آیا تا به حال این حس را داشتهاید که بسیاری از مشکلاتتان ریشه در دوران کودکیتان دارد؟ آیا الگوهای رفتاری تکرارشونده و ناسالمی دارید که ترک کردن آنها برایتان دشوار است؟ اگر پاسخ شما مثبت است، ممکن است طرحوارههای ناسازگار اولیه، نقش مهمی در زندگیتان ایفا کنند.
اما طرحواره چیست؟ طرحواره همانند نقشههایی ذهنی هستند که در دوران کودکی شکل میگیرند و بر نحوهی تعامل ما با جهان و خودمان تأثیر میگذارند.
این نقشهها، گاهی اوقات، ممکن است نادرست و ناسازگار باشند و باعث ایجاد رنج و ناراحتی در زندگی ما شوند. در این مطلب از کلینیک تخصصی جوانه، به بررسی دقیق طرحوارهها، تأثیر آنها بر زندگی روزمره و راهکارهای مقابله با آنها خواهیم پرداخت.”
طرحواره در روانشناسی چیست و چه ارتباطی با رفتار و تفکر انسان دارد؟
طرحواره چیست؟ مانند نقشههای ذهنی هستند که در طول زندگی ما شکل میگیرند و نحوهی تفکر، احساس و رفتار ما را در موقعیتهای مختلف تعیین میکنند. این نقشهها، باورها، انتظارات و الگوهای رفتاری ما را نسبت به خودمان، دیگران و جهان اطرافمان شکل میدهند.
تصور کنید طرحوارهها عینکی هستند که ما به چشم میزنیم و جهان را از آن زاویه میبینیم. اگر این عینکها از کودکی به صورت نادرستی تنظیم شده باشند، ممکن است تصویری که از جهان داریم، تحریف شده و منجر به مشکلات و رنجشهای روانی شود. برای مثال، فردی که در کودکی احساس ناامنی زیادی کرده باشد، ممکن است در بزرگسالی نیز به طور مداوم احساس کند که دیگران به او آسیب میرسانند و در نتیجه، روابطش با دیگران دچار مشکل شود.
به طور خلاصه، طرحواره چیست را میتوان گفت که نقش بسیار مهمی در شکلدهی شخصیت و رفتار ما دارند. آنها میتوانند هم مفید باشند و به ما کمک کنند تا با دنیای اطرافمان سازگار شویم، و هم مضر باشند و باعث ایجاد مشکلات روانی شوند.
تعریف طرحواره از دیدگاه یانگ
طرحواره چیست؟ از دیدگاه جفری یانگ میتوان گفت که، الگوی پایدار و عمیقی از افکار، احساسات و رفتارهاست که در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و در طول زندگی، بهویژه در مواجهه با موقعیتهای مختلف، بهصورت ناآگاهانه تکرار میشود.
یانگ طرحوارهها را به عنوان پاسخهای ناسازگارانه اولیه میشناسد که در اثر نیازهای برآوردهنشده دوران کودکی به وجود میآیند. این طرحوارهها میتوانند منجر به باورهای منفی درباره خود و جهان شوند و باعث مشکلات رفتاری و احساسی در بزرگسالی گردند.
بهطور کلی، طرحواره درمانی یانگ بر شناسایی و اصلاح این الگوهای ناسازگارانه تمرکز دارد تا افراد بتوانند رفتارها و باورهای سالمتری را جایگزین آنها کنند.
طرحواره ناسازگار چیست؟
طرحوارههای ناسازگار، باورها و انتظارات عمیق و اغلب نادرستی هستند که در سالهای اولیه زندگی شکل میگیرند و بر نحوهی تفکر، احساس و رفتار ما در بزرگسالی تأثیر میگذارند.
این طرحواره چیست؟ مانند عینکی هستند که از طریق آن به جهان مینگریم و اغلب تصویری تحریف شده و منفی از خود، دیگران و جهان اطرافمان ارائه میدهند.
بر خلاف طرحوارههای سالم که به ما کمک میکنند تا با جهان اطرافمان سازگار شویم، طرحوارههای ناسازگار، الگوهای فکری و رفتاری ناسالمی را ایجاد میکنند که منجر به مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، مشکلات روابط بین فردی و… میشوند. این طرحوارهها اغلب ریشه در تجربیات دردناک کودکی دارند، مانند بیتوجهی والدین، سوء استفاده، یا فقدان حمایت عاطفی.
