات و خطرات احتمالی حساسیت بالایی داشته باشد و همیشه نگران طرد شدن یا بی‌احترامی باشد. 

خودشیفته‌های بیش از حد هوشیار به شدت از دیگران می‌ترسند که آن‌ها را رها کنند یا تحقیر کنند، و به همین دلیل در بسیاری از مواقع رفتارهای بی‌ضرری که از سوی دیگران انجام می‌شود، برایشان به شکل توهین و بی‌احترامی درمی‌آید.

این افراد نمی‌توانند به راحتی در کنار دیگران احساس راحتی کنند، زیرا همیشه به دنبال نشانه‌هایی از بی‌احترامی یا تهدید هستند. 

برای خودشیفته‌های بیش‌هوشیار، معاشرت و برقراری ارتباط اجتماعی می‌تواند بسیار دشوار و پر استرس باشد. در حالی که این افراد اعتقاد دارند که شایسته توجه و تحسین هستند، اما قادر به کنترل ترس‌ها و نگرانی‌های خود از طرد شدن یا رها شدن در محیط‌های اجتماعی نیستند.

علائم خودشیفتگی بیش از حد هوشیار شامل موارد زیر است:

  1. حساسیت شدید به انتقاد و طرد شدن
  2. تمایل به جستجوی نشانه‌های تحقیر در رفتارهای دیگران
  3. احساس درد و ناراحتی از معاشرت با دیگران
  4. نگرانی مداوم از رها شدن یا بی‌احترامی
  5. عدم توانایی در کنترل ترس‌های اجتماعی
  6. احساس شایستگی برای توجه و تحسین دیگران
  7. دشواری در آرامش و احساس راحتی در جمع‌ها
 

مواجهه با خودشیفتگی بیش از حد هوشیار نیاز به درک عمیق و حمایت دارد تا فرد بتواند با ترس‌ها و نگرانی‌های خود کنار بیاید. آگاهی از این ویژگی‌ها می‌تواند به ایجاد روابط سالم‌تر و مدیریت بهتر احساسات کمک کند.

۸. خودشیفتگی نمایشگاه‌گرا: جلب توجه به هر قیمتی

خودشیفتگی نمایشگاه‌گرا به افرادی گفته می‌شود که در تلاشند همیشه در مرکز توجه قرار گیرند و خود را در موقعیت‌هایی ببینند که همگان به آن‌ها نگاه می‌کنند. 

این افراد همواره به دنبال تحسین و تأیید دیگران هستند و برای جلب توجه تلاش زیادی می‌کنند. آن‌ها دوست دارند در جمع‌هایی حضور داشته باشند که به اندازه‌ای که خود را شگفت‌انگیز می‌بینند، دیگران هم از آن‌ها شگفت‌زده شوند. 

این انواع خودشیفتگی بیشتر در موقعیت‌های اجتماعی بروز پیدا می‌کند و خودشیفته‌های نمایشگاه‌گرا تلاش دارند تا همیشه در کانون توجه باشند و این توجه را از طریق رفتارهایی همچون بزرگ‌نمایی شخصیت خود، جلب کردن نگاه‌ها و تاکید بر ویژگی‌های خاص خود به دست آورند.

افرادی با این نوع خودشیفتگی، معمولاً می‌خواهند کنترل تمام وقایع و اتفاقات اطرافشان را در دست داشته باشند. آن‌ها تمایل دارند تا دیگران را هدایت کنند و به آن‌ها بگویند چگونه باید رفتار کنند یا چه چیزی بگویند. این افراد با اعتماد به نفس بالا باور دارند که دیگران باید آن‌ها را همان‌طور که خودشان می‌بینند، شایسته و خاص بدانند. 

در بسیاری از مواقع، این افراد در مهمانی‌ها و تجمعات اجتماعی تبدیل به مرکز توجه می‌شوند و خود را در موقعیت‌هایی می‌بینند که همه چشم‌ها به سمت آن‌هاست.

علائم خودشیفتگی نمایشگاه‌گرا شامل موارد زیر است:

  1. نیاز مداوم به جلب توجه و تحسین دیگران
  2. تمایل به مرکز توجه بودن در هر موقعیت اجتماعی
  3. رفتارهای بزرگ‌نمایانه و نمایش‌گرانه
  4. علاقه به کنترل داستان‌ها و موقعیت‌های اجتماعی
  5. تمایل به هدایت رفتار و گفتار دیگران
  6. باور به این که دیگران باید آن‌ها را خاص و شایسته بدانند
  7. نیاز به تأیید و ستایش مداوم از دیگران

۹. خودشیفتگی جنسی

خودشیفتگی جنسی نوعی اختلال است که در آن فرد تمایل دارد نیازهای جنسی خود را در اولویت قرار دهد و برای خود حقوق ویژه‌ای قائل است. 

