افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) تصور میکنند که از دیگران برتر و خاصتر هستند. این افراد اغلب دوستان کمی دارند یا اصلاً دوستی ندارند، توانایی همدلی ندارند و ممکن است در روابط خود رفتارهای کنترلگرانه یا تحقیرآمیزی از خود نشان دهند.
در نگاه اول، ممکن است رفتارهای خودشیفتهوار مانند انتشار مداوم سلفی یا صحبت زیاد درباره خود را در بسیاری از افراد مشاهده کنیم. اما خودشیفتگی واقعی فراتر از این رفتارهاست و با یک اختلال روانی عمیقتر همراه است.
افراد مبتلا به خودشیفتگی نه تنها احساس برتری دارند، بلکه انتظار دارند دیگران نیز این باور را تایید کنند و به آنها توجه ویژهای داشته باشند.
این افراد معمولاً مشکلات و چالشهای دیگران را نادیده میگیرند و در نتیجه، روابط آنها با دیگران دچار آسیب میشود. به طور کلی، اختلال شخصیت خودشیفته نه تنها بر فرد مبتلا تأثیر میگذارد، بلکه میتواند روابط اجتماعی و عاطفی اطرافیان را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
در این مطلب از کلینیک تخصصی جوانه به ۹ مورد از مهمترین علائم خودشیفتگی میپردازیم اگر پنج مورد از این علائم را در رفتارهای خود احساس میکنید به یک روانپزشک برای درمان علائم خودشیفتگی خود مراجعه کنید.
اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
دکتر مارکلی در مقاله clevelandclinic میگوید که اصطلاح “خودشیفته” به راحتی برای توصیف افرادی به کار میرود که نشانههایی از خودخواهی یا غرور بیش از حد از خود نشان میدهند. اما اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیسم (NPD) یک بیماری روانی پیچیدهتر است که توسط متخصصان تشخیص داده میشود.
خودشیفتگی جزء اختلالات شخصیتی خوشهای B محسوب میشود که شامل اختلالات شخصیت مرزی، ضد اجتماعی و هیستریونیک نیز میشود. وجه مشترک این اختلالات، الگوهای ناسالمی در تفکر، احساس و تعامل با دیگران است.
دکتر مارکلی اشاره میکنند که این الگوهای رفتاری اغلب در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شکل میگیرند و در طول زمان پایدار میمانند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است متوجه نشوند که چرا در برقراری روابط سالم و پایدار با دیگران مشکل دارند.
استفاده از برچسب “خودشیفته” برای این افراد نه تنها مفید نیست، بلکه ممکن است باعث ایجاد مقاومت و عدم تمایل آنها به دنبال کمک حرفهای شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟ مراجعه کنید.
۹ مورد از مهمترین معیارهای علائم خودشیفتگی چیست؟
تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک فرآیند تخصصی است که تنها توسط متخصصان بهداشت روان آموزش دیده قابل انجام است.
برای اینکه بفهمیم فردی مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته است، باید مجموعه مشخصی از معیارهای تشخیصی که در کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) آمده است، در او وجود داشته باشد.
دکتر مارکلی توضیح میدهند که تشخیص علائم خودشیفتگی بر اساس ارزیابی جامع فرد توسط یک متخصص بهداشت روان صورت میگیرد.
این ارزیابی شامل بررسی دقیق رفتارها، افکار و احساسات فرد در طیف گستردهای از موقعیتها است. برای اینکه به کسی تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته داده شود، باید حداقل پنج مورد از نه معیار مشخص شده در DSM-5 در او وجود داشته باشد.
به عبارت دیگر، تشخیص شخصیت خودشیفته یک فرایند پیچیده است که نیازمند دانش تخصصی و تجربه بالینی است.
برای اطمینان از صحت تشخیص، متخصصان بهداشت روان با دقت و توجه به جزئیات، معیارهای مختلف را ارزیابی کرده و آنها را از سایر اختلالات روانی متمایز میکنند.
۹ معیار علائم خودشیفتگی عبارتند از:
- احساس بزرگی از خود بزرگ بینی.
- فانتزی در مورد داشتن یا سزاوار بودن.
- احساس خود برتری.
- نیاز به تحسین بیش از حد.
- احساس استحقاق.
- رفتار استثمارگرانه
- فقدان همدلی
- حسادت مکرر
- تکبر
درک ۹ معیار از علائم خودشیفتگی، به شما کمک میکند تا اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) را بهتر بشناسید. با این حال، تشخیص دقیق این اختلال نیازمند ارزیابی توسط متخصصان است.