به طور خلاصه، طرحوارههای ناسازگار، نقشههای ذهنی نادرستی هستند که در ذهن ما حک شدهاند و به طور خودکار و ناخودآگاه بر نحوهی تفسیر ما از رویدادهای زندگی تأثیر میگذارند. این طرحوارهها، مانند یک فیلتر، اطلاعات ورودی را به گونهای تفسیر میکنند که با باورهای منفی ما همخوانی داشته باشد.
نمونه ای ساده از طرحواره چیست؟
حتماً داستان فیل مولوی را شنیدهاید. مردمانی که فیل ندیده بودند، در اتاقی تاریک سعی میکردند با لمس کردن، از شکل و شمایل این حیوان بزرگ سر در بیاورند.
هرکدام بخشی از فیل را لمس میکردند و بر اساس آن، تصویری ذهنی از کل فیل میساختند. کسی که گوش فیل را لمس میکرد، او را شبیه بادبزن توصیف میکرد. دیگری که خرطوم را لمس میکرد، فیل را به ناودان تشبیه میکرد. و آن که پاهای فیل را لمس میکرد، او را درختی تنومند میپنداشت.
این داستان، شباهت زیادی به مفهوم طرحواره در روانشناسی دارد. طرحوارهها، همانند آن لمسهای کورکورانه در تاریکی، برداشتهایی هستند که ما از خود، دیگران و جهان اطرافمان داریم. این برداشتها بر اساس تجربیات محدود و گاهی ناقص ما شکل میگیرند و ممکن است تصویری ناقص و گاهی تحریفشده از واقعیت به ما ارائه دهند.
در مثالی که زدیم، هر فرد تنها بخشی از واقعیت را لمس کرده بود و بر اساس آن، تصویری کلی و ناقص از فیل ساخته بود.
طرحوارهها نیز به همین شکل عمل میکنند. ما بر اساس تجربیات محدود کودکی و نوجوانی، تصویری کلی از خود و جهان میسازیم که ممکن است با واقعیت منطبق نباشد.
مانند داستان فیل، این طرحوارهها نیز تا زمانی که با اطلاعات جدید و جامعتری روبرو نشوند، تغییر نمیکنند. برای مثال، فردی که در کودکی همیشه مورد انتقاد والدینش قرار میگرفته است، ممکن است طرحوارهای مبنی بر بیکفایتی و ناکامی داشته باشد. این طرحواره، حتی اگر این فرد بعدها موفقیتهای زیادی کسب کند، ممکن است همچنان بر او سایه افکند.
به عبارت دیگر، طرحوارهها مانند عینکی هستند که ما به چشم میزنیم و جهان را از آن زاویه میبینیم. اگر این عینکها از کودکی به صورت نادرستی تنظیم شده باشند، ممکن است تصویری که از جهان داریم، تحریف شده و منجر به مشکلات و رنجشهای روانی شود.

تاریخچه طرحواره چیست؟
بارتلت، یکی از نخستین روانشناسانی بود که به اهمیت ساختارهای ذهنی در شکلگیری درک ما از جهان پی برد. او معتقد بود که ذهن ما، برای درک و تفسیر دنیای اطراف، از شبکهای از ساختارهای ذهنی استفاده میکند.
این ساختارها، که بعدها به عنوان طرحواره شناخته شدند، به ما کمک میکنند تا اطلاعات جدید را با دانش قبلی خود مرتبط کنیم و به این ترتیب، درک جامعتری از محیط اطرافمان به دست آوریم.
ژان پیاژه، روانشناس برجستهی سوئیسی، مفهوم طرحواره را گسترش داد و آن را به یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه رشد شناختی تبدیل کرد.
به نظر پیاژه، طرحواره نه تنها شامل دانش ما از جهان است، بلکه شامل فرآیندهای شناختی است که ما برای کسب دانش جدید از آنها استفاده میکنیم. به عبارت دیگر، طرحوارهها هم ساختارهای ذهنی هستند و هم فرآیندهایی که به ما کمک میکنند تا با محیط اطرافمان تعامل کنیم.
پیاده معتقد بود که با هر تجربه جدیدی، طرحوارههای ما تغییر میکنند و توسعه مییابند. این تغییرات ممکن است شامل ایجاد طرحوارههای جدید، اصلاح طرحوارههای قدیمی یا ترکیب طرحوارههای مختلف باشد.