خودشیفته‌های جنسی اغلب فاقد همدلی نسبت به شرکای جنسی خود هستند و رفتارهایی نشان می‌دهند که بیشتر بر تأمین نیازهای خودشان متمرکز است تا رضایت شریک. آنها ممکن است از خود تصویری بزرگ و متورم از احترام جنسی داشته باشند و انتظار دارند که به طور مداوم برای عملکرد جنسی خود تحسین شوند. 

یکی از ویژگی‌های دیگر آنها این است که احساس می‌کنند حق دارند در هر زمان و مکانی که می‌خواهند رابطه جنسی داشته باشند، بدون در نظر گرفتن خواسته‌ها یا احساسات شریک خود.

در ابتدای رابطه، ممکن است خودشیفته‌های جنسی به نظر برسند که رابطه‌ای عاشقانه و پرشور برقرار کرده‌اند. این خودشیفتگان معمولا از طریق نمایش رفتارهای جذاب و پرشور شریک زندگی خود را جلب می‌کنند، اما با گذر زمان، رابطه ممکن است به سمت یکطرفه، معامله‌گرانه و حتی تهاجمی حرکت کند. 

در حالی که ممکن است به نظر برسد که این افراد برای صمیمیت فیزیکی ارزش قائل هستند، در حقیقت آن‌ها با مشکل جدی در ایجاد یا دریافت صمیمیت عاطفی روبه‌رو هستند. این اختلال صمیمیتی می‌تواند به مانعی برای روابط طولانی‌مدت و عاطفی تبدیل شود.

علائم خودشیفتگی جنسی عبارتند از:

  • عدم همدلی با شریک جنسی
  • احساس نیاز به تحسین مکرر برای عملکرد جنسی
  • حس احترام متورم از خود در حوزه جنسی
  • انتظار داشتن رابطه جنسی در زمان و مکان دلخواه خود
  • دشواری در ایجاد یا دریافت صمیمیت عاطفی
  • رفتارهای یک طرفه و معامله‌گرانه در روابط جنسی
  • تمایل به برقراری روابط جنسی بدون توجه به نیازها یا خواسته‌های شریک
 

چرا خودشیفتگی جنسی می‌تواند تهدیدی برای روابط باشد؟ خودشیفتگی جنسی می‌تواند روابط عاطفی و فیزیکی را به چالش بکشد و باعث ایجاد مشکلات جدی در زمینه صمیمیت و ارتباطات میان فردی شود.

انواع خودشیفتگی

۱۰. خودشیفتگی انتقام‌جویانه: آشنایی با ویژگی‌ها و علائم آن

خودشیفتگی انتقام‌جویانه یکی از انواع خودشیفتگی است که به طور خاص به حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد، اختلاف نظرها و مرزها مربوط می‌شود. 

افرادی که دارای این نوع خودشیفتگی هستند، به طور شدید نسبت به طرد شدن، نقد یا هر نوع انتقاد احساس آسیب‌پذیری می‌کنند و این تجربیات را به صورت شخصی و جریحه‌دار کننده درک می‌کنند. 

این افراد تمایل دارند که احساسات خود را مخفی نگه دارند، اما در پشت این نقاب آرامش، ممکن است به سرعت به واکنش‌های تند و انتقام‌جویانه روی آورند. 

خودشیفتگان کینه دوز و انتقام‌جو اغلب احساس می‌کنند که دیگران به آن‌ها ظلم کرده‌اند و در پاسخ به این احساسات، ممکن است رفتارهایی مانند تخریب شهرت، باج‌گیری، یا حمله به فردی که به نظرشان بی‌احترامی کرده است، از خود نشان دهند.

یکی از ویژگی‌های خاص این انواع خودشیفتگی این است که حتی در صورتی که فردی از آن‌ها عذرخواهی کند یا اشتباه خود را تصحیح کند، همچنان ممکن است نسبت به فرد خاطی کینه به دل بگیرند و هیچ تمایلی به بخشش نداشته باشند. این رفتارهای انتقام‌جویانه معمولاً منجر به آسیب‌های جدی به روابط فردی و حرفه‌ای می‌شود.