زیرا علائم این اختلال بسیار متنوع بوده و ممکن است با سایر اختلالات اشتباه گرفته شود. همچنین، برخی افراد مبتلا به خودشیفتگی، این اختلال را به صورت پنهان تجربه میکنند.

۱.احساس برتری و خودبزرگبینی در اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)
افراد مبتلا به علائم خودشیفتگی به شکلی اغراقآمیز، خود را فردی مهم، خاص و برتر از دیگران میدانند.
این در حالی است که بسیاری از افراد موفق و با دستاوردهای بالا، توانایی حفظ تواضع و فروتنی را دارند. یکی از علائم خودشیفتگی، تمایل به خودستایی و بزرگنمایی از دستاوردها و تواناییهای خود است.
براساس معیارهای تشخیصی DSM-5، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی (NPD) ممکن است موفقیتها و دستاوردهای خود را بهطور غیرواقعی یا بهصورت اغراقآمیز بیان کنند و حتی این انتظار را داشته باشند که بدون هیچ گونه تلاش یا دستاورد خاصی، بهعنوان فردی برجسته و منحصر به فرد شناخته شوند.
یکی دیگر از ویژگیهای کمتر شناخته شدهی علائم خودشیفتگی، تعیین استانداردهای غیرمنطقی و بسیار بالا برای خود است.
این به دلیل آن است که افراد مبتلا به این اختلال شخصیت اغلب تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی میکنند و به همین دلیل، اهدافی نامعقول و غیر واقعی برای خود تعیین میکنند.
تخیل درباره جذاب بودن و قدرتمند بودن
افرادی که اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) دارند، اغلب درگیر خیالپردازیهای بزرگی هستند. آنها خیال میکنند که بسیار موفق، قدرتمند، جذاب یا دوستداشتنی هستند. این خیالها برای آنها مثل یک فرار از واقعیت است.
همه ما گاهی اوقات آرزو میکنیم که ثروتمند یا مشهور شویم. اما برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ، این خیالپردازیها خیلی جدیتر است و نقش مهمی در زندگی آنها بازی میکند. آنها فکر میکنند که به خاطر ویژگیهای خاصی که دارند، لایق بهترینها هستند.
در واقع، پشت این ظاهر قدرتمند و مطمئن از خود، این افراد احساس ناامنی و کمارزشی زیادی میکنند. خیالپردازیها مثل یک سپر برای آنها عمل میکنند و به آنها کمک میکنند تا احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند.
آنها با خیالپردازی درباره موفقیتها و تواناییهای خود، سعی میکنند از احساس ضعف و ناامنیشان فرار کنند.
به عبارت دیگر، افرادی با علائم خودشیفتگی و خیالپردازی سعی میکنند:
- خودشان را بهتر از آنچه هستند نشان دهند.
- از احساسات منفی مثل ناامنی و کمارزشی فرار کنند.
- خودشان را قانع کنند که لایق بهترینها هستند.
احساس بیش از اندازه برتری خود نسبت به دیگران
همه ما به نوعی احساس میکنیم که خاص و بینظیریم. این حس طبیعی است و به ما کمک میکند تا اعتماد به نفس داشته باشیم. اما برای افرادی که به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا هستند، این احساس به شدت اغراق شده است.
افرادی که دچار علائم خودشیفتگی هستند، باور دارند که خیلی خاص و منحصر به فرد هستند و دیگران نمیتوانند آنها را درک کنند.
آنها فکر میکنند که از دیگران برتر هستند و فقط افرادی که به اندازه خودشان مهم و موفق هستند، لایق دوستی و ارتباط با آنها هستند.
به عبارت دیگر، آنها خود را در جایگاهی بالاتر از دیگران میبینند و فقط با کسانی معاشرت میکنند که به نظر خودشان هم سطح یا حتی بالاتر از آنها باشند.
نیاز شدید به تحسین و تایید در افراد خودشیفته
همه ما دوست داریم گاهی مورد تحسین و تشویق قرار بگیریم، اما برای افرادی که دچارعلائم خودشیفتگی هستند، این نیاز بسیار شدیدتر و عمیقتر است. این افراد به اندازهای به تایید دیگران وابستهاند که بدون آن احساس پوچی و ناامنی شدیدی میکنند.
شاید باورتان نشود، اما زیر این ظاهر پر زرق و برق و اعتماد به نفس کاذب، افراد خودشیفته احساسات منفی زیادی مثل ناامنی، شک به خود و ترس از طرد شدن را تجربه میکنند.