به عنوان مثال، یک کودک خردسال ممکن است در ابتدا طرحوارهای ساده از یک حیوان داشته باشد. با دیدن حیوانات مختلف، این طرحواره پیچیدهتر میشود و کودک تفاوتهای بین حیوانات مختلف را بهتر درک میکند.
به طور خلاصه، طرحوارهها ساختارهای ذهنی پویایی هستند که به ما کمک میکنند تا دنیای اطرافمان را درک کنیم و با آن تعامل داشته باشیم. این طرحوارهها در طول زندگی ما شکل میگیرند و با کسب تجربیات جدید، تغییر و توسعه مییابند.
انواع طرحواره چیست؟
انواع طرحواره چیست؟ طرحواره ها انواع مختلفی دارند که هر کدام به شیوهای خاص بر زندگی ما تأثیر میگذارند. برخی از رایج ترین نواع طرحوارهها عبارتند از:
۱. طرحواره رهاشدگی:
فرد باور دارد که دیگران او را ترک میکنند و نمیتوانند بهصورت پایدار در زندگیاش بمانند. این احساس به دلیل تجربیات ناپایدار در دوران کودکی شکل میگیرد. افراد با این طرحواره، از روابط عاطفی دوری میکنند یا وابستگی شدیدی دارند تا از ترک شدن جلوگیری کنند.
۲. طرحواره بیاعتمادی و سوءاستفاده:
فرد فکر میکند که دیگران قصد دارند به او آسیب بزنند یا از او سوءاستفاده کنند. این طرحواره معمولاً ناشی از تجربههای تلخ دوران کودکی است که در آنها به فرد خیانت یا بیاعتمادی شده است. افراد با این طرحواره به سختی به دیگران اعتماد میکنند.
۳. طرحواره محرومیت هیجانی:
فرد احساس میکند که هیچکس نیازهای عاطفیاش را برآورده نمیکند. این طرحواره ناشی از بیتوجهی یا عدم مراقبت هیجانی در کودکی است. افراد با این طرحواره ممکن است در روابط خود احساس ناکامی و تنهایی کنند.
۴. طرحواره بزرگمنشی:
فرد باور دارد که بهتر از دیگران است و قوانین معمولی برای او صدق نمیکند. این افراد بهطور ناآگاهانه از احساس حقارت یا نادیده گرفته شدن دفاع میکنند. آنها به دیگران نگاه تحقیرآمیز دارند و معمولاً رفتارهای خودمحورانه دارند.
۵. طرحواره ایثار:
فرد نیازهای خود را فدای نیازهای دیگران میکند تا احساس گناه نکند یا محبت و تأیید دیگران را از دست ندهد. این طرحواره میتواند به خستگی عاطفی منجر شود، زیرا فرد نمیتواند به نیازهای خود توجه کند و همواره اولویت را به دیگران میدهد.
۶. طرحواره شکست:
فرد باور دارد که در مقایسه با دیگران ناکافی و ناتوان است و نمیتواند موفق شود. این احساسات از تجربههای شکست مکرر یا انتظارات بیش از حد در دوران کودکی ناشی میشود. افراد با این طرحواره از رویارویی با چالشها یا مسئولیتها دوری میکنند.
۷. طرحواره نقص و شرم:
فرد احساس میکند که ذاتاً معیوب و ناپذیرفتنی است و اگر دیگران او را بشناسند، او را طرد خواهند کرد. این طرحواره اغلب با احساس شرم عمیق و خودانتقادی همراه است و فرد در روابط صمیمی دچار ترس از طرد شدن میشود.
۸. طرحواره انزوای اجتماعی:
فرد احساس میکند که در جامعه پذیرفته نیست یا با دیگران تفاوت دارد. اما این طرحواره چیست؟ این طرحواره باعث میشود که فرد از موقعیتهای اجتماعی دوری کند یا در جمعها احساس بیگانگی کند. این طرحواره معمولاً ناشی از تجربههای طرد یا تمسخر در دوران کودکی است.
۹. طرحواره اطاعت:
فرد نیازهای خود را برای جلوگیری از ناراحتی یا تعارض نادیده میگیرد و در برابر خواستههای دیگران تسلیم میشود. این طرحواره معمولاً به احساس خشم و ناامیدی در فرد منجر میشود، زیرا به خواستههایش توجه نمیشود و احساس میکند که کنترل زندگیاش در دست دیگران است.