علائم خودشیفتگی انتقام‌جویانه عبارتند از:

  1. حساسیت شدید به انتقاد یا اختلاف نظرها
  2. واکنش‌های افراطی به طرد شدن یا نقد
  3. حملات لفظی یا رفتاری به فرد خاطی
  4. تخریب شهرت یا موقعیت شغلی دیگران
  5. رفتارهای باج‌گیری یا تهدیدآمیز
  6. پاسخ‌های خشمگین و خودشیفته به نارضایتی‌ها
  7. کینه‌توزی بلندمدت حتی پس از عذرخواهی
  8. عدم تمایل به بخشش یا فراموش کردن آسیب‌های گذشته
  9. نیاز به کنترل یا تحقیر دیگران به دلیل احساسات خود
  10. احساس بی‌عدالتی یا ظلم از سوی دیگران
  11. رفتارهای مخرب یا خرابکارانه در پاسخ به ناکامی‌ها
  12. سخنان پشت‌سر دیگران یا ایجاد شایعات
  13. عدم انعطاف‌پذیری در دیدگاه‌های خود
  14. تمایل به استفاده از روابط برای انتقام‌گیری از دیگران
 

اگر در معرض چنین رفتاریی از این انواع خودشیفتگی قرار دارید یا خودتان شاهد این نوع رفتارها هستید، مهم است که با رویکردی منطقی و مراقبت‌های روانی به این موضوع پرداخته شود. 

اصلاح رفتارهای خودشیفته و ایجاد درک صحیح از احساسات، می‌تواند گامی مهم در بهبود روابط و پیشگیری از رفتارهای مخرب باشد.

۱۱. خودشیفتگی مغزی: خودشیفتگی از نوع فکری

افرادی که به عنوان خودشیفته‌های مغزی شناخته می‌شوند، معمولاً خود را به عنوان افراد باهوش، تحصیلکرده و متخصص معرفی می‌کنند. 

این افراد منبع خودشیفتگی‌شان را در توانایی‌های ذهنی و فکری خود می‌بینند. آنها غالباً به گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار از دیگران آگاه‌تر و تحصیل‌کرده‌تر هستند، در حالی که ممکن است واقعاً چنین نباشند. 

خودشیفته‌های مغزی معمولاً در تلاشند تا خود را به عنوان افرادی برجسته و فراتر از دیگران نشان دهند و از هوش و دانش خود برای تحت‌تأثیر قرار دادن دیگران استفاده کنند. 

این افراد تمایل دارند تا توانایی‌های فکری خود را به دیگران تحمیل کنند و در مواقعی، دیگران را اصلاح کرده و توانمندی‌های فکری‌شان را کم‌اهمیت جلوه دهند. 

در واقع، این انواع خودشیفتگی معمولاً به عنوان پوششی برای ناامنی‌های درونی و کمبود اعتمادبه‌نفس عمل می‌کند، زیرا آنها اغلب احساس می‌کنند که به اندازه کافی درک و بینش ندارند و از این طریق تلاش می‌کنند تا تصویر خود را بهتر از آنچه که هست نشان دهند.

علائم خودشیفتگی مغزی شامل موارد زیر است:

  1. تمایل به نشان دادن هوش و دانش خود به صورت اغراق‌آمیز
  2. تلاش برای برجسته کردن خود به عنوان فردی متخصص
  3. کم‌اهمیت جلوه دادن توانایی‌های فکری دیگران
  4. استفاده از دانش برای تحت‌تأثیر قرار دادن دیگران
  5. اصلاح بیش از حد دیگران به خصوص در زمینه‌های فکری
  6. احساس برتری نسبت به دیگران به دلیل هوش خود
  7. نمایش تحصیلات و آگاهی بیش از آنچه که هستند
  8. تلاش برای جلب توجه به استعدادهای فکری و علمی خود
  9. حس تکبر نسبت به افرادی که به نظر نمی‌رسند همانند آنها تحصیل‌کرده یا باهوش باشند
  10. بی‌اعتنایی به نظرات و توانایی‌های دیگران در زمینه‌های فکری
 

خودشیفته‌های مغزی معمولاً در تلاشند تا از طریق تحصیلات و دانش، تصویری از خود بسازند که به آنها احساس برتری بدهد. 

این رفتارها معمولاً ناشی از ناامنی‌های درونی است که با افتخار به علم و دانش تلاش می‌کنند تا دیگران را تحت‌تأثیر قرار دهند و احساس کنند که برجسته‌تر از آنچه که هستند، به نظر می‌آیند.

چگونه با یک خودشیفته برخورد کنیم؟

برخورد با فردی خودشیفته می‌تواند سخت و خسته‌کننده باشد. با این حال، با تمرین و آگاهی از روش‌های مناسب، این تعاملات می‌توانند مدیریت‌پذیرتر شوند. 

اجتناب از برخوردهای مستقیم، تعیین مرزهای روشن، افزایش دانش در مورد خودشیفتگی، مراقبت از خود و در صورت لزوم قطع رابطه، همگی روش‌های سالمی برای برخورد با یک فرد خودشیفته هستند. این اقدامات وقتی مؤثرترند که شما از محدودیت‌ها و چالش‌های رابطه با یک خودشیفته آگاه باشید.