برای اینکه این احساسات دردناک را پنهان کنند و خودشان را بهتر نشان دهند، مدام دنبال توجه و تحسین دیگران هستند.
هر انتقادی را به شدت رد میکنند و رفتارهایی انجام میدهند که دیگران را مجبور کند به آنها توجه کنند.
در واقع، افراد خودشیفته با وجود اینکه خودشان را خیلی عالی میبینند، از درون احساس ضعف و ناامنی شدیدی میکنند.

احساس استحقاق (انتظار غیر واقعی یا نامعقول)
یکی از رایج ترین علائم خودشیفتگی، احساس استحقاق است. به عبارت دیگر، این افراد انتظار دارند که دیگران بدون دلیل خاصی، رفتار خاصی با آنها داشته باشند و قوانین برای آنها اعمال نشود. این انتظار اغلب غیرمنطقی و نامعقول است.
برای درک بهتر این موضوع، میتوان به مثالهای سادهای اشاره کرد. انتظار داشتن پخش آهنگ مورد علاقه در یک جشن تولد، با توجه به موقعیت، میتواند انتظاری منطقی باشد.
اما انتظار داشتن پخش آن آهنگ در یک کلوب شلوغ یا از طریق رادیو، انتظاری غیرمنطقی و خارج از عرف است.
همین موضوع در مورد انتظار داشتن رفتار ویژه از دیگران نیز صدق میکند. انتظار داشتن خدمات خوب از یک باریستا در یک کافه، منطقی است؛ اما انتظار داشتن حفظ سفارش یا قطع صف توسط دیگران، انتظاری نامعقول است.
افرادی که دچار علائم خودشیفتگی هستند، به دلیل همین احساس استحقاق، اغلب احساس ناامیدی، ظلم و حتی عصبانیت میکنند.
آنها جهان را از زاویهای متفاوت میبینند و هرگونه عدم تحقق انتظارشان را به عنوان بیعدالتی تلقی میکنند. این دیدگاه تحریفشده از واقعیت، میتواند تأثیر منفی بر سلامت روان آنها داشته باشد.
در کل، احساس استحقاق در افراد خودشیفته به عنوان یک انتظار غیرمنطقی و نامعقول تعریف میشود که منجر به ایجاد تصویری تحریفشده از خود و دیگران میشود.
رفتار استثمارگرانه در افراد خودشیفته
افرادی که با اختلال شخصیت خودشیفته دست و پنجه نرم میکنند، اغلب به دلیل تمرکز شدید بر خود و نیاز به تأیید دیگران، رفتاری استثمارگرانه از خود نشان میدهند.
این رفتار میتواند آگاهانه یا ناخودآگاه باشد؛ اما در هر دو حالت، ریشه در نیازهای عمیق روانی این افراد دارد.
بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-5، یکی از ویژگیهای بارز افراد خودشیفته، بهرهبرداری از دیگران برای رسیدن به اهداف شخصی است.
این افراد ممکن است به طور عمدی از دیگران سوءاستفاده کنند یا به دلیل تمرکز شدید بر نیازهای خود، ناخواسته به دیگران آسیب برسانند.
دکتر مارکلی در این رابطه اشاره میکند که برقراری ارتباط با افراد خودشیفته بسیار دشوار است. یکی از دلایل اصلی این دشواری، نیاز شدید این افراد به تأیید بیرونی است.
آنها اغلب روابط خود را براساس منافع شخصی و نه بر اساس صمیمیت و علاقه متقابل بنا میکنند. به عبارت دیگر، افراد خودشیفته ممکن است دوستانی را انتخاب کنند که بتوانند موقعیت اجتماعی یا مادی آنها را ارتقا دهند. این انتخابها لزوماً آگاهانه نیستند، اما نتیجهی مستقیم تمرکز شدید آنها بر خود و نیازهایشان است.
عدم همدلی و بی احساسی
افرادی که به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا هستند، معمولاً در درک احساسات دیگران و همدلی با آنها مشکل دارند.
آنها کمتر به این فکر میکنند که رفتارشان چه تأثیری روی اطرافیانشان میگذارد. انگار که دنیای اطرافشان فقط یک صحنه برای نمایش خودشان است.
این افراد اغلب به جای گوش دادن فعال به حرفهای دیگران، بیشتر به دنبال فرصتی هستند تا خودشان حرف بزنند و توجهها را به سمت خودشان جلب کنند.