۱۰. طرحواره جلب توجه:
فرد به طور افراطی به دنبال توجه و تایید دیگران است و رفتارهای نمایشی برای جلب نظر دیگران انجام میدهد. این طرحواره چیست؟ این طرحواره ناشی از کمبود توجه و محبت در کودکی است که فرد را به دنبال دریافت تاییدات مداوم از دیگران میکشاند.
۱۱. طرحواره وابستگی:
فرد احساس میکند که برای انجام کارها یا گرفتن تصمیمات به دیگران وابسته است و از استقلال شخصی خود محروم است. این طرحواره معمولاً از تجارب کودکی ناشی میشود که فرد نتوانسته است مهارتهای خودگردانی و اعتماد به نفس را توسعه دهد.
۱۲. طرحواره بازداری هیجانی:
فرد از ابراز احساسات خود خودداری میکند تا از تعارض یا احساسات منفی جلوگیری کند. این طرحواره باعث سرکوب هیجانها و عواطف میشود و به احساس بیاحساسی یا تنهایی منجر میگردد.
۱۳. طرحواره خودکنترلی ناکافی:
فرد توانایی کنترل خود در موقعیتهای مختلف را ندارد و به راحتی تسلیم تمایلات آنی و هیجانی میشود. این طرحواره باعث مشکلات رفتاری، عدم تعهد به اهداف بلندمدت و احساس ناکامی در زندگی میشود.
۱۴. طرحواره آسیبپذیری در برابر بیماری:
فرد به طور مداوم نگران است که دچار بیماری یا مشکلات جسمانی شود و اغلب درگیر نگرانیهای مرتبط با سلامتی است. این طرحواره میتواند به اضطراب مداوم و مراجعههای پزشکی بیش از حد منجر شود.
۱۵. طرحواره خود توسعه نیافته:
فرد احساس میکند که هویت یا فردیت خودش بهخوبی توسعه نیافته است و بهشدت به دیگران وابسته است تا به او کمک کنند هویت خود را بیابد. این طرحواره چیست؟ این طرحواره معمولاً با احساس وابستگی شدید به والدین یا شریک زندگی همراه است.
۱۶. طرحواره تنبیه:
فرد باور دارد که باید به خاطر اشتباهات خود یا دیگران مجازات شود و به شدت سختگیرانه نسبت به خود یا دیگران رفتار میکند. این طرحواره ناشی از تربیتهای سختگیرانه یا تجربههای تنبیهگرانه در کودکی است.
۱۷. طرحواره استانداردهای سطح بالا:
فرد معیارهای غیرواقعی و بسیار بالایی برای خود دارد و همواره احساس میکند که باید به این استانداردها برسد تا مورد پذیرش قرار گیرد. این طرحواره معمولاً به استرس، خستگی و عدم رضایت از خود منجر میشود.
۱۸. طرحواره بدبینی:
فرد به طور مداوم نگران جنبههای منفی زندگی است و به جای توجه به موفقیتها و نقاط مثبت، بیشتر بر ناکامیها و شکستها تمرکز میکند. این طرحواره به احساس ناامیدی و عدم رضایت از زندگی منجر میشود.
چطور میتوان طرحواره را تغییر داد؟
تغییر طرحوارهها از طریق رواندرمانی، بهویژه طرحوارهدرمانی یانگ، امکانپذیر است. این فرآیند شامل شناسایی طرحوارههای ناسازگارانه، درک علتهای شکلگیری آنها، و سپس جایگزین کردن آنها با باورها و رفتارهای سازگارتر است. تمرینهای شناختی، رفتاری و تجربی به فرد کمک میکند تا الگوهای فکری و رفتاری جدید و سالمتر را بپذیرد و روابط خود را بهبود بخشد.

لیست حالت های مختلف طرحواره چیست؟
۱. حالتهای کودک طرحواره چیست؟
کودک آسیبپذیر:
احساسات عمیقی مانند تنهایی، انزوا، غمگینی، بیکفایتی و شک به خود از جمله ویژگیهای کودک آسیبپذیر است. این کودک احساس میکند که نیازهایش برآورده نشده و از سوی دیگران حمایت نمیشود. احساسات او اغلب شامل اضطراب، ترس، ناامیدی و احساس بیارزشی است.