در اینجا چند روش برای مواجهه با یک خودشیفته آورده شده است:

  • از رویارویی خودداری کنید: خودشیفته‌ها نسبت به انتقاد واکنش‌های تند و تهاجمی دارند. انتخاب نبردها و اجتناب از برخوردهای بی‌مورد می‌تواند به کاهش استرس شما کمک کند.
  • مرزها را تعیین کنید: هنگام تعیین مرزهای سالم و روشن برای رفتارهای پذیرفته‌شده و غیرقابل‌قبول، باید صریح و قاطع باشید. به وضوح رفتارهای ناپذیرفتنی را بیان کنید (“لطفاً پشت سرم صحبت نکنید”) و هر زمان که لازم باشد این مرزها را تکرار کنید.
  • خود را آموزش دهید: مطالعه در مورد خودشیفتگی و تأثیرات آن می‌تواند به شما کمک کند تجربه خود را بهتر درک کنید و از اعتبار و قدرت خود محافظت کنید. این آگاهی می‌تواند به شما کمک کند رفتار فرد خودشیفته را در چارچوب درست‌تری ببینید.
  • به حرف‌هایشان شخصی نگیرید: ممکن است وسوسه شوید که حرف‌های یک خودشیفته را درونی کنید، اما این کار ممکن است منجر به خودانتقادی‌های ناسالم شود. به خود یادآوری کنید که نظرات خودشیفته‌ها تنها قضاوت‌هایی هستند و نه لزوماً حقیقت.
  • به دنبال حمایت باشید: داشتن اطرافیان و دوستانی که تجربه مشابهی دارند و می‌توانند شما را درک کنند، به شما کمک می‌کند تا حمایت عاطفی لازم را دریافت کنید. اما حواستان باشد که در اشتراک‌گذاری جزئیات رفتار خودشیفته با دیگران احتیاط کنید تا از بروز مشکلات بیشتر جلوگیری کنید.
  • از تقویت رفتار خودشیفتگی خودداری کنید: مراقب باشید که رفتارهای نامطلوب مانند بزرگ‌نمایی یا درخواست تحسین را تقویت نکنید. به هیچ وجه با تأیید یا لبخند زدن، این رفتارها را پاداش ندهید.
  • مراقبت از خود را تمرین کنید: افراد خودشیفته ممکن است باعث احساس بی‌ارزشی یا کم‌اهمیتی شما شوند. برای مقابله با این احساسات، سعی کنید تمرینات مراقبت از خود مانند نوشتن در دفتر خاطرات، ورزش یا انجام فعالیت‌های لذت‌بخش را انجام دهید.
انواع خودشیفتگی

آیا رفتارهای انواع خودشیفتگی  قابل تغییر است؟

بسیاری از افراد بر این باورند که چون اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک بیماری مزمن است، افراد مبتلا به آن قادر به تغییر نخواهند بود. 

با این حال، اگر یک فرد خودشیفته آماده پذیرش درمان باشد، ممکن است بتواند روش‌هایی برای تقویت همدلی با دیگران و اصلاح رفتارهای خودشیفته خود پیدا کند.

متأسفانه، اغلب خودشیفته‌ها تمایلی به درمان ندارند، چرا که عدم آگاهی از خود و کمبود خودانتقادی آن‌ها مانع از تشخیص نیاز به تغییر می‌شود. 

اگر فردی خودشیفته به درمان مقاومت نشان دهد یا اعتقاد داشته باشد که رفتارهایش کاملاً توجیه‌پذیر است، تغییرات در رفتار او بعید به نظر می‌رسد.

 با این وجود، بسیاری از افراد خودشیفته به دلیل مشکلات دیگر مانند اضطراب یا افسردگی در نهایت به درمان مراجعه می‌کنند، که این امر می‌تواند فرصتی برای بررسی و درمان ویژگی‌های خودشیفته آن‌ها فراهم کند.

جمع بندی

انواع خودشیفتگی می‌تواند از سالم تا ناسالم با شدت‌های مختلف بروز کند. خودشیفتگی سالم به معنای داشتن اعتماد به نفس و خودارزشی است که به روابط مثبت کمک می‌کند، در حالی که خودشیفتگی ناسالم ممکن است باعث مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات رفتاری شود. 

درمان خودشیفتگی چالش‌برانگیز است زیرا بسیاری از افراد خودشیفته نیاز به تغییر را احساس نمی‌کنند. با این حال، اثرات منفی این اختلال می‌تواند فرد را به جست‌وجوی کمک هدایت کند. 

با دریافت حمایت حرفه‌ای، افراد می‌توانند همدلی بیشتری بیاموزند، رفتارهای خودشیفته خود را اصلاح کرده و روابط سالم‌تری ایجاد کنند.

منبع: choosingtherapyverywellmind.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات روان درمانی فردی

دسته بندی مطالب سایت