آنها ممکن است احساسات دیگران را نادیده بگیرند یا آنها را دست کم بگیرند. گاهی اوقات هم ممکن است عمداً به احساسات دیگران بیتوجه باشند، چون فکر میکنند این کار نشانه ضعف است.
به عبارت سادهتر، افراد خودشیفته بیشتر به خودشان فکر میکنند تا دیگران. آنها در دنیایی زندگی میکنند که در آن فقط خودشان مهم هستند و احساسات و نیازهای دیگران برایشان اهمیتی ندارد.
این ویژگی باعث میشود که روابط آنها با دیگران به مشکل بخورد و آنها را در چشم دیگران افرادی خودخواه و بیرحم نشان دهد.

حسادت بیمارگونه در افراد خودشیفته
همه ما گهگاه احساس حسادت را تجربه میکنیم، خصوصاً در دنیای رقابتی امروز. اما برای افرادی که از اختلال شخصیت خودشیفته رنج میبرند، حسادت به شکل بسیار شدیدتری بروز میکند.
این افراد، اغلب زمان قابل توجهی را صرف مقایسه خود با دیگران و آرزوی داشتن آنچه دیگران دارند، مینمایند.
خودشیفتگان، با توجه به باور غیرواقعی خود مبنی بر برتری بر دیگران، موفقیتهای دیگران را کوچک شمرده و یا به طور کامل نادیده میگیرند.
در عین حال، آنها معتقدند که دیگران باید به آنها حسادت کنند و موفقیتهای خود را مدیون آنها بدانند، حتی اگر این موفقیتها خیالی باشند.
دکتر مارکلی بر این نکته تأکید دارند که افراد خودشیفته، احساس میکنند که برتری ذاتی آنها بر دیگران، توجیهی برای حسادت دیگران به آنها است.
تکبر و خودشیفتگی: نشانهای از اختلال شخصیت خودشیفته
یکی از نشانههای بارز افراد خودشیفته، رفتار متکبرانه و تحقیرآمیز آنها نسبت به دیگران است. این افراد اغلب دیگران را کوچک شمرده و احساس میکنند که از آنها برتر هستند.
گاهی اوقات، این رفتارها به صورت مستقیم و آشکار مانند توهین و تحقیر بروز میکند و گاهی هم به شکل غیرمستقیم مانند نگاه از بالا به پایین یا بی توجهی به احساسات دیگران دیده میشود.
نکته مهمی که باید به خاطر داشت این است که افراد خودشیفته ممکن است آگاهانه قصد آزار دیگران را نداشته باشند.
آنها به قدری در دنیای خود غرق شدهاند که نمیتوانند احساسات و دیدگاههای دیگران را درک کنند. برای آنها، موفقیت و برتری شخصی بسیار مهمتر از هر چیز دیگری است و همین امر باعث میشود که رفتارهای آنها به نظر دیگران متکبرانه و تحقیرآمیز بیاید.
چرا نباید به راحتی به دیگران برچسب "خودشیفته" بزنیم؟
استفاده از عبارت “خودشیفته” برای توصیف دیگران، به ویژه بدون آگاهی دقیق از شرایط روانشناختی آنها، میتواند بسیار آسیبزا باشد. این کار علاوه بر اینکه یک تعمیمبندی نادرست است، باعث ایجاد انگ اجتماعی و روانی نیز میشود.
هنگامی که به کسی برچسب “خودشیفته” میزنیم، در واقع داریم او را به عنوان فردی با اختلال شخصیت خودشیفته معرفی میکنیم.
اما داشتن برخی ویژگیهای یا علائم خودشیفتگی به معنای ابتلا به این اختلال نیست. این دو مقوله کاملاً متفاوت هستند.
همچنین، استفاده از این برچسب برای افرادی که واقعاً به این اختلال مبتلا هستند، میتواند باعث افزایش احساس شرم و انزوای آنها شود.
علاوه بر این، هنگامی که کسی را “خودشیفته” مینامیم، اغلب قصد داریم از او انتقاد کنیم یا او را سرزنش کنیم. این کار نه تنها به بهبود روابط کمک نمیکند، بلکه باعث ایجاد فاصله و تنش بیشتر میشود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، معمولاً عزت نفس بسیار پایینی دارند و به شدت به انتقاد حساس هستند.
به جای سرزنش کردن آنها، بهتر است به دنبال درک عمیقتر از رفتارهایشان باشیم و با همدلی و شفقت با آنها برخورد کنیم.
به طور خلاصه، استفاده از برچسب “خودشیفته” به سادگی میتواند به روابط ما آسیب برساند و باعث ایجاد سوءتفاهم و رنجش شود.