کودک عصبانی:
این کودک به دلیل برآورده نشدن نیازهای اساسیاش دچار خشم و ناامیدی شدید میشود. کودک عصبانی احساس بیحوصلگی و عصبانیت میکند زیرا احساس میکند نیازهایش نادیده گرفته شده و توسط دیگران سرکوب میشود.
کودک تکانشی یا بیانضباط:
این حالت کودک بر اساس انگیزههای لحظهای و غیرمعقولانه عمل میکند. او معمولاً نمیتواند تاخیر در ارضای نیازهایش را تحمل کند و به صورت تکانشی و کنترلنشده رفتار میکند. اگر خواستههایش برآورده نشود، به سرعت خشمگین و ناامید میشود.
کودک شاد:
این کودک احساس میکند که دوست داشتنی است و نیازهایش به خوبی برآورده شدهاند. او احساس ایمنی، اعتماد به نفس و رضایت میکند و میتواند به طور مستقل و مناسب عمل کند. کودک شاد ارتباطات سالمی با دیگران دارد و احساس ارزشمندی میکند.
۲. حالتهای مقابله طرحواره چیست؟
تسلیم:
در این حالت فرد به دلیل ترس از طرد شدن یا درگیری، به طور منفعلانه و مطیعانه رفتار میکند. او نیازهای خود را نادیده میگیرد و به دیگران اجازه میدهد تا از او سوءاستفاده کنند. این فرد معمولاً افرادی را انتخاب میکند که با طرحوارههای منفیاش سازگار باشند و آنها را تأیید کنند.
اجتناب:
فرد در این حالت از احساسات و نیازهای خود فاصله میگیرد و به طور عاطفی از دیگران کنارهگیری میکند. او به دنبال حواسپرتی و فعالیتهای محرک بیش از حد است تا از مواجهه با واقعیتهای ناراحتکننده فرار کند. این حالت معمولاً با احساس خالی بودن، انزوا و قطع ارتباط عاطفی همراه است.
جبران بیش از حد:
فرد در این حالت به طور افراطی و بیش از حد رقابتی، مغرور و کنترلکننده رفتار میکند تا ضعفهای خود را جبران کند. او به دنبال قدرت و کنترل است و ممکن است رفتاری تحقیرآمیز و تهاجمی نسبت به دیگران داشته باشد. این رفتارها به منظور پوشاندن نیازهای عمیقتر فرد برای امنیت و پذیرش است.
۳. حالتهای ناسازگار طرحواره چیست؟
والدین تنبیهکننده:
فرد احساس میکند که خود یا دیگران مستحق تنبیه و سرزنش هستند. او با خود یا دیگران به صورت سختگیرانه و سرکوبگرانه رفتار میکند و ممکن است از خودزنی یا تحقیر برای تنبیه استفاده کند. این حالت به نحوه اجرای قوانین سختگیرانه اشاره دارد.
والد خواستار:
در این حالت فرد به شدت به دنبال رسیدن به کمال و رعایت استانداردهای بسیار بالا است. او معتقد است که همیشه باید کارآمد باشد و نیازهای دیگران را به نیازهای خود ترجیح دهد. این افراد به ندرت به خود اجازه ابراز احساسات میدهند و از اتلاف وقت جلوگیری میکنند.
۴. حالت سالم بزرگسال طرحواره چیست؟
بزرگسال سالم:
این حالت شامل پرورش و حمایت از کودک آسیبپذیر است و همزمان محدودیتهایی برای کودک عصبانی و تکانشی تعیین میکند. بزرگسال سالم، کودک شاد را ترویج داده و جایگزین حالتهای مقابلهای ناسازگار میشود. او همچنین مسئولیتهای بزرگسالی را بر عهده دارد و در فعالیتهای لذتبخش و سازنده مانند فرزندپروری، کار کردن، حفظ سلامت و شرکت در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مشارکت میکند.

طرحواره درمانی چیست؟
طرحواره درمانی یک رویکرد رواندرمانی جامع است که توسط جفری یانگ توسعه یافته و برای درمان مشکلات روانشناختی عمیق و مزمن طراحی شده است.
این روش بر اساس مفهوم “طرحوارههای ناسازگار اولیه” بنا شده که الگوهای فکری و احساسی منفیای هستند که در دوران کودکی شکل میگیرند و در بزرگسالی بهصورت رفتارهای ناکارآمد تکرار میشوند.
طرحوارهدرمانی با استفاده از تکنیکهای شناختی، رفتاری، هیجانی و تجربی، به شناسایی و اصلاح این طرحوارههای ناسازگار کمک میکند. هدف اصلی این رویکرد، تغییر الگوهای فکری و رفتاری منفی و بهبود روابط و کیفیت زندگی فرد است.
انواع طرحواره درمانی چیست؟
انواع طرحدرمانی به روشهای مختلفی اطلاق میشود که در چارچوب طرحوارهدرمانی برای درمان مشکلات روانشناختی مورد استفاده قرار میگیرند. این رویکردها بر اساس نیازهای هر فرد و نوع طرحوارههای ناسازگار او، تنظیم میشوند و شامل ترکیبی از چندین روش درمانی مختلف هستند. برخی از انواع رایج طرحدرمانی عبارتند از:
۱. درمانی شناختی-رفتاری در طرحواره چیست؟
این رویکرد بر تغییر الگوهای فکری و رفتارهای ناکارآمد تمرکز دارد. در این روش، با استفاده از تکنیکهای شناختی و رفتاری، به فرد کمک میشود تا افکار منفی و خودکار خود را شناسایی کرده و به جای آنها، الگوهای فکری سالمتری ایجاد کند.
۲. طرحوارهدرمانی تجربی:
این روش بر تجربههای عاطفی فرد تمرکز دارد و به او کمک میکند تا با تجربه و مواجهه مجدد با احساسات دردناک کودکی، آنها را پردازش کرده و رهایی یابد. تکنیکهایی مانند “تصاویر ذهنی هدایتشده” یا “بازی نقش” در این روش به کار میروند.
۳. طرحوارهدرمانی بینفردی:
این روش به بررسی و تغییر الگوهای ناسازگارانه در روابط فردی میپردازد. هدف اصلی آن بهبود مهارتهای ارتباطی و توانمندسازی فرد برای ایجاد روابط سالم و مثبت است.
۴. طرحوارهدرمانی روانپویشی:
در این رویکرد، ریشههای عمیقتر و ناهشیار طرحوارههای ناسازگار بررسی میشود. تمرکز بر فرآیندهای روانی ناهشیار و تأثیرات تجارب اولیه زندگی بر شخصیت فرد است.
۵. طرحوارهدرمانی هیجانی:
در این رویکرد، تمرکز بر شناخت و مدیریت هیجانات فرد است. تکنیکهای مربوط به تنظیم هیجانات به فرد کمک میکند تا از طریق تجربه و ابراز احساسات به روشی سالمتر، با طرحوارههای خود کنار بیاید.
این انواع طرحدرمانی به شکل ترکیبی یا جداگانه، بسته به نیازها و ویژگیهای فرد، در درمان به کار گرفته میشوند.

کاربرد طرحواره چیست؟
طرحوارهدرمانی به ویژه برای افرادی که به اختلالات شخصیتی (مثل اختلال شخصیت مرزی)، افسردگی مزمن، اضطرابهای شدید و مشکلات رفتاری طولانیمدت مبتلا هستند، مؤثر است. این روش به دلیل تمرکز بر ریشههای عمیق مشکلات روانشناختی، برای کسانی که به درمانهای معمول پاسخ ندادهاند، مناسب است.
در کل، طرحوارهدرمانی رویکردی جامع است که به عمق روان انسان میپردازد و تلاش میکند با شناسایی و تغییر طرحوارههای ناسازگار، افراد را به سمت زندگی سالمتر و شادتر هدایت کند.
جمع بندی
اما در نهایت بخواهیم بگوییم که طرحواره چیست؟ می توان گفت که طرحوارهها الگوهای عمیق فکری، احساسی و رفتاری هستند که از دوران کودکی شکل میگیرند و بر ادراک و واکنشهای ما در زندگی تأثیر میگذارند.
این الگوها میتوانند ناسازگار باشند و باعث بروز مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیتی شوند. طرحوارهدرمانی به شناسایی این طرحوارههای ناسالم و تغییر آنها میپردازد تا فرد بتواند الگوهای فکری و رفتاری سالمتری را جایگزین کند. هدف اصلی این روش، تأمین نیازهای عاطفی برآورده نشده و بهبود روابط و کیفیت زندگی است.