به جای این کار، بهتر است به دنبال درک پیچیدگی رفتارهای انسانی باشیم و با همدلی و شفقت با دیگران برخورد کنیم.
چگونه با کسی که اختلال شخصیت خودشیفته دارد رفتار کنیم؟
شاید تا به حال به این فکر کرده باشید که چرا نباید به راحتی به دیگران برچسب “خودشیفته” بزنیم. اما اگر کسی در اطرافتان رفتارهایی شبیه به افراد خودشیفته از خود نشان دهد، چه باید کرد؟
پاسخ به این سوال به عوامل متنوعی بستگی دارد. اول از همه، باید ارزیابی کنید که این رابطه چقدر برای شما مهم است و رفتارهای فرد مقابل تا چه اندازه بر شما تأثیر میگذارد.
همچنین، مهم است که بدانید آیا این فرد از مشکل خود آگاه است، توسط یک متخصص تشخیص داده شده، و آیا تمایلی به درمان دارد یا خیر.
چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟
- مرزبندی: تعیین مرزهای واضح و پایبندی به آنها یکی از مهمترین قدمها است. شما مسئول حفظ آرامش خود هستید.
- مشاوره: مراجعه به یک درمانگر میتواند به شما کمک کند تا روشهای مقابله با این شرایط را یاد بگیرید و درک بهتری از رفتارهای این افراد پیدا کنید.
- افزایش آگاهی: هرچه اطلاعات بیشتری در مورد اختلال شخصیت خودشیفته کسب کنید، بهتر میتوانید با این افراد برخورد کنید.
- ارزیابی مجدد رابطه: اگر فرد مقابل تمایلی به تغییر رفتار خود ندارد و همچنان به شما آسیب میرساند، شاید بهتر باشد رابطه را دوباره ارزیابی کنید.
در نهایت، مهمترین نکته این است که شما به تنهایی مسئول خوشبختی خود هستید و نباید اجازه دهید که رفتارهای دیگران بر روی آرامش و سلامت روان شما تأثیر منفی بگذارد.

سوالات متداول
فرد ممکن است به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) مبتلا باشد اگر حداقل پنج مورد از نه معیار مشخص شده در DSM-V را دارا باشد. این معیارها شامل عدم همدلی، احساس خودبزرگبینی و حس حقطلبی هستند. این ویژگیها نشاندهنده الگوهای رفتاری و احساسی هستند که در افراد مبتلا به این اختلال دیده میشود.
تنها راه قطعی برای تشخیص فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ، انجام معاینه بالینی توسط یک متخصص ماهر است. با این حال، شما ممکن است بتوانید برخی از نشانههای خودشیفتگی را تشخیص دهید؛ به عنوان مثال، اگر فرد همیشه خود را در اولویت قرار دهد و نسبت به احساسات دیگران توجهی نداشته باشد، این میتواند نشانگر تمایلات خودشیفتگی باشد.
در یک رابطه عاشقانه، فرد دچار اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است در ابتدا با ابراز عشق و تحسین زیاد ظاهر شود. اما با گذشت زمان، این افراد ممکن است شروع به انتقاد و نشان دادن رفتارهای ناراحتکننده کنند. آنها معمولاً نیاز مداومی به تحسین و تأیید برتری خود دارند که میتواند تاثیر منفی بر روابط بگذارد.
شخصی ممکن است به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) مبتلا باشد اگر پنج مورد از نه معیار ذکر شده در DSM-V را داشته باشد. این معیارها شامل عدم همدلی، احساس بزرگمنشی و اعتقاد به خاص و منحصر به فرد بودن است. همچنین، این افراد معمولاً تمایل دارند فقط با کسانی که در موقعیتهای اجتماعی بالاتری قرار دارند ارتباط برقرار کنند. پرچمهای قرمز دیگر شامل نداشتن دوستان نزدیک و وابسته، عدم عذرخواهی و نشان دادن رفتارهای آزاردهنده است.
سخن پایانی
اگر احساس میکنید که برخی از رفتارهایتان شبیه به افراد خودشیفته است و نگران این هستید که ممکن است به این اختلال مبتلا باشید، اولین و مهمترین قدم، مراجعه به یک متخصص سلامت روان است.
یک روانشناس یا مشاور میتواند با ارزیابی دقیق رفتارها و افکار شما، به شما کمک کند تا به تشخیص دقیق برسید و در صورت لزوم، درمان مناسب را آغاز کنید.